نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : سه شنبه, ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت دکتر مهدی گلشنی که روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشتماه۱۳۹۵ در این انجمن برگزار شد، دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: بسیار سپاسگزارم از حضار محترمی که قدم رنجه فرموده و مجلس ما را […]
در مراسم بزرگداشت دکتر مهدی گلشنی که روز دوشنبه ۲۷ اردیبهشتماه۱۳۹۵ در این انجمن برگزار شد، دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: بسیار سپاسگزارم از حضار محترمی که قدم رنجه فرموده و مجلس ما را مزین فرمودند. این مجلس برای بزرگداشت یکی از چهرههای درخشان علمی این مملکت است و ما باید این روش گذشته که وقتی کسی زنده بود مورد بیاعتنایی قرار میگرفت و وقتی از دنیا میرفت میگفتند ما چه گوهر گرانبهایی را از دست دادیم، را اصلاح کنیم. ما مصمم شدیم برای بزرگان علم و دانش و کسانی که به فرهنگ این مملکت خدمت کردهاند مجالس بزرگداشت برپا کنیم که این صد و پنجاه و یکمین مجلس را برای استاد بزرگوار جناب آقای دکتر گلشنی برپا کردیم. دکتر گلشنی از نوادر علمی این مملکت هستند و از کسانی است که جمع بین عقل و نقل کردهاند. آثارشان را اگر ملاحظه بفرمایید میبینید ایشان هم تسلط در معقولات دارند یعنی فلسفه و حکمت که در شرح حالشان هست، شرح تجلیل علامه حلی را خواندهاند و هم شرح منظومه حاج ملاهادی سبزواری را خواندهاند، در عین حال که رشته ایشان رشته فیزیک بوده در دانشگاه برکلین آمریکا تحصیل کردهاند و گذشته از این اخلاق کریمهای که در وجود این شخص بزرگوار است، معلم هستند. معلم به معنای واقعی و آن کسانی که با ایشان سروکار دارند، نقل میکنند که ایشان، معلم به تمام معنا هستند که انسان میتواند به یاد معلم ثانی ابونصر فارابی بیفتد. فرهنگ اسلامی دروازههای علم را برای مردم باز کرد و پیش از اسلام ما این آزادگی را نداشتیم که بیایم کتابی از یونانی، سریانی، سانسکریت و عبری را ترجمه کنیم. اما اسلام که آمد بنابر فرموده پیامبر اکرم(ص) « اطلبوا العلم و لو بالصین » یا قرآن کریم « فبشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون أحسنه» ما نبایستی در علم را به روی خودمان ببندیم. گوش بکنید علم را و بهترینش را انتخاب و به گزینی کنید و مجال بحث را باز بگذاریم. این که ما مباحثه کنیم و بگوییم آن چه که من میگویم، صد در صد درست است و آن چه که تو میگویی، صد در صد غلط است، این شکفتگی علم را به وجود نمیآورد. به قول شاعر که میگوید:
با خصم گوی علم که بیخصمی علمی نه پاک شد، نه مصفّا شد زیـرا که سـرخ روی بـرون آمد هر کو به سوی قاضی تنها شد
نجاشی در کتاب خود نقل میکند و میگوید: ابو جعفر محمد بن عبدالرحمان قبه رازی متکلم امامی که اهل ری بوده کتابی به نام «الانصاف فی الامامه» نوشته است که در این کتاب امامت را بنابر روش شیعه اثنیعشری بیان کرده بود و از ابوالحسین سوسنجردی نقل است که به دیدار ابوالقاسم بلخی، رئیس معتزله در بلخ رفتم که نام وی در کتاب الاصول در مبحث انتفاع مباح آمده است و کتاب الانصاف ابنقبه را به او دادم. او بر این کتاب نقضی به نام «المسترشد فی الامامه» نوشت؛ به ری بازگشتم و کتاب را به ابن قبه رازی دادم و او بر آن ردّی نوشت به نام «المستثبت فی الامامه» و چون آن را نزد بلخی بردم، آن را با نقض المستثبت پاسخ داد، اما وقتی که به ری رسیدم ابن قبه رازی از دنیا رفته بود. ببینید این طور نیست که انسان یک مسئله را بدون تحقیق بپذیرد. یک ضرب المثل عربی است که ترجمه فارسی آن این است: «هر که تنها به قاضی رفت، خوشحال برمیگردد». بایستی دید طرف مقابل هم چه میگوید. این همه کتابهایی که در اسلام نوشته شده است. الانصاف یا الانتصاف مثلاً کتاب «الانصاف فی مسایل الخلاف بین النحو البصریین و الکوفیین» و کتاب «الانصاف بین المعتزله و المشاعر». کسانی که واسطه میشوند وجودشان باعث شکفتگی علم میشود ما باید روشی که در برنامهها داشتیم را در پیش بگیریم نه آن که بگوییم آن چه که من میگویم صد در صد درست است و آن چه که تو میگویی صد در صد غلط است، اگر میخواهیم علم را دنبال کنیم. متشکریم از همه شما که تشریف آوردید و متشکریم از استاد گلشنی که قبول فرمودند که ما این مجلس بزرگداشت را برای ایشان برپا کنیم. ایشان از افراد برجسته این مملکت هستند که جامع بین معقول و منقول هستند. کتابهایی که نوشتهاند نشان دهنده این است که گذشته از آن که رشته تخصصی خودشان جنبه علمی جدید دارد، ایشان اطلاعات ذی قیمتی هم از فرهنگ اسلامی و فلسفه اسلامی دارند و ما باید امثال دکتر گلشنی را برای نسل جوانمان الگو قرار دهیم که جویای علم و تحقیق باشند و از تعصب و تنگ نظری خود را کنار بدارند.
این مطلب بدون برچسب می باشد.