یادداشتی در سوگ دکتر شمس شریعت تربقان

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳ میراث مکتوب – استاد دکتر شمس شریعت تربقان، رییس موزه تاریخ پزشکی روز سه شنبه، ششم خرداد سال جاری دار فانی را وداع گفت. دکتر شریعت تربقان در سال ۱۳۰۵ در دهستان تربقان (کاشمر) متولد شد و در سال ۱۳۳۳ از دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد. […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۱۱ خرداد ۱۳۹۳

dr-shams-shariatiمیراث مکتوب – استاد دکتر شمس شریعت تربقان، رییس موزه تاریخ پزشکی روز سه شنبه، ششم خرداد سال جاری دار فانی را وداع گفت.

دکتر شریعت تربقان در سال ۱۳۰۵ در دهستان تربقان (کاشمر) متولد شد و در سال ۱۳۳۳ از دانشکدۀ پزشکی دانشگاه تهران فارغ التحصیل شد.

از وی کتاب‌های تاریخ آموزش پزشکی در ایران، زندگینامه دکتر امیر اعلم، پروفسور ارلن و نقش او در آموزش پزشکی نوین در ایران و … به یادگار مانده است.

یادداشت زیر نوشته افشین جعفرزاده به مناسبت درگذشت این استاد و پژوهشگر تاریخ پزشکی است.

درگذشت دکتر شمس شریعت

خبر جانسوز بود و کوتاه….شمس دانشگاه تهران رفت. او به راستی جلوه این چکامه مرادش مولانا بود :

به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد
جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد
فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر
غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد
تو را غروب نماید ولی شروق بود
لحد چو حبس نماید خلاص جان باشد
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرا به دانه انسانت این گمان باشد
کدام دلو فرورفت و پر برون نامد
ز چاه یوسف جان را چرا فغان باشد
دهان چو بستی از این سوی آن طرف بگشا
که های هوی تو در جو لامکان باشد

استاد دکتر شمس شریعت تربقان در روز سه شنبه ۶ خرداد بار این جهان را گذاشت و جاودانه شد.
مروری بر سپهر بلند جایگاه استادان دانشگاه تهران، به مثابۀ دیر پا ترین کانون آموزشی ایران، نشان می‌دهد که این کانون دانش و معرفت دانشمند و فرهیخته کم نداشته است.
اما به راستی کمتر کسی را همانند استاد دکتر شمس شریعت می‌توان در این جمع دانشمندان یافت که علم و اخلاق و ایران دوستی و فرهنگمداری را یکجا داشته باشد.
او افزون بر اینکه از بنیادگران دانش آسیب شناسی سرطان در ایران بود و از یکی از نام آورترین دانشگاه‌های فرانسوی دانش آموخته بود، دانش ژرفی در فرهنگ و ادبیات ایران و تاریخ ایران و تاریخ چه پزشکی ایران زمین داشت و دارای دیدگاه‌های بدیع و تالیفات در خوری در این حوزه بود.
کمتر کسی است که در پنجاه سال اخیر از دانشکدۀ پزشکی تهران فارغ التحصیل شده و شیفتۀ اخلاق پسندیده و دانش جامع و چهره همیشه خندان و گشاده روی استاد نشده باشد.
بسیاری خاطره‌های شیرینی از مصاحبت با استاد دارند. به ویژه آن بزرگمرد خراسانی، در سال‌های اخیر در جمع پذیرفته شدگان کنکور دانشکدۀ پزشکی حاضر می‌شد و با کلام شیرین خود درس معرفت و ایران دوستی و احترام به فرهنگ ملی را در کنار توصیه به دانش ورزی و عدم اتلاف وقت و استفاده از مزیت‌های جوانی را به دانشجویان نوپا می‌داد و الحق که بی اندازه نیز اثربخش می‌شد.
من افزون بر اینکه افتخار حضور در جایگاه شاگردی ایشان را در درس آسیب شناسی داشتم، دارای این شانس شدم که از دو سال پیش که ایشان با وجود کهولت، افتخار دادند و مدیر مسئولی نشریه فرهنگی دانشگاه (سیمرغ ) را پذیرفتند، در زمره هیأت تحریریه این نشریۀ فرهنگی در خدمتشان بودم .
سخنی در همان روز نخست فرمودند که هیچگاه از یادم نخواهد رفت.ایشان فرمودند :
«ما ایرانیان البته از نظرگاه تکنولوژی و دانش مدرن روز از بسیاری از کشورهای غربی عقب مانده‌ایم.اما هیچگاه نبایستی فراموش کنیم که آنچه نه غرب و حتی بسیاری از دیگر کشورها به جایگاه ما نخواهند رسید، حوزۀ فرهنگ ملی و تاریخ درخشان و ادبی – فرهنگی ماست و ما وظیفه داریم با توسل به این داشته سترگ و بی مانند، چنان به خود باوری برسیم که بکوشیم عقب ماندگی خود را در عرصه‌های دانشی و تجربی جبران کنیم و من باور دارم که ایرانیان قادر به این رشد فرهنگی خواهند شد.»
شیفتگی استاد پیرامون پزشکی ایران نه صرفاً از روی ستایش میهن دوستانه بلکه ناشی از جامعیت دانش و آگاهی‌های تاریخی و تسلط بر دو مکتب پزشکی مدرن و سنتی و تاریخ پزشکی و توانمندی در مقایسه دو مکتب بود. استاد بر این باور بود که :
پزشکی ایران درختی کهن است و در ردیف پزشکی چین، هندوستان، بابل و آشور قرار دارد. موضوع طب و طبابت و اطباء و بیمارستان و تاریخ آنها در ایران باستان، از علومی است که اغلب مورخان به آن اشاره کرده‌اند. این علم مانند بسیاری از علوم دیگر در کشور ما از همان ابتدا مقامی ارجمند داشته و بزرگ‌ترین منابع طب دوران هخامنشی و پیش از آن، اوستا کتاب مقدس زرتشتیان و دیگر کتب مذهبی آنان است. هرچند در میان ایرانیان باستان، افسانه‌ها و حکایات فراوانی درباره طب و طبابت و اطباء وجود داشته است.»
اخلاق مداری و شخصیت وارسته از ویژگی‌های برجسته آن بزرگوار بود.افزون بر قدردانی از استادان پزشکی شان از شاگردی خود در محضر بزرگانی چون استاد بدیع الزمان فروزان فر و استاد دکتر حسین گل گلاب نکته‌ها بیاد داشتند و نخستین رئیس دانشکدۀ پزشکی تهران پروفسور اوبرلن را به نیکی می‌ستودند و پیرامون کوشش‌هایش در ترویج علم نوین در ایران کتابی جامع نگاشته بودند.
خدمات استاد در هر دو حوزۀ پزشکی و فرهنگی و تألیفی بسیار گسترده است. به کوشش‌های ایشان بود که نخستین میکروسکوپ الکترونی در انستیتو پاستور راه اندازی شد و ایشان بنیادگر مرکز سرطان شناسی دانشگاه تهران بودند. آن بزرگوار با کوشش‌های پیگیرانه خود موزۀ تاریخ پزشکی ایران را بنیاد کردند و همواره در حوزۀ اخلاق پزشکی می‌کوشیدند.
در موزۀ پزشکی ایران، استاد می‌کوشید تا مدارک درخشندگی تاریخ پزشکی ایران را به مدد متون دیرپا و افزارهای جمع‌آوری شده به ایرانیان نشان دهد.خود می‌فرمود :
«این موزه به منظور ارائۀ کامل و جامع پیشینۀ طب قدیم و نوین ایران در همه ابعاد و معرفی جایگاه آن در جهان پزشکی توسط دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران و با مشارکت سازمان میراث فرهنگی کشور و فرهنگستان علوم پزشکی در تابستان سال ۱۳۸۰ شروع به فعالیت کرده است. این موزه در نظر دارد با فراهم کردن امکانات پژوهشی، آموزشی و با اعتقاد بر پیشینه غنی علوم پزشکی در کشورمان و اهمیت بنیادی تاریخ پزشکی و لزوم جامعه، بویژه گروه علوم پزشکی با آن، ضمن ایجاد ارتباطات با منابع داخلی و خارجی به نحو شایسته و در خور شان سیر علوم پزشکی در ایران، شخصیت‌های تاثیرگذار و ادوات مربوط، نوآوری‌ها و اثرات متقابل پزشکی ایران و جهان را ارائه کند.»
یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های استاد همت ایشان در تالیف و کوشش در ارجداشت پزشکان ایرانی در عهدهای دور تا امروز بود. به همت ایشان کتاب دیگری در معرفی تاریخ پزشکی ایران تألیف شد که در مقایسه با دیگر تألیفات دارای ویژگی‌ها و نگاهی نو به این موضوع بود.ایشان بر این باور بود که :
«در کتابی که با عنوان تأثیر پزشکی ایران بر پزشکی غرب نوشته‌ام و در دست چاپ است، نقش مهم پزشکی ایران را ذکر کرده‌ام. در واقع پزشکی ایران است که بر پزشکی غرب اثر می‌گذارد وآن را به سمت تجربه و مدرن شدن پیش می‌برد. این پزشکی ایرانی اسلامی است که جوانه تحقیق و پیشرفت را به غرب منتقل می‌کند. البته این ادعای خیلی بزرگی است و دوست دارم پس از چاپ کتاب هرکس انتقاد یا مستندی در این زمینه دارد، من را هم در جریان آن قرار دهد، چون مستندات من همه برپایه نظرات ذکر شده در آثار غربی و عربی است.»
استاد در سال ۱۳۸۷ خورشیدی چهره ماندگار علوم پزشکی ایران شد و افزون بر این بارها جایزه‌های علمی و اخلاقی گوناگونی را کسب کرده است.از استاد کتاب‌ها و جستارهای گوناگونی در ایران و خارج به طبع رسیده است که از آنها می‌توان به
آسیب شناسی
پاتولوژی تومورهای استخوان
پروفسور ابرلن و نقش او در آموزش پزشکی نوین در ایران
پستان و بیماری‌های آن
تاریخ آموزش پزشکی در ایران
تاریخچۀ آسیب شناسی در ایران
تاریخچۀ سرطان و انستیتو کانسر ایران
سارکوم‌های غیر استخوان‌ساز استخوان‌ها
زندگینامه دکتر امیراعلم. ،اشاره کرد.

سخن بسیار است و مجال کوتاه…و توان ناچیز
در یک کلام بایستی گفت:
ایران زمین و خاور زمین بزرگمرد دانش و اخلاق و فرهنگ را از دست داد.

افشین جعفرزاده