نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۷ بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با عنوان «فلسفه، پرستش و نیایش» روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ با سخنرانی دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در مجتمع فرهنگی آدینه برگزار شد. چکیده سخنرانی دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان «عالم معبد است (تأملی […]
بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با عنوان «فلسفه، پرستش و نیایش» روز چهارشنبه ۲۶ اردیبهشتماه ۱۳۹۷ با سخنرانی دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در مجتمع فرهنگی آدینه برگزار شد.
چکیده سخنرانی دکتر حسن بلخاری، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان «عالم معبد است (تأملی در رویکرد فلسفی به معماریِ پرستشگاه با تأکید بر آرای فلسفه یونانی و حکمت صدرایی)» بدین شرح است: تردیدی نیست افلاطون در بنیادیترین آرای خویش متأثر از فیثاغورث و فیثاغوریان است. فیثاغورث نیز بدون تردید وامدار حکمت ایرانی، ریاضیات بین النهرینی و هندسه مصری است. بنابراین حکمت فیثاغوری که در بخشی از اندیشه جهان اسلام سخت مقبول افتاد (بهویژه نزد اخوانالصفا و تمامی کسانی که در طول تاریخ اندیشه اسلامی از آنان تأثیر پذیرفتند) تلفیقی از ایدههای روحانی و در عین حال مؤثر در جهان مادی و جسمانی بود. فیثاغوریان در مرز میان ایده و واقعیت قرار داشتند (یا فلسفه و اسطوره) و وامداریشان از حکمت ایرانی بهویژه در حوزه تقسیم هستی به جهان فرادین و فرودین، افلاطون را نخستین نظریهپرداز عالم مُثل قرار داد. مهمترین اثر و نتیجه رویکرد فیثاغوریان و افلاطون در جهان فلسفه، ایجاد پیوند میان جهان محسوس و معقول بود. صرفنظر از دونپایگی محسوس نزد افلاطون، صورت محسوس آیینه صورت معقول بود. در اندیشه نوافلاطونیان، این پیوند بسیار عمیقتر شد و نزد حکمای مسلمان، به یکتایی رسید.
چرخ با اختران نغز و خوش و زیباستی صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی صورت زیرین اگر با نردبان معرفت بر رود بالا همی با اصل خود یکتاستی
این پیوند میان جهان معقول و محسوس، ایدههای معقول را در صوَر و فرمهای محسوس جاری ساخت. بهعنوان مثال سانتوری معماری مقدس در معابد یونانی متأثر از مثلثِ مقدسِ تتراکتیسِ فیثاغوریان فرم یافت که نزد آنان صورت جامع هستیِ واحد و کثیر بود. از یک که نقطه وحدت بود تا دو که خط بود، سه که سطح بود و چهار حجم. مثلثی که بدین صورت ساخته میشد جامع وحدت و کثرت عالم بود. معبد که نمونه کوچک شده عالم بود و به یک عبارت خدای متجسد (و این معنا در حکمت هندو داستانی شگفت و بسیار خردنواز دارد) بر بنیاد نظریههای معقول ظاهر میشد و فرمهای آن، چنانکه افلاطون در آثار خود بر آن تأکید بسیار ورزید، در اصل تصویری از خدای خالق عالم بود. این معنا در تیمایوس بسیار برجسته بود. از سوی دیگر صدرای شیرازی در اسفار و نیز مبدأ و معاد در شرح شگفتیهای صنع الهی در اجرام فلکی و انوار کوکبی، کل عالم را معبد دانسته و بالصراحه متذکر شد شرط وجود بیت و معبد، طین و خشب یا خاک و چوب نیست و نیز شرط آن نیست که الزاماً معبد جسمانی باشد. هرجا که حق عبادت شود و به عظمت تسبیح و تقدیس یاد شود، حقیقتِ معبد یا معبد حقیقی است. این مقاله شرح میدهد چگونه در تکوین هستی به معنای کلاسیک آن در یونان، نسبت میان معنا و معماری، معبد را بهعنوان نمونه کوچک شده عالم و پرستشگاه خداوند قرار داده و کل عالم را معبد قلمداد کرد. آن چنان که پلوتارک در قرن اول میلادی عالم را معبد اقدس خواند. امری که در فلسفه اسلامی و بهویژه صدرایی تقریر شد.
این مطلب بدون برچسب می باشد.