ویژه نامه شیخ کلینی

تاریخ ایجاد : سه شنبه, ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱ انجمن آثارومفاخر فرهنگی روز بزرگداشت شیخ کلینی، مشهورترین دانشمند فقیه شیعه را که در امانت و عدالت، تقوی و فضیلت ، حفظ و ضبط احادیث مانند نداشت، گرامی می دارد. شیخ کلینی از دیدگاه مقام معظم رهبری : شخصیّت شیخ کلینی رحمه الله علیه نیز شخصیّت علمی […]

تاریخ ایجاد :

سه شنبه, ۱۹ اردیبهشت ۱۳۹۱

alt

انجمن آثارومفاخر فرهنگی روز بزرگداشت شیخ کلینی، مشهورترین دانشمند فقیه شیعه را که در امانت و عدالت، تقوی و فضیلت ، حفظ و ضبط احادیث مانند نداشت، گرامی می دارد.

شیخ کلینی از دیدگاه مقام معظم رهبری :

شخصیّت شیخ کلینی رحمه الله علیه نیز شخصیّت علمی بارز و برجسته‌ای است. کلینی، علاوه بر آن که محدّثی بزرگ است، متکلمی چیره دست نیز هست و محتوا و روش و عناوین به کار گرفته شده توسط وی، ناظر به مسائل کلامیِ رایج در روزگار اوست. ضمنا مقدّمه شیخ بر کافی، مقدمه درخشانی است که نشان می‌دهد این مرد، چه تسلطی بر عبارات و کلمات و مطالب و مفاهیم کلامی و  داشته است.

(رهبر معظم انقلاب اسلامی) «مدظله العالی»

alt

همایش بزرگداشت شیخ کلینی(ره) برگزار شد.

همایش بزرگداشت شیخ کلینی(ره) در حسن آباد شهرری روز  سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ماه و همزمان با سالروز بزرگداشت این فقیه در محل سالن اجتماعات بخشداری فشافویه شهرستان ری برگزار شد.

به گزارش راسخون 

مقام ‌معظّم رهبری به کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقه الاسلام کلینی (ره) که هم‌اکنون در تالار شیخ صدوق آستان حضرت عبدالعظیم (ع) در حال برگزاری است‌، پیام دادند.  

متن پیام رهبر معظم انقلاب به کنگره بین‌المللی بزرگداشت ثقه الاسلام شیخ کلینی به شرح ذیل است:

بسم‌الله الرحمن الرحیم
اقدام جناب آقای‌ری شهری و موسسه دارالحدیث، در تجلیل از شخصیت شیخ کلینی (رضوان‌الله تعالی علیه) و کتاب شریف کافی، شایسته سپاس و قدردانی است.

کتاب کافی، در دوره‌ای ۱۱۰۰ ساله، از وفات مرحوم کلینی در ۳۲۹ هجری تا روزگار ما، بیش از هزار سال است که مرجعیّت علمی دارد و بین جوامع شیعه، دست به دست می‌شود و هرگز هیچ فقیه، متکلم یا مفسر شیعه، از آن، مستغنی نبوده استبا وجود این و با وجود چاپ‌های متعددی که از این کتاب، انجام گرفته، تاکنون، حق آن ادا نشده بود و به نظر این جانب، چاپ عرضه شده به مناسبت این کنگره، به خاطر تصحیح فنی بسیار خوب، مراجعه دقیق به نسخه‌های اصلی، ذکر گسترده نسخه بدل‌ها، جدا کردن اَساتید از متن روایات و مزایای دیگر، اثر برجسته و ارزشمندی است که با سلیقه به کار رفته در آن، ان‌شاالله یادگاری ماندگار خواهد بود.

 شخصیّت شیخ کلینی رحمه‌الله علیه نیز شخصیّت علمی بارز و برجسته‌ای است.او در هر دو حوزه ری و بغداد، سال‌های زیادی را به علم‌آموزی و اخذ حدیث از محضر اساتید و مشایخی که شمار آنها بیش از ۵۰ تن است، سپری کرد و از دیگر سو، به تربیت گروه بزرگی از طالبان علم و معارف مکتب اهل بیت علیهم السّلام پرداخت که خود، گواهی بر برجستگی‌های علمیِ شیخ کلینی‌اند.

 کلینی، تنها یک محدث نبود. بررسی کتاب کافی، از جهت چگونگی تبویب و تقدیم و تاخیر ابواب آن و عناوین انتخابی آنها (نظیر: کتاب العقل و الجهل، کتاب الحجه، کتاب التوحید و …) نشان می‌دهد که کلینی، علاوه بر آن که محدّثی بزرگ است، متکلمی چیره دست نیز هست و محتوا و روش و عناوینِ به کار گرفته شده توسط وی، ناظر به مسائل کلامیِ رایج در روزگار اوست. ضمنا مقدّمه شیخ بر کافی، مقدمه درخشانی است که نشان می‌دهد این مرد، چه تسلّطی بر عبارات و کلمات و مطالب و مفاهیم کلامی و … داشته است.

 عصر کلینی نیز روزگار حسّاس و دشواری است. ولادت او، در حوالی سال ۲۶۰ هجری اتفاق افتاده است که سال وفات امام عسکری علیه السّلام و آغاز غیبت صُغراست و با در نظر گرفتن سال درگذشت او (یعنی ۳۲۹ هجری)، در می‌یابیم که حیات وی، کاملا منطبق بر دوره غیبت صُغراست که از پیچیده‌ترین و حساس‌ترین برهه‌ها در تاریخ تشیع است و شیخ کلینی، تقریبا ۲۰ سال پایانی عمر خویش را‌، در بغداد به سرآورد که محل سکونت نواب اربعه و وکلای ناحیه مقدسه بود و این ویژگی‌ها در حیات کلینی، برای کسانی که می‌خواهند درباره حرکت علمی شیعه به تحقیق بپردازند، در خورِ توجّه است.

به هر حال، به نظر این جانب، تجلیل از کلینی، تجلیل از علم، تجلیل از دین و تجلیل از تشیع استکافی نیز اثر ارزشمندی است و در مورد این کتاب شریف و مولف بزرگوارش، هر چه تجلیل و هر اندازه کار علمی انجام بشود، جا دارد.

این جانب، به سهم خود، از جناب آقای ری شهری و بقیه دست‌اندرکارانی که در برگزاری این کنگره و به بار نشستنِ محصولات علمی آن دخیل بوده‌اند و هستند، تشکر می‌کنم و برای همگی آنان آرزوی موفقیت دارم. 
آستان مقدس حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) و مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث در ادامه همایش‌های بزرگداشت محدثان و عالمان ری، سومین کنگره را به مناسبت هزار و صدمین سال وفات کلینی (۱۴۲۹) به ثقه‌الاسلام کلینی اختصاص داده‌اند. این همایش فردا از ساعت ۸:۳۰ در چهار بخش برگزار خواهد شد.

بخش اول این کنگره از ساعت ۸:۳۰ تا ۱۰:۳۰ با پخش سررود جمهوری اسلامی ایران و تلاوت آیاتی چند از قرآن کریم آغاز شده و پس از خیر مقدم گویی تولیت آستان حضرت عبدالعظیم(ع) و قرائت پیام مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) و گزارش دبیر کمیته علمی کنگره می‌پردازد.

 دومین بخش این همایش نیز از ساعت ۱۰:۴۵ تا ۱۳ برگزار می‌شود که در این بخش آیت‌الله استادی، حجت‌الاسلام جعفر المهاجر از لبنان با موضوع «دراسه مقارنه بین الکلینی و الزهری»، حجت‌الاسلام سروش محلاتی با موضوع «ثقه الاسلام کلینی و مسئله مالکیت» و مایکل کوک با موضوع «حدیثی معمایی در باب قبله در الکافی کلینی» از امریکا به ایراد سخن خواهند پرداخت. همچنین در این بخش میزگردی با حضور مختاری، صدرایی، درایتی و اسلامی برگزار خواهد شد.

بخش سوم این کنگره نیز از ساعت ۱۵:۳۰ تا ۱۷ برگزار شده و ثامر العمیدی با موضوع «معلومات جدیده عن حیاه الشیخ کلینی»، سیدکاظم طباطبایی با موضوع «جامع‌نویسان پیش از کلینی»، علی حسین الجابری با موضوع «احداثیات الفکر الاثنی عشری بین الکلینی و الصدوق» از عراق، محمود گلزاری با موضوع« به‌هنجاری و نابه‌هنجاری رفتار در روان‌شناسی معاصر و مقایسه آن، با طبقه‌بندی الکافی» به ایراد سخن خواهند پرداخت.

در بخش پایانی نیز حجج اسلام سیدجواد شبیری، سیدمحمدرضا جلالی، عبدالامیر کاظم زاهد از عراق، مرتضوی، جعفریان و سیدحسن اسلامی به ترتیب با موضوعات توضیح الاسناد، العنعنه فی الکافی، نظریه المعرفه عند الامامیه مرویات الکافی، اجتهادات و بیانات ثقهالاسلام کلینی، سنجش داده‌های کلینی درباره تواریخ شرعی و کلینی و رازی، اخلاق اسلامی به دو روایت سخنرانی می‌کنند. این بخش از ساعت ۱۷:۱۵ تا ۱۹:۳۰ برگزار می‌شود و آیت‌الله‌العظمی سبحانی نیز به عنوان سخنران اختتامیه کنگره حضور خواهند داشت.
شیخ کلینی در آئینه نگاه دانشمندان و فقهای دینی

نجاشی او در زمان خود شیخ و پیشوای شیعه در ری بود و حدیث را از همه بیشتر ضبط کرده و بیشتر از همه مورد اعتماد است.

ابن طاووس شیخ کلینی امانتدار و مورد اطمینان همگان است.

ابن اثیر او به فرقه امامیه زندگی تازه ای بخشید و پیشوا و عالم بزرگ و فاضل و مشهور در آن مذهب است.

ابن حجر عسقلانی از علمای فرقه شافعی کلینی از روساء فضلاء شیعه است در عصر خود.

محمد تقی مجلسی حق این است که در میان علماء شیعه مانند کلینی نیامده است و هرکه در اخبار و ترتیب کتاب او دقت کند در می یابید که او از جانب خداوند تبارک و تعالی موید بوده است.

نظر و آراء مشاهیر درباره کتاباصول کافی” :

شیخ مفید اصول کافی در ردیف جلیل‌ترین کتب شیعه و سودمندترین آنهاست.

محمد بن مکی شهید در اجازه خود به ابن خازن می گوید کتاب اصول کافی در علم حدیث است و امامیه مانندش را ننوشته‌اند.

محقق کرکی در اجازه خود به قاضی صفی الدین عیسی می گوید کتابی بزرگ در موضوع حدیث بنام کافی است که مانندش نوشته نشده است.این کتاب از احادیث شرعی و اسرار دینی مقداری جمع آوری نموده که در کتاب دیگری یافت نمی شود.

فیض کاشانیکافی شریفترین و کاملترین و جامعترین کتب است زیرا که در میان آنها شامل اصول و خالی از عیب و فضول است.

شهید ثانی کتاب کافی آبشخور صافی است که به جان خودم هیچ نویسنده ای مانندش را به رشته تالیف در نیاورده است و قدر و منزلت کلینی و جلالت او از این کتاب هویدا گردد.

مولی محمدامین استرآبادی  در کتاب” فوائد المدینه”می گوید ما از اساتید و علماء خود شنیده ایم که در اسلام کتابی تالیف نشده که برابر یا نزدیک به کتاب کافی باشد.

شهید اول، محمد بن مکى مى‏فرماید: «کتاب الکافی فی الحدیث الذی لم یعمل الأصحاب مثله».”کتاب کافى، کتاب روایتى است که تا کنون اصحاب و علماى شیعه مانند آن را ننگاشته‏اند.”

جمله اى است منسوب به امام زمان (عج) که فرمود : ( الکافى کاف لشیعتنا ) کافى شیعیان ما را کفایت مى کند.
ابن اثیر صاحب کتاب الکامل فی التاریخ می گوید : او به فرقه امامیه در قرن سوم ، زندگى تازه اى بخشید و عالم بزرگ و فاضل مشهور در آن مذهب است.

گفتگوی حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر سیدرضا مودب، مدیر گروه علوم قرآن و حدیث دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم درباره شیخ کلینی :

حجت‌الاسلام مودب شیخ کلینی را از آن نظر که تدوین‌کننده اولین جامع حدیثی شیعیان بوده است واجد اهمیت دانسته و معتقد است کلینی با در دست داشتن اصول اولیه که به طور مستقیم اصحاب از امامان معصوم‌ آن را دریافت کرده‌اند و هیچ‌گونه نقل به معنا و دستی در آن برده نشده است، حدیث شیعه را به نسل‌های آینده رسانده تا این مجموعه علمی بی‌نظیر پس از این نیز مورد استفاده قرار گیرد.

از زندگی شیخ‌کلینی بفرمایید؟

ثقه‌الاسلام کلینی، رئیس المحدثین و یکی از شخصیت‌های جهان اسلام بویژه تشیع است که حدود قرن سوم متولد شده است و از نظر گروهی از مورخان سال ۲۵۵ ولادت یافته و سال ۳۲۸ اوایل قرن ۴ از دنیا رفت. وی بخشی از دوران امام حسن عسکری‌ع را درک کرده و خاستگاه کلینی از نظر برخی شهر ری بوده و مدتی را نیز در قم به سر برده است.

اولین موضوعی که برای عالمان جهان بسیار مهم است کتاب «الکافی» است که در عرصه شخصیت کلینی می‌درخشد. کلینی که حدود ۷۵ سال عمر کرده است، به نظر می‌رسد در حدود ۴۵ سالگی به بعد شروع به نوشتن کتاب کافی کرده است. او کتاب‌های دیگری مانند «مصائب‌الائمه»، «تعبیرالرویا» و… نیز دارد. در هر صورت مهم‌ترین اثری که او را جزو چهره‌های درخشان بین شیعیان قرار داده، کتاب گرانقدر الکافی است.
او علاوه بر این که محدث بوده، فقیه و در دوران خودش مرجع شیعیان نیز بوده است. عالمانی چون شیخ طوسی او را عالمی گرانقدر معرفی کرده‌اند. نجاشی نیز که یکی از ‌تراجم (رجال‌نویسان)‌ است او را چهره شاخص و از اصحاب در ری و موثق‌ترین افراد در حدیث دانسته است. از بزرگانی که ایشان را ستوده‌اند علامه محمدباقر مجلسی است که می‌گوید حق این است که در میان علمای ما مانند کلینی یافت نمی‌شود.

شخصیت دیگری که او را ستوده، شیخ عباس قمی است که می‌گوید او پیشوای مومنین، انسانی بزرگ و مورج مذهب در ایام غیبت است. علاوه بر محدثان شیعه، گروهی از اهل سنت نیز او را ستوده‌اند و او را صاحب کتاب بزرگی می‌دانند، ازجمله ابن‌حجر که می‌گوید کلینی از عالمان بزرگ شیعه در دوران مختلف به حساب می‌آید و مورج مذهب امامیه است. درخصوص دانش مرحوم کلینی و علم و شخصیت او صحبت‌های فراوانی است که علم او در فقه و دانش‌های دیگر را نشان می‌دهدآنچه مهم‌تر است ستایش درباره کتاب او است.

مهم‌ترین اثر شیخ کلینی چیست؟

 در واقع بهترین اثری که کلینی از خود باقی گذاشته، کتاب بزرگ الکافی است. شیخ مفید که از عالمان بزرگ است می‌گوید کافی از بزرگ‌ترین کتاب‌ها و پرفایده‌ترین کتب شیعه است. شهید اول نیز در این باره می‌فرماید کتابی همپای کافی در حدیث نوشته نشده است.

صدرالمتالهین که از شارحان کتاب کافی است کتاب او را کتابی مهم دانسته که در بیان حقایق اهل بیت‌ع نوشته شده است. مرحوم فیض کاشانی نیز کتاب او را کامل‌ترین و جامع‌ترین کتابی می‌داند که در حوزه جمع‌آوری احادیث نوشته شده استعلامه محمد باقر مجلسی، از محدثین بزرگوار، کتاب او را ضابط‌ترین، جامع‌ترین و برترین کتاب در مذهب امامیه دانسته است. به عبارتی دیگر، همه علمایی که این کتاب را خوانده‌اند، آن را تایید کرده‌اند. به نظر می‌رسد آنچه به این کتاب ارزش داده، جامعیت نسبی در این کتاب است. این کتاب تمام روایاتی را که در حوزه اصول و فروع وجود دارد، بیان کرده است.

کتاب کافی مشتمل بر چند بخش است؟

کتاب کافی مشتمل بر ۳ بخش است که به جامعیت کتاب بسیار کمک کرده است. بخش اول که در باب اعتقادات است از کتاب عقل و جهل شروع شده و در ادامه کتاب فضل‌العلم، توحید، حجت، ایمان و الکفر، کتاب‌ الدعا، ‌کتاب ‌الفضل‌القرآن و کتاب العشره است. عناوین یاد شده دربرگیرنده مسائل مفید اعتقادی فکری و اندیشه‌ای است که هر شیعه در اصول اعتقادی به آن احتیاج دارد و این مسائل در کتاب اصول آمده است. کلینی در این بخش سعی کرده است روایاتی را که درخصوص اعتقادات است بیاورد که از خداشناسی آغاز می‌شود.

از دیگر ویژگی‌های جامعیت این کتاب، بخش فروع است که مفصل‌ترین بخش کتاب الکافی به حساب می‌آید. فروع این کتاب از کتاب الطهاره شروع شده، کتاب الصلوه و کتب دیگر را دربر می‌گیرد که در ارتباط با مسائل فقهی است و آخرین بخش این کتاب با عنوان روضه، تعدادی احادیث را دربرگرفته که برخی اخلاقی  تاریخی و برخی در حوزه‌های تحصیلی است. مرحوم کلینی در گردآوری کتاب سعی کرده است همه نیازهای جامعه خود را مورد توجه قرار دهد.

چرا بخش اعظم کتاب او فروع است؟

چون در دوران کلینی بیشترین نیاز، مسائل فقهی بوده است. بخش اعظم این کتاب، به کتاب فروع اختصاص دارد؛ البته قبل از مباحث فقهی، مباحث اعتقادی که اصلی‌ترین و مهم‌ترین مباحث هستند مورد توجه کلینی بوده است.

ویژگی دومی که این کتاب و به تبع، شخصیت او را مورد توجه قرار داده تنظیم و ‌ترتیب روایاتی است که چه در بخش اصول و فروع و چه در بخش روضه آمده، بویژه در بخش فروع بیشتر روایات را به‌گونه‌ای چیده است که نشان می‌دهد ایشان کوشیده در بخش هر حدیث روایاتی که صحیح‌تر و کامل‌تر است در آغاز بیاورد و روایاتی که احتمالا از رتبه و اعتبار کمی برخوردار بوده برچیده شود؛ یعنی در هر بابی که مراجعه‌کنندگان به آن مراجعه خواهند کرد بهترین و صحیح‌ترین روایات در آن باب را می‌بینند. به همین دلیل است که میزان صحت روایاتی که در آغاز آمده بیشتر مورد توجه دیگران است.   

نکته دیگری که در چینش روایات و نظم کلی به چشم می‌خورد، آن است که در آغاز، مباحث عقل و جهل را مورد بررسی قرار می‌دهد و سپس مباحث توحید و پس از آن به مسائل دیگر می‌پردازد. این نوع چینش مورد توجه دیگران بوده است و خود او در کتاب فضیلت علم می‌گوید: نخستین بابی را که با آن کتابم را شروع می‌کنم، کتاب عقل و فضیلت علم استدر ادامه بیان می‌کند: زیرا عقل محوری است که مدار همه چیز بر اوست و به کمک عقل باید احتجاج کرد و او را زیرپایه همه مباحث فکری می‌دانم. با این که کتاب او روایی است، اما نخست روایاتی را که درخصوص خردورزی است، بیان می‌کند. این برخاسته از اندیشه‌ای است که ایشان در روایات دارد و به گونه‌ای از روایاتی نشات گرفته که در آن به تدبر و تفکر، اندیشه و خردورزی تاکید شده استویژگی دیگری که کتاب کلینی را در رتبه بسیار مناسبی قرار داده، رعایت سند‌ها و نوشتن معانی و محتوا و پرهیز از نقل معنا در عبارات است. کلینی کوشیده سند روایات را کامل بیاورد و متنی که از معصوم‌ع نقل می‌کند به صورت کامل و با کمترین تغییر الفاظ باشد. به همین دلیل در آغاز هر روایت، آن روایت را به معصوم‌(ع ) نسبت می‌دهد و مثلا می‌گوید: قال الصادق‌ع و قال الباقرع که این نشان می‌دهد ایشان سعی کرده روایاتی را که نقل می‌کند از نظر نص و متن کامل باشد و تغییری در آنها روی ندهد. به همین دلیل می‌توان گفت کتاب کافی که بعدها جزو کتب اربعه شمرده شده، از کتاب‌هایی است که عالمان به متن و سند آن توجه فراوانی کرده‌اند.

کلینی حدود ۱۶ هزار روایت در ۳ بخش کتاب خود یعنی اصول، فروع و روضه گردآورده که از نظر کلینی تمام روایات آن صحیح است؛ زیرا کلینی تعداد روایاتی را که جمع کرده در طول ۲۰ سال در سفرها و با تلاش‌های فراوان سعی کرده است از اصلی‌ترین منابع گردآوری کند و آنها را از میان روایاتی که دارای رتبه بالایی نبوده، تهیه کند. بدین جهت کلینی برای جمع‌آوری روایات خود از استادان و محدثان گرانقدر کمک گرفته تا روایات دچار کاستی نباشدبه همین دلیل او در مقدمه کتاب خود می‌گوید: من روایات را به گونه‌ای جمع کرده‌ام که از اعتبار و صحت بالایی برخوردار باشد. در مقدمه‌ای که کلینی در آغاز کتابش می‌آورد به این نکته توجه دارد و به کسی که از او درخواست می‌کند این کتاب را بنویسد، پاسخ می‌دهد و می‌گوید: ای برادر آگاه شدم از آن که شکایت نسبت به مردم زمان داری که ایشان در نادانی با هم سازش دارند و در آبادانی راه جهالت، کوشش دارند تا آنجا که نزدیک است دانش از ایشان قهر کند.

در ادامه می‌فرماید: یادآور شدی که مطالبی برایت مشکل شده است و به واسطه اختلاف در روایات آنها را نمی‌فهمی و دانستی که اختلاف به دلیل اختلاف علل و اسباب آن است و گفتی که به دانشمندی مورد اطمینان دسترسی نداری.

در ادامه کلینی می‌گوید: گفتی که می‌خواهی کتابی داشته باشی که تمام بخش‌های زندگی در آن باشد و طالب علم را بی‌نیاز کند و مرجع طالب عنایت باشد و کسی که عمل به اخبار صحیح و سنت‌های ثابت شده را خواهد، از آن مرجع و کتاب برگیرد و واجبات خدا از سنت پیامبران ادا شود.

کلینی گرچه از نام کسی که از او می‌خواهد کتاب بنویسد یاد نمی‌کند، اما نشان می‌دهد که او یک برادر دینی بوده که می‌خواهد کتابی را داشته باشد که اخبار صحیح ائمه‌ع در آن باشد و کلینی در پاسخ او می‌گوید من آنچه را که تو خواسته‌ای انجام داده‌ام. مفهوم جمله کلینی این است که روایاتی را آورده که از امام معصوم‌ع نقل شده؛ بنابراین با توجه به مقدمه و متن کتاب به نظر می‌رسد کلینی در گردآوری احادیث تلاش فراوانی کرده است و در مقدمه اشاره می‌کند به این که فردی از او درخواست نوشتن کتاب را کرده است که در زمان او بسیاری از مردمان در حدیث دچار اختلاف بوده‌اند.

گاهی ممکن است در موضوع واحدی ۲ حدیث با هم اختلاف و تفاوت داشته باشند. مثلا حدیثی نماز جمعه را واجب و حدیثی مستحب بداند یا حدیثی انجام کاری را لازم و حدیثی دیگر غیرلازم بداند؛ یعنی اختلاف در احادیث این زمینه ذهنی را ایجاد می‌کرده که عده‌ای به دنبال دانشمندان بروند و روایات صحیح را دریافت کنند.

به همین دلیل باید بگویم کلینی با تدبیری که داشته، روایات صحیح را گردآوری کرده؛ روایاتی که بتواند جامعه هر دوره را هدایت کند. کلینی برای از میان بردن اختلافات در حدیث از استادان زیادی کمک گرفته است که می‌توان از برخی استادان او نام برد؛ شخصیت‌های گرانقدری مانند علی بن ابراهیم قمی که از مفسران بزرگ است، همچنین صاحب کتاب بصائر الدرجات و….

گفتنی است که پیش از تدوین کتاب کافی، کتاب‌های دیگری وجود داشته که از آنها به عنوان اصول یاد شده است. اصول «اربعه مأئه» که مجموعه‌های کوچک حدیثی بوده که مستقیم از زبان معصوم‌ع گرفته شده است و اینها به حدود ۴۰۰ اصل می‌رسد.

مقصود از اصل، مجموعه‌های کوچکی بوده‌اند که شاگردان معصومین‌ع احادیثی را که از ایشان شنیده‌اند در آنها ثبت کرده‌ و به نظر می‌رسد جمع زیادی از این اصول در زمان امام باقرع یا امام صادق(ص) گردآوری شده و در دست علاقه‌مندان وجود داشته تا دوران مرحوم کلینی که مرحوم کلینی اقدام به تدوین کتاب کافی کرده است.

با وجود این مجموعه‌ها چرا کلینی به تدوین کتاب‌ الکافی همت می‌گمارد؟

چون این مجموعه‌ها در برگیرنده همه احادیث به طور کامل نبوده است. در ضمن این مجموعه‌های حدیثی دسته‌بندی نداشته‌اند و هر کدام ممکن است موضوعات متنوعی را کنار هم داشته باشد یا برای طالبان علمی که علاقه‌مند بودند، احادیث را دسته‌بندی شده در کتاب جامعی داشته باشند و بویژه برای این که احادیث صحیح را انتخاب کنند نیاز به کتابی مانند کتاب کلینی وجود داشته است بنابراین گرچه محدثان به نوشتن کتاب‌های حدیثی دستور داده‌اند یا خود امامان معصوم این کتاب‌ها را نوشته بودند، اما نسخه‌های آنها تا زمان کلینی به کتاب بزرگی تبدیل شده است به نام کافی که همین کتاب، احادیث شیعه را تا امروز حفظ کرده است.

نکته‌ای که در آغاز ذکر کردم میزان اعتبار روایات است که بین این ۱۶ هزار حدیثی که آورده است، سعی کرده برترین روایات را بیاورد. ولی از نظر محدثان بعدی و شخصیت‌هایی مانند مرحوم مجلسی یا شهید ثانی یا ملاصدرا که بر کتاب کلینی تامل کرده‌اند، ممکن است برخی احادیث او در بین حسن، ضعیف، صحیح و موثق هستند یعنی همه در رتبه صحیح نیستند، بلکه برخی در رتبه‌های دیگر باشند.

به عبارتی دیگر، ملاک کلینی در روزگار خودش صحیح بوده اما از نظر محدثین قرن ۶ به بعد؛ یعنی از زمان سید بن طاووس تا زمان مرحوم مجلسی اعتبار احادیث غالبا بر اساس سند حدیث بوده است. به همین دلیل برخی از احادیث کلینی را صحیح ندانسته‌اند.

آیا امروزه می‌توان به کتاب الکافی اعتماد داشت و به آن مراجعه کرد؟

امروزه می‌توان بدون هیچ نگرانی به احادیث کافی مراجعه کرد و کتاب وی را مورد توجه قرار داد؛ البته کلینی نیز ممکن است دچار برخی خطاها شده باشد، زیرا او معصوم نیست، اما میزان خطا قطعا کم خواهد بود، ولی بررسی متنی و سندی است که کتاب کافی را در رتبه بالایی قرار داده است. آنچه قابل تامل و دقت است، پس از دوران کلینی آثار و کتاب‌های زیادی در خصوص شرح و حواشی است که در کتاب کافی نوشته شده است.

با مطالعه کتب تاریخ حدیث می‌توان گفت هیچ کتابی به اندازه کافی مورد توجه محدثین قرار نگرفته است؛ زیرا پس از تدوین این کتاب محدثان زیادی به شرح این کتاب یا مختصرنویسی این کتاب یا حواشی بر این کتاب یا دیگر بحث‌های علمی که در خصوص این کتاب انجام شده است همت گماشتند که مهم‌ترین آنها را می‌توان شرح مرآت‌العقول علامه مجلسی که شرح اخیر آن است نام برد.

کتاب مرآت‌العقول نشان از همت بلند علامه مجلسی است که بعد از تدوین کتاب «بحارالانوار» به تدوین این کتاب همت گماشته و کتاب کافی را بیشتر در معرض اندیشه‌ها قرار داده است. مرحوم مجلسی ابتدا برای هر حدیثی از نظر حدیثی اظهاراتی کرده و سپس به شرح و توضیح متن هر حدیث پرداخته و شرحی که داده برای علاقه‌مندان حدیث بسیار گرانقدر است.

مرحوم مجلسی تمام کتاب کافی را یعنی هم اصول و هم فروع و هم روضه را شرح دادند. شرح‌های عالمانه‌ای که او بر این کتاب نوشته هم نشانگر بزرگی مرحوم مجلسی است و هم نشانگر عظمت مرحوم کلینی که چگونه روایات گرانقدری را جمع‌آوری کرده است. کتاب مرآت‌العقول امروزه بیشتر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته بخصوص پس از انقلاب اسلامی، مطالعاتی که به شرح و بررسی احادیث می‌پردازد، بیشتر شده است.

شروح دیگری نیز مانند شرح ملاصدرا بر کتاب کافی یا شرح ملا صالح مازندرانی نوشته شده است و عالمان بزرگی نیز این کتاب را ‌ترجمه و بدقت مورد مطالعه خودشان قرار داده‌اند که همه اینها حکایت از این دارد که کتاب و شخصیت کلینی مورد توجه محدثان و فقها واقع شده است.

آن چنان که می‌دانید کتاب کافی در بخش دوم یک دوره رساله عملیه‌ای است که برای مردم آن روزگار و روزگارهای بعد، از جمله روزگار ما می‌تواند مورد استفاده قرار بگیرد و روایات فقهی که نوشته است امروزه برای محدثان و علاوه بر آن برای خوانندگان دیگر و برای تمام علاقه‌مندان حدیث مفید است بخصوص ‌ترجمه‌هایی که انجام شده این کتاب را بیشتر مورد استفاده قرار داده است.

این که شما می‌فرمایید کافی رساله‌ای عملیه برای افراد بوده است، آیا شیخ کلینی مانند شیخ صدوق این کار را کرده است؟

از مقدمه کتاب کافی به نظر می‌رسد فروع کافی یک دوره رساله عملیه است، اما با این تفاوت که نسبت به کتاب «من لا یحضره الفقیه» شیخ صدوق، روایاتی را که کلینی آورده چندین برابر روایات شیخ صدوق است. این نکته را نیز باید اشاره کرد که شیخ صدوق فقط مسائل فقهی را نوشته، اما مرحوم کلینی یک مجموعه شامل موضوعات مختلف را نگاشته و بخش اعظم آن را مسائل فقهی شامل می‌شود و بخش کمتر آن روایات روضه و بخش میانی آن روایات اصول کافی است.

آیا کتاب روضه برای کلینی است یا این که طبق نظر برخی مربوط به شهید ثانی است و به اشتباه این کتاب به ایشان نسبت داده شده است؟

گروهی اندیشیده‌اند که کلینی فقط به کتاب اصول و فروع پرداخته و کتاب روضه را ممکن است شهید ثانی تدوین کرده باشد، اما با مطالعاتی که انجام شده می‌توان اذعان کرد که کتاب روضه را نیز که اکنون همراه اصول و فروع چاپ می‌شود کلینی تدوین کرده؛ زیرا سند و طریق روایاتی که در روضه آمده بسیار مشابهت دارد با طریق‌هایی که در اصول و فروع وجود دارد؛ به عنوان مثال اگر شما یک راوی در روضه و جایگاه و طبقه قبل و بعد آن را در نظر بگیرید، از تعداد روایاتی که از آن راویان در روضه آمده است بخوبی مشابهت فراوانی میان اصول و فروع با روضه دیده می‌شود بویژه که محدثان پس از کلینی مانند شیخ طوسی و دیگران ضمن این که از کتاب اصول و فروع نام برده‌اند از کتاب روضه نیز یاد کرده‌اند.

به نظر می‌رسد میزان دقتی که مرحوم کلینی در جمع‌آوری روایات اصول و فروع انجام داده در جمع‌آوری روضه انجام نداده است؛ چرا که روایات اصول و فروع از جایگاه بالاتری برخوردار بوده‌اند. روایات اصول مباحث اعتقادی و روایات فروع به مسائل فقهی باز می‌گشته است، به این دلیل دقت بیشتری را می‌طلبیده که کلینی در مورد روایات اصول و فروع به کار ببرد، اما در روایات روضه که روضه به معنی باغی است، این اهتمام و دقت را لازم نمی‌دانسته و چه بسا میزانی برای این میزان اهتمام وجود نداشته است. به هر حال کتاب روضه هم، از مجموعه آثار کلینی و مورد احترام محدثین است.

درباره جمله مشهور«الکافی کاف لشیعتنا»

در خصوص این جمله بر اساس گزارش‌هایی که برخی افراد آورده‌اند، چنین عبارتی شایع شده که حضرت صاحب‌الامرعج کتاب را ملاحظه کرده‌اند و فرموده‌اند «الکافی کاف لشیعتنا» و این جمله در برخی آثار که در خصوص کتاب کافی است، آمده و متعرضان چنین سخنی بیان می‌دارند که مرحوم کلینی در زمان غیبت صغری بوده است.

اگر ولادتشان به‌گونه‌ای باشد که ایشان حیات امام حسن عسکری‌ع و بخشی از دوران نواب خاص را درک کرده اند و کتابی که کلینی نوشته به دست نواب خاص رسیده و از طریق آنها به دست حضرت صاحب الامرعج رسیده است، می‌‌توان گفت حضرت چنین تاکیدی را بر این کتاب داشته است. اما با مطالعه‌ای که محققان انجام داده اند دلیل مطمئنی بر چنین گفتاری یافت نشده است.

گرچه مطمئن هستیم کلینی با سعی و تلاش فراوانی این کار را انجام داده است. کتاب ایشان به طور کلی مورد توجه حضرت ولی عصرعج و محدثان بوده است. به نظر می‌رسد این جمله از محدث نوری است که از طرف ایشان گزارش شده که کافی بر آن حضرت وارد شده و حضرت آن جمله را فرموده‌اند. از جمله کسانی که این جمله را مورد توجه قرار داده ملاخلیل قزوینی است که چند جمله مشهور درباره کافی دارند که از جمله اینهاست که حضرت صاحب تمام روایات کافی را دیده و همه را معتبر دانسته و در هر کجا لفظ «ر‌گ‌و‌گ‌ی‌گ‌» آمده، یعنی کلینی آن را از امام عصرعج بدون واسطه نقل کرده است. برخی از افراد دیگر نیز چنین گزارشی را بیان کرده‌اند.

علی بن طاووس هم درباره کتاب کلینی آورده که کلینی در زمان وکلای اربعه امام زمان؛ یعنی عثمان بن سعید عمری و فرزندش ابوجعفر و حسین بن روح و علی بن محمد سمری می‌زیسته و پیش از علی بن محمد سمری از دنیا رفته است. پس کلینی راهی برای تایید منقولات خود داشته است، اما با وجود این هیچ یک این عبارت را یک حدیث تلقی نکرده، بلکه یک جمله شایع بوده و سندی برای آن یافت نشده است و تاییدی خاص از نواب نداشتیم.

جایگاه علمی و مذهبی کلینی در میان امامیه

نویسنده : حسن انصارى

شیخ کلینی هم در عصر خود ، چه در موطنش ری و چه در بغداد و نیز در دوره های بعد به واسطه تألیف کتاب الکافی از جایگاه بلند مرتبه ای در میان علمای شیعه برخوردار بوده است. نجاشی، دانشمند بلند مرتبه رجالی شیعه وی را به عنوان شیخ و چهره برجسته امامیه شهر ری در زمان خودش ( شیخ أصحابنا فی وقته بالری و وجههم) توصیف کرده است. نجاشی همچنین درباره او می نویسد که کلینی موثق ترین و با دقت ترین محدثان از لحاظ ضبط حدیث بوده است ( وکان أوثق الناس فی الحدیث وأثبتهم ) . این داوری نجاشی طبعا می بایست به دلیل تحلیل درون متنی کتاب الکافی و دیگر کتابهای کلینی ارائه شده باشد . شیخ طوسی نیز ضمن تاکید بر جلالت قدر و توثیق او ، کلینی را دانشمند و آشنا به اخبار دانسته است ( ثقه عارف بالاخبار / جلیل القدر عالم بالاخبار ). دانشمندان و محدثان دیگر امامیه هم با تعابیری نزدیک به همین مضامین ، همچون “الشیخ الصدوق “، یا “الشیخ المتفق علی ثقته وامانته” ، دانش کلینی در علم حدیث ، موثوقیت و جایگاه او را در میان علمای امامیه ستوده اند : علی ابن طاووس که بی تردید گرایش حدیث گرا دارد، بالاترین ستایشها را از کلینی ارائه داده است[۱] . محقق علی کرکی، شیخ الاسلام نامدار شاه طهماسب صفوی ، کلینی را “جامع أحادیث أهل البیت” می نامد[۲] . شهید ثانی هم او را شیخ الطائفه ” و ” رئیس المذهب “خوانده است [۳] . شیخ حسین بن عبدالصمد او را عارفترین محدثان به حدیث و نقادترین در دانش حدیث می داند[۴] . فرزندش شیخ بهاء الدین محمد العاملی ، معروف به شیخ بهایی هم وی را ” ثقه الاسلام ” خوانده است [۵] . محمد تقی مجلسی ، پدر علامه مجلسی چنان به مقام کلینی و بی مانندی وی معتقد است که می نویسد وی مؤید از سوی خداوند بوده است [۶]. علامه محمد باقر مجلسی نیز کلینی را مقبول همگان و ستایش شده از ناحیه خاص و عام خوانده است [۷]. میرزا عبد الله أفندی در ریاض العلماء می گوید که کلینی در میان خاصه ( یعنی شیعیان ) و عامه ( یعنی سنیان ) نظیری نداشته است [۸]. در این میان طبیعی است که اخباریان از وی ستایش بسیار کنند[۹] ، و کما اینکه می دانیم ، او را ” رئیس المحدثین” خوانده اند[۱۰] . ملاصدرا ، فیلسوف نامدار عصر صفوی هم از او ستایش بسیار کرده است [۱۱]. در دوره های متأخر نیز همچنان ستایش از کلینی و کتابش الکافی به صورت قوی تری تداوم داشته است[۱۲] . در برخی از منابع امامی ، وی با عنوان مروج مذهب شیعه امامی در عصر غیبت امام غایب معرفی شده است[۱۳] . او را به ” الحافظ ” نیز ستوده اند [۱۴] . جایگاه بلند وی در میان امامیه مورد تأکید منابع سنی هم قرار گرفته است . این منابع گاه برای او تعبیر فقیه هم به کار برده اند [۱۵] .

مجدد دین

با توجه به سنت تعیین و تشخیص ” مجددین دین” که برخاسته از یک اعتقاد سنی مبتنی بر یک حدیث نبوی است[۱۶] ، شماری از علما و فقیهان که در فاصله زمانی گذار از قرنی به قرنی دیگر بوده اند و جزء بزرگترین و عموما پر تأثیر ترین دانشمندان دینی قرار می گرفته اند ، به عنوان مجددان دین و مصادیق آن حدیث نبوی معرفی شده اند . در فهرستی که نویسنده ی سنی ، ابن اثیر ( درگذشته ۶۰۶ ق ) مولف جامع الاصول ارائه داده [۱۷] ، وی در میان مجددان شیعی ، کلینی را به عنوان مجدد دین در سال ۳۰۰ قمری معرفی کرده ؛ این در حالی است که برای سال های ۱۰۰ و ۲۰۰ ق به ترتیب امامان باقر ( درگذشته ۱۱۴ ق) و علی بن موسی الرضا (‌درگذشته ۲۰۳ ق ) و برای سال ۴۰۰ ، شریف مرتضی ( درگذشته ۴۳۶ ق ) ، دانشمند و متکلم بلند مرتبه امامی را پیشنهاد کرده است [۱۸]. احتمالا منبع ابن اثیر در این مورد کتابی از یکی از علمای امامیه بوده است.

لقب ثقه الاسلام

برای کلینی القاب ستایش آمیزی توسط عالمان امامی بکار رفته است [۱۹]؛ اما مهمترین این القاب , لقب ثقه الاسلام است . ثقه [۲۰] الاسلام , عنوانی است که ظاهرا تنها در مورد دانشیان دینی امامیه بکار می رود و ظاهرا برای اولین بار توسط شیخ بهایی [۲۱] برای شیخ کلینی[۲۲] و برای نشان دادن موقعیت برجسته او نزد امامیه و به دلیل جایگاه وی در فقه و حدیث امامی , بکار رفته است .[۲۳] این لقب نشان از مرتبه بلند دینی وی نزد علما و فقیهان امامی داشته و تا امروزه نیز شهرت خود را برای کلینی حفظ کرده است [۲۴] . البته این عنوان توسط برخی نویسندگان برای عالمان دیگری نیز مانند شیخ طوسی یا حتی طَبرسی به کار رفته که شهرت آن ابدا به پایه کلینی نرسید[۲۵] . لقب ثقه الاسلام یادآور لقب شیخ الاسلام نزد سنیان است که در دوره پیش از صفوی معمولا برای علمای شیعه بکار نمی رفت و در سده های نخستین اسلامی فی المثل در خراسان برای عالمانی سنی به کار برده می شد که از موقعیت اجتماعی و دینی مهمی برخوردار بودند؛ گرچه بعدها عنوان شیخ الاسلام در عصرعثمانی برای بالاترین منصب رسمی دینی به کار گرفته شددر مورد ابن بابویه صدوق ، نویسنده دیگری از کتب اربعه معمولا تعبیر “رئیس المحدثین” بکار رفته است و برای شیخ طوسی ، نویسنده دو کتاب از کتب اربعه و به دلیل سهم و جایگاهش در استوار کردن مبانی فقه شیعی , تعبیر “شیخ الطائفه” نزد شیعیان امامی بکار می رود .

پی نوشت :

۱- الشیخ المتفق على ثقته وأمامته محمد بن یعقوب الکلینی “. و یا ” محمد بن یعقوب أبلغ فیما یرویه، وأصدق فی الدرایه ” ، نک : ابن طاووس ، کشف المحجه، ص ۱۵۸؛ همو ، فرج المهموم، ص ۹.
۲- مجلسی ، بحار ، ۱۰۸ / ۴۷ ، ۶۲ ، ۷۵ – ۷۶ ، ۹۶ ، ۱۱۰ / ۱۸

۳- مجلسی ، ۱۰۸ / ۱۴۱ ، ۱۰۹ / ۷ ، ۹۱ ، ۱۰۴ ، ۱۵۹

۴- نوری ، مستدرک الوسائل ، ۳ / ۵۳۲.

۵- مجلسی ، ۱۰۹ / ۱۴۷

۶- مجلسی ، روضه المتقین ، ۱۴ / ۲۶۰ ؛ نیز نک : مجلسی ، ۱۱۰ / ۷۰ ، ۸۲ .

۷- مجلسی ، مرآه العقول: ۱ / ۳، نیز نک : بحار، ۱۱۰ / ۱۵۲

۸- برای ستایشهای دیگر علمای شیعه ، نک : مجلسی ، ۱۱۰ / ۳۴ ، ۴۰ ، ۹۰ ، ۱۰۰ ، ۱۳۳ .
۹- حر عاملی ، وسائل الشیعه ، ۲۰ / ۳۶ ؛ نیز نک : خوانساری ، روضات الجنات: ص ۵۵۳ از کتاب ” منیه المرتاد فی ذکر نفاه الاجتهاد

۱۰- نک : مجلسی ، ۱۰۹ / ۱۵۹ ، ۱۱۰ /۳۶ ؛ نیز مقایسه کنید با : قاضی نورالله شوشتری ، مجالس المؤمنین: ۱ / ۴۵۲ .
۱۱- صدرالدین شیرازی ، شرح اصول الکافی، تحقیق محمد خواجوی ، ۱ / ۲۱۵

۱۲- اسدالله شوشتری ، مقابس الانوار ، ص ۶ ؛ خوانساری ، روضات الجنات، ص ۵۵۲ ؛ نوری ، مستدرک الوسائل ، ۳ / ۵۳۲ ؛ قمی ، الکنى والالقاب ، ۳ /۹۸؛ محمد طه نجف ، اتقان المقال فی أحوال الرجال ، نجف ، ۱۳۴۰ ق ، ص ۱۳۴.

۱۳- ابن طاووس ، کشف المحجه ، ص ۱۸۵ ؛ شیخ بهایی ، الوجیزه ، ص ۱ ؛ مجلسی ، مرآه العقول ، ۱ /۳ ؛ بحرالعلوم ، الفوائد الرجالیه ، ۳ / ۳۲۵ ؛ عبدالنبی الکاظمی ، تکمله الرجال ، ۲ / ۴۸۶ ؛ کنتوری ، کشف الحجب والاستار ، ص ۴۱۸ ؛ خوانساری ، روضات الجنات ، ۶ / ۱۱۲

۱۴- مجلسی ، ۱۰۸ / ۳۳ ، ۶۷

۱۵- ابن اثیر ، الکامل ، ۸ / ۳۶۴ ؛ ابن ماکولا ، الاکمال ، ۴ / ۵۷۵ ؛ صفدی ، الوافی بالوفیات ، ۵ / ۲۲۶ ؛ ابن حجر عسقلانی ، لسان المیزان ، ۵ / ۴۳۳؛ فیروزآبادی ، القاموس المحیط ، ماده کلان ، ۴ / ۲۶۳ ؛ زبیدی ، تاج العروس ، ماده کلان ، ۹ / ۳۲۲ ؛ در مورد منابع متأخر ، نک : زرکلی ، الاعلام ، ۸ / ۱۷
۱۶- حدیث نبوی به روایت ابوهریره از این قرار است که : “ان الله تعالی یبعث لهذه الامه علی رأس کل مائه سنه من یجدد لها دینها ، نک : ابوداود سجستانی ، السنن ، ۴ / ۴۸۰ ؛ حاکم نیشابوری ، المستدرک ، ۴ / ۲۲ ؛ سیوطی ، الخصائص الکبری ، ۳ / ۲۳ ؛ نیز نک : عبدالمتعال الصعیدی ، المجددون فی الاسلام ، ص ۸ – ۹ ؛ نیز نک : علی الحسینی المیبدی ، شرح حدیث رأس مئه ، به کوشش صادق الحسینی ، کرمانشاه ( ایران ) ، ۱۴۲۵ ق .
۱۷- ابن اثیر ، جامع الاصول ، ۱۲ / ۲۲۰

۱۸- شیخ بهائی , الوجیزه , ص ۱۸۴ ؛ ابوعلی الحائری , منتهی المقال , ص ۲۹۸ ؛ وحید بهبهانی , التعلیقه , ص ۳۲۹ ؛ بحرانی , لولوه البحرین , ص ۲۳۷ , خوانساری , روضات الجنات , ص ۵۲۴ .
۱۹- برای القاب ستایش آمیز کلینی که نویسندگان شیعی برای تجلیل از او بکار برده اند ، نک : مجلسی ، ۱۰۸ / ۷۵ ؛ بحرانی ، کشکول ، ۲ / ۲۰۱ ؛ بحرالعلوم ، الفوائد ، ۳ / ۳۲۵ ؛ کنتوری ، کشف الحجب ، ص ۴۱۸ ؛ خوانساری ، روضات الجنات ، ۶ / ۱۱۶ ؛ نوری ، مستدرک ، ۳ / ۵۲۷ ؛ قمی ، الفوائد الرضویه ، ص ۶۵۷ ؛ همو ، سفینه البحار ، ۲ / ۴۹۴ ؛ صدر ، تأسیس الشیعه ، ص ۲۸۸ ؛ امین ، اعیان الشیعه ، ۴۷ / ۱۵۳ .
۲۰-لفظ ثقه در دانشهای حدیث و رجال بر راوی و محدثی به کار می رود که در نقل و روایت حدیث و دقت در نقل آن راستگو و معتبر قلمداد می شود ؛ نک : شهید ثانی , الرعایه فی علم الدرایه , به کوشش عبدالحسین محمد علی بقال , قم , ۱۴۰۸ ق , ص ۲۰۳-۲۰۴

۲۱- شیخ بهایی , مشرق الشمسین و اکسیر السعادتین , با تعلیقات محمد اسماعیل خواجویی , به کوشش مهدی رجایی , مشهد , ۱۳۷۲ ش , ص ۹۸ , ۱۰۲ ؛ همو , الوجیزه فی الدرایه , به کوشش ماجد غرباوی , مجله تراثنا , سال ۸ , ش ۳و۴ , رجب – ذیحجه ۱۴۱۳ ق , ص ۴۳۶

۲۲- همچنین بعدا وسیله این منابع برای کلینی به کار رفته است: حر عاملی , تفصیل وسائل الشیعه الی تحصیل مسائل الشریعه , قم , ۱۴۰۹ -۱۴۱۲ ق , ۳۰ / ۱۵۳ ؛ مجلسی , بحار الانوار , بیروت , ۱۴۰۳ ق , ۳۱/۳۳ , ۵۵/ ۳۶۳ ؛ فاضل هندی , کشف اللثام , چاپ سنگی تهران , ۱۲۷۱-۱۲۷۴ , افست قم , ۱۴۰۵ ق , ۱/۱۹۵ ؛ بحرالعلوم ، الفوائد ، ۳/ ۳۲۵ ؛ نراقی , عوائد الایام , قم , ۱۴۰۸ ق ص ۹۸ , ۱۱۱ , ۲۲۰ ؛ برای موارد استعمال به صورت مطلق برای نام بردن از کلینی , نک بحرانی , الحدائق الناظره فی احکام العتره الطاهره , قم , ۱۳۶۳ – ۱۳۶۷ ش , ۲۱/۱۳۴ , ۲۰۵ , ۲۲/۶۳۹ ؛ نوری , خاتمه مستدرک الوسائل , قم , ۱۴۱۵ – ۱۴۲۰ ق , ۳/۴۷۹ , ۴۸۳ .

۲۳- برای تفسیری از به کار رفتن این عنوان برای کلینی , نک : عباس قمی , فوائد الرضویه : زندگی علمای مذهب شیعه , تهران , ۱۳۲۷ ش , ۲/۶۵۸

۲۴- مدرس تبریزی , ریحانه الادب , تهران , ۱۳۶۹ ش , ۵/ ۷۹

۲۵- نک : مجلسی , بحار الانوار , ۱۰۵/۴۸ ؛ مازندرانی , شرح اصول الکافی , با تعلیقات ابوالحسن شعرانی , به کوشش علی عاشور , بیروت , ۱۴۲۱/۲۰۰۰ , ۹/۳۵۹ ؛ برای موارد بکار گیری نسبتا معاصر آن در مورد برخی از عالمان دیگر , نک : عباس قمی , الکنی والالقاب , صیدا , ۱۳۵۷- ۱۳۵۸ ق , افست قم , ۲/ ۴۰۴ , ۳/۱۹۸ . نمونه ثقه الاسلام تبریزی ( مقتول به سال ۱۳۳۰ ق ) , روحانی دوره مشروطه را باید در این میان نام برد. در دوره های اخیر این عنوان جایگاه خود را از دست داده و تنها برای طلاب جوان علوم دینی و یا روحانیونی که از سطح علمی مهمی در علوم دینی برخوردار نیستند , به کار می رود ؛ نک : جلال متینی , ” بحثی درباره سابقه تاریخی القاب و عناوین علما در مذهب شیعه ” , ایران نامه , سال ۱ , ش ۴ , تابستان ۱۳۶۲ ش , ص ۵۸۰- ۶۰۱ . برای این اطلاعات نیز نک: مدخل ثقه الاسلام نوشته دوست مرحوممان آقای مولوی عربشاهی در دانشنامه جهان اسلام.

آخرین ویرایش: ۹۱/۲/۱۹