نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
دوشنبه, ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۷ نشست «مفاخرپژوهی» با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز جمعه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در سرای اندیشه مصلای بزرگ تهران برگزار گردید. در این مراسم که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی و دوستداران کتاب برگزار شد، دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن؛ استاد سید عبدالله انوار، عضو […]
نشست «مفاخرپژوهی» با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز جمعه ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۹۷ در سرای اندیشه مصلای بزرگ تهران برگزار گردید.
در این مراسم که با حضور شخصیتهای علمی و فرهنگی و دوستداران کتاب برگزار شد، دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن؛ استاد سید عبدالله انوار، عضو شورای علمی انجمن، استاد منوچهر صدوقیسها، عضو شورای علمی انجمن به ایراد سخنرانی پرداختند.
چکیده سخنرانی دکتر حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بدین شرح است: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی قدیمیترین و ماندگارترین انجمن فرهنگی کشور است. هسته اولیه این انجمن در سال ۱۳۰۱ شکل گرفته است از اجتماع و همکاری برخی از اندیشمندان و متفکران آن دوره (که خداوند رحمت کند ایشان را انشالله) و از سال ۱۳۰۴ با حضور مستقیم پهلوی اول(رضاشاه پهلوی) کار اصلی خودش را شروع کرده است. هم در دوره پهلوی اول و هم پهلوی دوم به دلیل عظمت کار مسئولیت اصلی با دو پادشاه اول و دوم پهلوی بوده است. اکنون نیز انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در حقیقت زیر نظر مستقیم ریاست جمهوری قرار دارد. ایشان ریاست هیأت امنا و ریاست عالی انجمن را عهدهدار هستند. الحمدالله این بیانگر آن است که در این کشور در هر دوره و حکومتی که باشد مسئله فرهنگ در اولویت است. دو کار بسیار مهم پیش از انقلاب در انجمن صورت گرفته است یکی هزاره فردوسی و دیگری هزاره ابن سینا که آثار بسیار مهمی در هر دو کنگره منتشر شد. بعد از انقلاب نام انجمن از انجمن آثار ملی به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تغییر کرد، یعنی علاوه بر آثار، مفاخر نیز به حوزه وظایف این انجمن اضافه شد. در اساسنامه اولیه ۱۳۰۱ هدف تشکیل انجمن ازدیاد علاقه عامه به آثار قدیم تاریخی، علمی و صنعتی ایران به منظور نگاه داری صنایع مستظرفه و صنایع دستی و حفظ سبک و شیوه قدیم آنها ذکر شده است. یعنی این بزرگواران به درستی در آن دوره حس کردند که با ورود به جهان مدرنیته، توجه به آثار ملی از بین میرود، به همین دلیل عنوان اصلی را انجمن آثار قرار دادند و مقرر شد که آثار ملی ایران را این انجمن حفظ و احیا بکند. البته انتخاب کلمه آثار به نظر من خیلی اصطلاح درستی بوده است چراکه از لحاظ وسعت معنایی با کلمه Work انگلیسی همسنگی دارد. میدانید ما مثلاً وقتی در زبان انگلیسی کلمه Artistic Work را به کار میبریم منظورمان اثر هنری است یعنی کلمه Work را برای آثار هم به کار میبریم. کلمه آثار هم به نحوی برمیگشت به آثار مکتوبی که در فرهنگ ملی ما نگارش شده بود و در حقیقت هویت فرهنگی ما را ساخته بود چه قبل و چه بعد از اسلام. من بارها گفتهام و اینجا نیز تکرار میکنم، بعید میدانم که اسلام دقیقاً مرزی باشد بین فعالیتهای فرهنگی قبل و بعد از آن در ایران. ما در حقیقت یک فرهنگ و تمدن داریم و اسلام برخی از افقها را گشوده وگر نه فرهنگ ایرانی پیش از اسلام نیز عظمت و استواری خودش را داشت. بعد از اسلام ما با یک پدیده و اتفاق جدیدی رو به رو شدیم و جالب است که بدانید برخی از مهمترین کتب تفسیری اوستا در دوره اسلامی تا قرن دوم و سوم و حتی چهارم نوشته شده است. به هر حال کلمه آثار از یک وجه اشاره به آثار بسیار مختلف، متعدد و ارزشمندی دارد که در تمدن اسلامی ایرانی ظرف سه هزار سال گذشته بوجود آمده است و همچنین در عین حال برمیگردد به آثاری که در حوزه صنایع دستی تولید شدهاند و انجمن آثار ملی در دوره اول روی این مسئله تأکید داشت. میدانیم در اندیشه یونانیها یک اصطلاح فوزیس و یک تخنه داریم. تخنه به تمامی مصنوعاتی گفته میشود که دست بشر در آن مدخلیت دارد حال این مصنوع نظری باشد یا عملی، هر دو صناعتند و تخنه هستند، تخنه ریشه کلمه تکنیک امروزی است به همین دلیل در قلمرو منطق ارسطویی صناعات خمس یا خود منطق یک صناعت است، شعر یک صناعت است و آن کتاب بوطیقا جناب ارسطو درباب فن شعر، خود کلمه «فن» بیانگر همین فضای تکنیکال است. از دیدگاه یونانیها هرچه که بشر در آن مدخلیت دارد تخنه و صناعت است، خواه نظری و خواه عملی، آن چیزی که انسان در آن دخالتی ندارد فوزیس یعنی طبیعت است و این هم داستان فلسفی خاص خودش را دارد. ما در اندیشه اسلامی – ایرانی هرچه که در قلمرو صناعت انسانی قرار بگیرد نظراً و عملاً در حقیقت اثر و جمع آن را آثار میگوییم. پس یک وجه آن برمیگردد مثلاً به شفای ابن سینا، حکمت الاشراق و آثار دیگر و یک وجه آن برمیگردد به آثار فیزیکال و آثار تکنیکال در حوزه عملی که آنها هم وجه هویت ما هستند. تمدنها معمولاً هویت خودشان را یا در حوزه نظر بروز میدهند یا در حوزه عمل. حوزه نظری شامل فلسفه و تمامی علوم نظری است و حوزه عملی هم میشود عمارتها، صنایع دستی، آثار هنری و آثار مستظرفه. فلذا لفظ و کلمه اثر در انجمن آثار ملی یا انجمن آثار و مفاخر فرهنگی یک حیطه معنایی بسیار وسیعی دارد و فیزیک و متافیزیک و ماده و معنا، هر دو را شامل میشود. بعد از انقلاب کلمه مفاخر به نام انجمن اضافه شد و شورای انقلاب فرهنگی اصلی را تأیید و تصحیح کرد که معنای آن معرفی و بزرگداشت عالمان و متفکران عرصه فرهنگ و تمدن اسلام و ایران و احیا و انتشار آثار ارزنده آنان و نقش و سهم ایرانیان در اعتلا و ارتقای این تمدن بود که انجمن یک کتاب دوجلدی را نیز در این قلمرو به نام سهم ارزشمند ایران در تمدن و فرهنگ جهان منتشر کرده است. کلمه مفاخر سبب شد که مسئله بزرگداشت عالمان جدی گرفته شود و انجمن تا به حال ۱۷۲ مراسم بزرگداشت مفاخر را برگزار کرده است و از ۱۷۲ بزرگ در این کشور تجلیل و تکریم به عمل آورده است و من جز سعادتهایم این است که اولین تکریم و تجلیلی که در زمان بنده برگزار شد تجلیل از جناب استاد انوار بود و من این را برکت مسیر خودم دانستم. برای ۱۷۲ بزرگداشت انجام شده در انجمن یک کتاب هم منتشره میشود که همان روز مراسم توزیع شده و در دست مردم قرار میگیرد که شامل برخی از مقالات مهم این بزرگواران است و هم مقالاتی که در باب آنها نوشته شده و همچنین زندگینامهاشان. تلاش دیگر انجمن این است که انشالله بتواند همراه این مراسمهای بزرگداشت در صورت کمک دولت جمهوری اسلامی ایران، باشگاه مفاخر را هم تشکیل دهد و در خدمت این دوستان باشد و آثارشان را که بر زمین مانده است منتشر کند. از طرفی با پذیرش بزرگوارانی مثل دکتر محقق، استاد انوار، استاد صدوقیسها، استاد ثبوت و حقیر کلاسهایی را برگزار کردیم تحت عنوان مدرسه انجمن تا از این طریق، هم اندیشههایشان را نشر دهیم و هم کتابهایشان را منتشر کنیم. به هر حال مسئله مفاخر که در غایت خودش احیای میراث تمدنی و احیا و انتشار فرهنگ ماست اولویت اصلی این انجمن است و انشالله بتوانیم در این قلمرو موفق باشیم.
این مطلب بدون برچسب می باشد.