نشست علمی روز بزرگداشت عطار در انجمن برگزار شد

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۲۷ فروردین ۱۳۹۱ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت روز بزرگداشت عطار، نشست علمی را با عنوان «نقبی بر اندیشه های عرفانی عطار» در روز ۲۶ فروردین ماه برگزار کرد. در این نشست، با حضور دکتر خسروپناه، رئیس انجمن حکمت و فلسفه، اساتید، محققین و پژوهشگران، آقای دکتر احمد خاتمی، […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۲۷ فروردین ۱۳۹۱

 MG 3601انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به مناسبت روز بزرگداشت عطار، نشست علمی را با عنوان «نقبی بر اندیشه های عرفانی عطار» در روز ۲۶ فروردین ماه برگزار کرد.

در این نشست، با حضور دکتر خسروپناه، رئیس انجمن حکمت و فلسفه، اساتید، محققین و پژوهشگران، آقای دکتر احمد خاتمی، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی، پژوهشگر برتر و استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شهید بهشتی و دکتر پرویز عباسی داکانی، استاد دانشگاه آزاد اسلامی پیرامون اندیشه های عرفانی عطار به ایراد سخنرانی پرداختند.

دکتر احمد خاتمی، مصحح «منطق الطیر» عطار در این نشست گفت: از میان آثاری که به عطار نسبت داده شده، علاوه بر «دیوان» و «تذکره الاولیا» که جایگاهی جداگانه دارند چند مثنوی است که در انتساب آنها به عطار تردیدی نکرده اند و از جمله آنها «اسرارنامه»، «الهی نامه»، «منطق الطیر» و «مصیبت نامه» که در بین آنها به ویژه بین «الهی نامه»، «منطق الطیر» و «مصیبت نامه» ارتباطی منطقی وجود دارد و برای تحقیق در اندیشه های عطار چاره ای جز بررسی جامع این سه اثر نیست.

دکتر خاتمی افزود: فرق «منطق الطیر» و «مصیبت نامه» با «الهی نامه» در این است که در دو مثنوی نخستین، گفتگوها فقط جزئی از داستان اصلی و مادر است، در حالی که در «الهی نامه» داستان خود این گفتگوهاست. از سوی دیگر «مصیبت نامه» از لحاظ شکل تا اندازه ای به «الهی نامه» نزدیک تر است، زیرا در آن دو گفتگوها اساس داستان است در صورتی که در «منطق الطیر»، داستان اصلی در جبهه مقدم است. «الهی نامه» بر زهد استوار است زهدی که مایه گسستن پیوند از جهان و ترک مقاصد دنیوی و چشم پوشیدن از آمال و آرزوهاست، اما «منطق الطیر» که تحت تأثیر «رساله الطیر» غزالی است، داستان مرغانی است که به دعوت و رهبری هدهد قصد دیدار سیمرغ دارند.

رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی اظهار داشت: «منطق الطیر» در واقع یک نوع حماسه عرفانی است شامل ذکر مخاطر و مهالک روح سالک که به رسم متداول قدما از آن به «طیر» تعبیر شده است. این مهالک و مخاطر در طی مراحل هفتگانه سلوک که بی شباهت به «هفت خوان» رستم و اسفندیار نیست پیش می آید. منتها این هفت خوان روحانی فقط گذرگاه یک قهرمان بی همانند نیست، روح‌های مختلف که به تقریب مناسبات اخلاقی به صورت موسیچه و طوطی و کبک و باز و دراج و عندلیب و طاووس و تذور و قمری و فاخته و چرخ و مرغ زرین در آمده اند، هم این هفت خوان را در پیش دارند و بدین گونه منطق الطیر حماسه مرغان روح، حماسه ارواح خداجوی و حماسه طلبان معرفت است که مصایب و بلاهای آنها در طی این سفر روحانی خویش از آنچه برای جویندگان جاه، جویندگان زر و زور، جویندگان نام و آوازه پیش می آید کمتر نیست.

دکتر خاتمی در ادامه گفت: «مصیبت نامه» در شرح سیر و سلوک روح در خلوت تفکری روحانی است در بیان مصیبت ها و گرفتاری های روحانی سالک و شامل حکایات فرعی بسیار، یا به عبارت دیگر داستان سیر روح در مراتب و شئون مختلف غیب و شهود است، در این سیاحت نامه عرفانی از روح به عنوان «سالک فکرت» نام می رود که سلوک خود را از عالم غیب آغاز و مراتب و مراحل مختلف را همه به راهنمایی پیر طی می کند … از مراتب ملایک می گذرد، در مراتب انبیاء سیر می کند، چون به آستان محمد (ص) راه می یابد اسرار فقر را از زبان وی می شنود و مراحل سیر انفس را که شامل حس و خیال و عقل و دل و جان است از وی می آموزد. در طی این مراحل عطار مکرر به مناسبت قصه می خواند و داستان ها و نکته های لطیف بیان می کند.

دکتر خاتمی، استاد نمونه کشوری همچنین گفت: سالک به راهنمایی پیر منازل را یکی پس از دیگری طی کرد و سرانجام به منزل آخر که منزل «جان» است می رسد. به عبارت دیگر سالک فطرت به توصیه پیر، جان خود را به دریای جان زد ولی دریافت که قدر جان– یعنی قدر خود– را نشناخته و بهتر آن بود تا به جای آن که گرد جهان بگردد، در خود سیر می کرد. بعد از آن، پیر سالک را نوید می دهد که مرد راه شده و کاری جز فنای در فنا ندارد.

رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه شهید بهشتی ادامه داد: با تامل در این سه مثنوی است که معلوم می شود عطار در سرودن آنها طرحی در ذهن داشته است و گویی که این سه مثنوی در عین استقلال با یکدیگر پیوسته اند و عطار اندیشه های شریعت محور خود را در الهی نامه و اندیشه های طریقت محور خود را در منطق الطیر و ظاهرا اندیشه های حقیقت محور خود را در مصیبت نامه تبیین کرده است. زیرا به نظر می رسد اولا عطار در منطق الطیر آنجا که سخن از بقا در فنا را پیش می کشد، بحث را به «کتابی نو» حوالت می کند که ظاهرا مقصود او مصیبت نامه است، ثانیا از منظر تاریخی و نیز از بررسی محتوای کلام عطار در مصیبت نامه هم این نتیجه حاصل است که عطار بحث خود را نبسته است بلکه بحث عطار در مصیبت نامه هم رسیدن به نوعی دیگر از فناست که این فنا در واقع غرق شدن در دریای جان است و همین آغاز زندگانی جدید و حرکتی در سیر «الی‌الله» است.

دکتر داکانی دیگر سخنران این نشست علمی پیرامون سیمرغ و جایگاه آن در منطق الطیر عطار سخن گفت. وی با اشاره به اینکه سیمرغ چرا نیمه شب از چین عبور می کند و پر سیمرغ در هر کجا افتد آن کشور پر شور می‌شود، اظهار داشت: در حوزه عرفان سیمرغ جایگاه ویژه ای دارد و ما چهار نوع تصویر از سیمرغ داریم؛ تصویر اسطوره ای که فردوسی شاعر بزرگ آن را به خدمت گرفته و از اسطوره به حماسه رسیده است. سیمرغ در شاهنامه کسی است که زال را برده، بزرگ کرده، به او آداب و اخلاق آموخته است از این رو وقتی زال باز می‌گردد همیشه به عنوان رازدان مطرح است، اما مخالفین زال از او به عنوان پیر جادو یاد می‌کنند و این به واسطه نسبتی است که با سیمرغ دارد چرا که سیمرغ نه تنها راجع به دنیا بلکه از آخرت هم مطلع است. برای نمونه وقتی رستم با اسفندیار وارد جنگ می‌شود، سیمرغ از رستم می خواهد که از این جنگ پرهیز کند و وقتی رستم از او علت این امر را جویا می شود پاسخ می دهد زیرا کشنده اسفندیار در دنیا و آخرت مورد غضب خداوند قرار خواهد گرفت.

دکتر داکانی گفت: منطق الطیر در واقع منطق ساده پرواز است، پرواز روح. عطار در این مجموعه گرانسنگ، جغرافیای مثالی سفر روح را در عالم معنا ترسیم می کند زیرا انسان همواره در پی آن است که روح را از قفس بدن رها کند و چنانکه عطار می گوید انسانهایی هستند که مشتاق و بی تاب پروازند قبل از آنکه اجل آنها فرار رسد. در ادبیات تمام ملل، روح به پرنده تشبیه شده است به واسطه آنکه می خواهد پرواز کند. سهروردی تفسیر جالبی از سیمرغ و رستم و اسفندیار دارد. به نظر سهروردی اسفندیار روئین‌تن است اما روئین چشم نیست یعنی در واقع او یک کوری باطنی دارد، از این رو به واسطه نوری که از پرهای سیمرغ بر جوشن آیینه ای رستم خورد و بازتاب به چشم های اسفندیار پیدا کرد، از پا درآمد. سفر سیمرغ و آواز پر جبرئیل از آثار سهروردی است که در ذهن و زبان وی جبرئیل و سیمرغ یکی می شود. سهروردی از امکان سیمرغ شدن حرف می زند. برای فلاسفه ای مانند ابن سینا و سهروردی سیمرغ رمز خدا نیست بلکه رمزی از جبرئیل است اما برای عرفای ما به گونه ای دیگر است.

گزارش تصویری از نشست روز بزرگداشت عطار