گزارش سخنرانی دکتر حسن بلخاری در «سومین جشنواره ملی فرخی سیستانی»

یکشنبه, ۰۹ تیر ۱۳۹۸ سومین جشنواره ملی فرخی سیستانی با هدف تجلیل از پژوهشگران برتر در بخش‌های ادبیات، فرهنگ، هنر، تاریخ و جوان منطقه سیستان با حضور رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، معاون پژوهشی انجمن، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان بلوچستان، شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر زابل و فعالان اجتماعی، فرهنگی […]

یکشنبه, ۰۹ تیر ۱۳۹۸

farrokhisistani

سومین جشنواره ملی فرخی سیستانی با هدف تجلیل از پژوهشگران برتر در بخش‌های ادبیات، فرهنگ، هنر، تاریخ و جوان منطقه سیستان با حضور رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی ایران، معاون پژوهشی انجمن، مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی سیستان بلوچستان، شهردار و اعضای شورای اسلامی شهر زابل و فعالان اجتماعی، فرهنگی و هنری منطقه سیستان روز پنجشنبه ۶ تیرماه ۱۳۹۸ در دانشگاه زابل برگزار شد.

حسن بلخاری در این نشست گفت: «اشعار فرخی سیستانی به عنوان شاعری بزرگ و حکیمی گرانمایه در پایداری و پاسبانی زبان پارسی بسیار موثر بوده است.»
او در ادامه افزود: «فرهنگ ایران و زبان فارسی وامدار افرادی چون فرخی سیستانی است چرا که یک  سخن شناس به سادگی و بر بنیاد شعر و جمال‌شناسی دیوان او در می‌یابد که فرخی سیستانی اول وبالذات حکیمی شاعر است و پس از آن مدح می‌گوید.»
استاد دانشگاه تهران تصریح کرد: «در برخی از نقدها فرخی سیستانی را از جمله مدح گویان نام می‌برند در حالی که در نقطه مقابل این معنا، او به بهانه مدح، شعر را مقام و مکانتی بسیار بلند بخشیده است.»
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تاکیدکرد: «فردی که شعر شناس، سخن شناس و جهان رنگارنگ حضرت خیال را بشناسد، به فراست درمی‌یابد که به هیچ عنوان در دیوان فرخی سیستانی مدح، محور نیست و شعر باتشبیهاتی بسیار دل انگیز و حکیمانه محور آن است.»
اودرادامه اظهارکرد: «در هر کجای ایران که سخن از سیستان می‌شود همزمان دو معنا به اذهان متبادر و تداعی می‌شود، یکی حماسه، اسطوره و پهلوانی با نامداری چون رستم و دیگری اخوت و جوانمردی باکسانی چون یعقوب لیث صفاری.»
بلخاری افزود: «بر خود می‌بالم که ایرانی هستم و سیستان قطعه‌ای از خاک پاک وطنم است.»

farrokhisistani1

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درپایان با قرائت دو قصیده از قصائد دیوان فرخی به تحلیل زیباشناختی و بیان ظرائف و دقائق این ابیات پرداخت و گفت:  «به ابیات این دوقصیده فرخی دقت بفرمائید:
« برآمد پیلگون ابری ز روی نیلگون دریا
چو رای عاشقان گردان چو طبع بیدلان شیدا
چو گردان گشته سیلابی میان آب آسوده
چو گردان گردباد تندگردی تیره اندر وا
ببارید و ز هم بگسست و گردان گشت بر گردون
چو پیلان پراکنده میان آبگون صحرا
تو گفتی گرد زنگارست بر آیینهٔ چینی
تو گفتی موی سنجاب است بر پیروزه‌گون دیبا
به سان مرغزار سبز رنگ اندر شده گردش
به یک ساعت ملون کرده روی گنبد خضرا
تو گفتی آسمان دریاست از سبزی و رویش
به پرواز اندر آورده‌ست ناگه بچگان عنقا
همی‌رفت از بر گردون، گهی تاری گهی روشن
وزو گه آسمان پیدا و گه خورشید ناپیدا
به سان چندن سوهان‌زده بر لوح پیروزه
به کردار عبیر بیخته بر صفحهٔ مینا
چو دودین آتشی، کآبش به روی اندر زنی ناگه
چو چشم بیدلی کز دیدن دلبر شود بینا»
و نیز این ابیات:
«دشت گویی گستریده حله دیباستی
کوه گویی توده بیجاده و میناستی
کشتزار از سبزه گویی آسمانستی درست
وآسمان ساده را گویی کنون صحراستی
ارغوان لعل گویی دو لب معشوق ماست
لاله خود روی گویی روی ترک ماستی
گلبن اندر باغ گویی کودکی نیکوستی
سوسن اندر راغ گویی ساقیی زیباستی
از درخت سیب و بادام شکفته بوستان
راست پنداری که فردوسی پر از حوراستی
ابر گویی کشتی پر گوهرستی درهوا
رعد گویی ناله و غریدن دریاستی
قطره باران چکیده در دهان سرخ گل
در عقیقین جام گویی لولو بیضاستی»
آیا می‌توان کسی را با چنین قدرت مسحورکننده‌ در تشبیهات و خیال پردازی‌های شاعرانه، صرفا یک مادح نامید؟ قطعا این‌طور نیست و این حاکی از جایگاه رفیع این حکیم درتاریخ اندیشه ایران و اسلام است.»
گفتنی است ابوالحسن علی بن جولوغ فرخی سیستانی،حکیم و شاعر بزرگ ایرانی اواخر سده چهارم و اوایل سده پنجم هجری قمری است.او علاوه بر تسلط بر شعر و ادب در موسیقی نیز مهارت داشت و بدین وسیله توانست به دربار ابوالمظفر شاه چغانیان و سپس به دربار سلطان محمود غزنوی راه یابد و منزلتی والا بدست آورد.فرخی را یکی از بهترین قصیده سرایان ایرانی می‌دانند تا جایی که گفته‌اند سخن سهل و ممتنع در عربی خاص ابوفراس حمدانی و در فارسی خاص فرخی است. درکتب تاریخی، رحلت  او را ۴۲۹ هجری قمری ذکر کرده‌اند.