نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : دوشنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۴ مجله بخارا با همکاری بنیاد فرهنگی ملت و مؤسسه حکمت شب دایرهالعمارف تشیّع را با سخنرانی دکتر محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار کرد. متن سخنرانی دکتر محقق بدین شرح است: بسیار خوشحالم که این مجموعه را با کوشش چند تن از دوستان صمیمی خود که […]
مجله بخارا با همکاری بنیاد فرهنگی ملت و مؤسسه حکمت شب دایرهالعمارف تشیّع را با سخنرانی دکتر محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار کرد.
متن سخنرانی دکتر محقق بدین شرح است:
بسیار خوشحالم که این مجموعه را با کوشش چند تن از دوستان صمیمی خود که زمانی از دانشجویانم بودند و بعدها استاد من شدند، تدوین کردیم. جناب آقای کامران فانی و جناب بهاءالدین خرمشاهی که پس از انقلاب زمانی که دانشگاهها تعطیل شده بود، نزد من آمدند و گفتند: «دانشگاه حتما جایی نیست که میز و نیمکت و تخته و گچ داشته باشد. هرجا معلم خوبی باشد و دانشجوی جویای علم پیدا شود، خود دانشگاه است؛ چه رسماً نام دانشگاه بر روی آن بگذاریم و چه نه!» از من خواستند در مدتی که دانشگاهها تعطیل بود، هفتهای چهار ساعت، یکشنبهها و سهشنبهها به محل کارم مدرسهی مطالعات اسلامی، برای مباحثه تشریف بیاروند. آن زمان مصادف با سفرهای مکرر من برای تدریس به کانادا بود و همین سبب شد که این جلسات به صورت پیوسته تشکیل نشود. در طول این مدت، دوستانی چون عبدالحسین آذرنگ، علی موسوی گرمارودی و دیگر اندیشمندان به این گروه پیوستند. به یاد دارم شاید یک سال و نیمی طول کشید که ما تنها یک دوره، شرح منظومۀ حاج ملاهادی سبزواری در فلسفه خواندیم. خصوصاً همزمان بود با دورهای که من با کمک پروفسور «توشی هیکو ایزوتسو» این منظومه را به زبان انگلیسی در نیویورک به چاپ رساندم. شاید تقریباً پس از هشتصد سالی که تفسیر ما بعد الطبیعه ابن رشد از زبان عربی به لاتین ترجمه شد، این اولین باری بود که یک نظام منسجم فلسفی از عالم اسلام به غرب وارد میشد. از زمان اشخاصی چون ابن سینا و فارابی تا زمان اکنون که بزرگان بسیاری در دنیای فلسفه و تفکر در ایران وجود داشته اند، شاید بتوان گفت عالم اسلام در واقعیت خود ایران بوده و است. این محفل دوستانه ادامه داشت تا این که به پیشنهاد آقای فانی و جناب خرمشاهی تصمیم گرفتیم یک دایرهالمعارف تشیّع بنویسیم. با اساتید بزرگی از جمله دکتر احمد مهدوی دامغانی و بسیاری از دوستان که عدهای در کنارمان هستند و عدهای در قید حیات نیستند، در مرکز دایرهالمعارف تشیّع که در تقاطع خیابان انقلاب و فلسطین بود، به فعالیت پرداختیم. این مرکز علاوه بر انجام این امر مرکزی شده بود از برای اهل علم. در همان زمان بنده موفق شدم کتابی تحت عنوان تدوین دایره المعارف تشیع را توسط «بنیاد اسلامی طاهر» به چاپ برسانم. این مجموعه اشاره به هدف و نوع دایرهالمعافهای قرون اخیر داشت چرا که در طول تاریخ دانشنامههای بسیاری از جمله کتاب شفاءابنسینا و نفائس الفنون تألیف شمسالدین آملی و … وجود داشته است اما به صورت تدوین الفبایی نبود. این روش، شیوۀ جدیدی بود که دکتر غلامحسین مصاحب دایرهالمعارف فارسی را اینگونه در سه جلد به چاپ رسانید و ما بسیار خوشحالیم که این کار ادامه پیدا کرد. با این که به سفر خارج میرفتم از این کار استعفا ندادم و دوستان در طول این مدت به فعالیت خود ادامه دادند تا زمانی که خانم فهیمۀ محبی به گروه ما اضافه شدند و علی رغم این که در طول مطالعات این کار هیچ کمک دولتی به ما نمیشد، به ما کمک کردند. هنگامی که طرح تدوین دایرهالمعارف تشیع را خدمت آیتالله خامنهای بردم، ایشان تقدیر کردند و گفتند: باید در کنار این دانشنامه یک دایرهالمعارف اسلام هم نوشته شود چرا که این کتاب مخصوص کلمات کلیدی مذهب شیعه بود و مجموعۀ پیشنهادی دوم میتوانست فراگیرتر باشد از این جهت دایرهالمعارف دانشنامۀ جهان اسلام نیز به وجود آمد. این کار مقارن با زمانی بود که آقای سید کاظم بجنوردی هم شروع به تدوین دایرهالمعارف بزرگ اسلامی کرده بودند. حرکت دانشنامه نویسی دو فایده دارد.: یکی ظاهری و دیگری باطنی. فایدۀ ظاهرش این است که شخصی اگر به دنبال هویت شیخ طوسی و یا جاحظ باشد از این مجموعه میتواند به جواب سؤالش دست یابد اما اگر این دایرهالمعارفها هم نباشند این امکان وجود دارد که در جای دیگر پاسخش را بیابد! فایدۀ مهمتر بخش باطنی آن است. جوانهایی که هیچ آشنایی با تحقیق و پژوهش ندارند با این مجموعه ساخته میشوند. در این صورت مملکت ما یک مرتبه از تحقیقات علمی خالی نخواهد شد. بسیاری از کسانی که با ما همکاری میکردند حتی با واژهی تحقیق آشنایی نداشتند اما بعد از مدتی با این دانشنامهها هر یک نویسندهای زبردست شدند. به یاد دارم یک مجموعۀ تحقیقی دایرهالمعارف در اردن تشکیل شده بود که من جزو هیأت تحریرۀ آن بودم. هنگامی که مجموعه فعالیتهای نمونۀ ایرانی را در این زمینه به آنها نشان دادم، آنها کارشان را تعطیل کردند و گفتند که ما نمیتوانیم بدین کیفیت که دارای منابع و مأخذ باشد و نویسندگانی زبردست داشته باشد فعالیت کنیم و این کار شما بسیار حرفهای و در سطح عالی است. این باعث افتخار سرزمین ما بوده و است. مرکز این دایرهالمعارفها یک آکادمی شده بود از برای این که افراد دانشمند به این مکانها بیایند و با اساتید سابقهدار آشنا شوند و راه و روش علمی در این راه به وجود بیاید. دانشنامۀ جهان اسلام را از حرف «ب» شروع کردم به این دلیل که شاید بخواهند با دایره المعارف بزرگ که با «الف» است یکی شود. با آقایان احمد تفضلی و مصطفی میرسلیم خدمت آیتالله خامنهای رفتیم و آقای میرسلیم پیشنهاد کردند که این دایرهالمعارف با دایره العمارف بزرگ اسلامی یکی شود اما ایشان فرمودند: مملکتی که هفتاد میلیون جمعیت دارد ده تا دایرهالمعارف هم به وجود بیاید باز کم است. از این جهت بود که دانشنامۀ جهان اسلام را که با حرف «ب» شروع کرده بودیم اکنون در بخش حرف «الف» آن به تحقیق و پژوهش پرداختهایم. به تدریج ترجمههایی به زبان انگلیسی و عربی شد اما در مورد دایرهالمعارف تشیّع همیشه غریب بود و حامی نداشت و خانم محبی همیشه شکایت داشت و نگران بود که آیا این کار سرانجام خواهد داشت و به پایان خواهد رسید؟! و اکنون خوشحالیم که در نقطهی پایانی کار ایستادهایم. از صفر آغاز کردیم و اکنون به کوشش دوستان مجلداتی در اختیار مردم مملکت قرار گرفته که باعث سربلندی ماست و نشانهی افزایش و زایش علم در ایران است. می خواهم از استاد احمد صدر حاج سید جوادی یاد کنم. کسانی که در این گروه همراه ما بودند شاهد خدمات این مرد بزرگ و دلسوزیهای ایشان بودهاند. از آقای دهباشی هم برای تشکیل این جلسات فرهنگی تشکر میکنم. ایشان مجلسی را فراهم میآورد که میان بزرگان بحث و گفت و گو و دیدار صورت گیرد و در کنار آن بزرگان عرصۀ فرهنگ و ادب به نسل جوان معرفی میشوند.
گزارش تصویری
این مطلب بدون برچسب می باشد.