نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : شنبه, ۰۹ بهمن ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت مرحوم استاد صدرالدین عینی که روز سهشنبه ۲۸ دیماه ۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر عبدالنبی ستارزاده، مدیر بخش ادبیات کلاسیک دانشگاه دولتی تاجیکستان به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: از رئیس محترم انجمن آثار و مفاخر […]
در مراسم بزرگداشت مرحوم استاد صدرالدین عینی که روز سهشنبه ۲۸ دیماه ۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر عبدالنبی ستارزاده، مدیر بخش ادبیات کلاسیک دانشگاه دولتی تاجیکستان به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: از رئیس محترم انجمن آثار و مفاخر فرهنگی استاد بزرگوار مهدی محقق، معاون محترم سفیر کبیر جمهوری تاجیکستان در تهران، دانشمندان گرانقدر و حاضران گرامی تشکر میکنم و برای آن که من اینجا و همراه شما هستم بیاندازه سپاسگزارم. باعث افتخار من است که برای بار دوم در چنین انجمنی و در این مرکز بسیار نامدار ایران حضور دارم و سخنرانی میکنم. بار اول چند سال پیش از این در مراسم بزرگداشت استاد شادروان استاد محمدجان شکوری بخارایی، عضو پیوسته آکادمی علمهای جمهوری تاجیکستان و عضو فرهنگستان زبان و ادب فارسی در اینجا سخنرانی داشتم و اکنون نصیب بوده است که من برای بار دوم در جمع شما حضور داشته باشم و میخواهم با استفاده از این فرصتی که شما به من دادی، در این مراسم بزرگداشت استادِ استادان زبان و ادب فارسی تاجیکی، استاد بزرگوار صدرالدین عینی سخنرانی داشته باشم. من به درازا صحبت نخواهم کرد. نکتههای اساسی که من میخواستم بگویم در مقالهای که در این مجموعه چاپ شده است و شما امروز آن را دریافت کردید مفصل درج شده است. اما من میخواهم در ارتباط کتاب نمونه ادبیات تاجیک صحبت و چند نکته را تأکید کنم. این کتاب نخستین کتابی بود که ما تاجیکها و شما ایرانیان را با هم بعد از سالها فاصله آشنا کرد. استاد بزرگوار علامه سعید نفیسی گفتهاند و شهادت دادهاند که نخستین کتابی که من در ایران یافتم و مطالعه کردم نمونه ادبیات تاجیک بود و من وقتی که در این باره میخواستم صحبت کنم یک مثالی دیگر هم به یادم آمد که در افغانستان هم نخستین کتابی که مردم تاجیکستان فارسیزبان در زبان افغانستان شناس شدند همین کتاب بود. همین نمونه ادبیات تاجیک بوده است. سرور گویا ادیب نامدار افغانستانی است. وی به دیدار استاد عینی مشرف شد و وقتی که صحبت میکنند صحبتشان خیلی خوش میگذرد. استاد عینی از سرور گویا پرسیدند: «صحبت و آشنایی شما به اندازهای دلچسب و لذیذی است که گمان میکنم سالها با هم بودهایم، مرا به این خوبی کی میشناسی» و سرور گویا در پاسخ گفته است: «از روی نمونه ادبیات تاجیک». این پاسخ برای استاد عینی جالب بود و لحظه خوشی برای هر دو جانب بود. این تصادف است که در ایران و در افغانستان اولین شناسایی که بعد از فاصله دور و دراز و فاصلهای که ما از هم تا اندازهای جدا بودیم دوباره با هم آشنا گردیدیم و نخستین کتابی که همه ما و شما را و همه فارسیزبانان که در ایران، تاجیکستان و افغانستان هستند را به هم رساند همین کتاب استاد عینی بود. استاد عینی چه هدفی داشت؟ فاضلان دانشمندی که اینجا سخنرانی کردند خیلی خوب این را تفسیر کردند. هدفش یک چیز بود. هم استاد عینی و هم کسانی که از استاد عینی خواهش کرده بودند که چنین کتابی را تألیف کنند یک هدف داشتند و هدفشان اثبات آن که در ماوراءالنهر یک قوم معظمی به نام تاجیک وجود دارد. پس از جایی نیامده است همین جا بود، هست و یک فرهنگ خیلی غنی و ادبیات قدیمی را دارد. استاد عینی همین را میخواستند. چرا چنین ضرورتی بوجود آمد که این قضیه را استاد عینی اثبات کند؟ در سالهای بیستم و سیام صده بیست مسیحی، فضای سیاسی، فرهنگی، ادبی و علمی به وجود آمده بود که هستی تاجیکستان و فارسیزبانان ماوراءالنهر را انکار میکردند. میگفتند کسانی هستند که از جاهای دیگر به اینجا آمدهاند یا ازبکانی هستند که زبانشان تحت تأثیر فرهنگ مدرسه و فرهنگ ایرانی دگرگون شده است. کاملاً انکار میکردند که چنین فرهنگی وجود دارد. فقط استاد عینی میتوانست در یک مدت بسیار کوتاه این کار را انجام دهد و کس دیگری نمیتوانست. ما فارسیزبانان و تاجیکان چنین شخصیتی فوقالعاده بزرگی را داریم که اثبات کرد این قوم معظم نه تنها اینجا مقیم و دائمی بود بلکه صاحب یک فرهنگ و ادبیات خیلی قدیمی نیز هست که این فرهنگ مربوط به هیچ خاندانی نبود و حتی مربوط به سامانیان نیز نبود که بگویند آنها اینجا بودند و این فرهنگ را تأسیس کردهاند و یک ادبیات را به وجود آورده باشند، نه این طور نبود. این گونه از ادبیات هم در قلمرو سامانیان و هم در قلمرو مغول و چنگیز از قبل وجود داشته است و بنابراین استاد عینی در نمونه ادبیات تاجیک بیشتر از بیست شاعر و ادیب را معرفی میکند و نه تنها نام آنها مختصری از احوالشان را ذکر میکند بلکه نمونه آثارش را آورده و نقد کرده است. استاد عینی متن شناس خوب هم بودند، خیلی مختصر اما بسیار جالب صحبت میکنند و ماهیت آثار آن ادیب برای ما آَشکار میگردد. هنوز ما استاد عینی و از جمله نمونه ادبیات او تاجیک را درست نشناختهایم. من معذرت میخواهم اما من گفتهام را باور دارم و ایمان دارم که واقعاً هم هنوز ما درست نشناختهایم. این نقد این ملاحظه این کاری که استاد عینی کرده است. همین گونه یک اثر بزرگ که دارای ارزش علمی و عملی فوقالعاده دارد در آن زمان همان طور که استاد فقید استاد محمدجان شکوری بخارایی در سر سخنی که بر نشر نمونه ادبیات تاجیک در تهران سال ۲۰۰۶ گفتهاند و نوشتهاند و تأکید کردهاند و همچنین در یک رساله بسیار مهمشان پان ترکیسم و سرنوشت مردم تاجیک آن جا هم تأکید کردهاند و گفتهاند که این کتاب تنها ارزش ادبی و علمی ندارد بلکه جنبه سیاسی و ملی دارد. این کتاب در تاجیکستان و در ایران منتشر شده است ولی متأسفانه ضرورت نشر تازه و جدید این کتاب وجود دارد. استاد عبدالمنان نصرالدین یک دانشمند تاجیک بود وی مقالهای در ارتباط با ادبیات تاجیک نوشته بود و تأکید کرد که چه ضرورتی است که ما دوباره و سه باره و بارها و بارها این کتاب را نشر کنیم. استاد عینی این کتاب را در یک مدت زمان خیلی کوتاه تألیف کرد و امکان دسترسی به کتابها، سرچشمهها و مأخذهای زیادی نداشت. اما در همین فاصله کوتاه با داشتن امکانات بسیار محدود کتاب ارزشمندی آفرید که این کتاب را امروز همه ما قدر مینهیم و عزیز و برای ملت تاجیک و فارسیزبانها مقدساش میداریم. بهخاطر آن که استاد از سرچشمههایی که باید میدید را زیر دست نداشت و نتوانست استفاده کند و سرچشمههایی که استفاده کردند اشتباهات زیاد داشتند اما استاد عینی با بزرگواریش برخی از این متنها را تصحیح کردند. و هنوز متنهایی هستند که نیازمند تصحیح میباشند. امروز تذکره و سرچشمههای زیادی هستند که ما امکان استفاده از آنها داریم و اگر استاد عینی توانسته باشد در حدود دوصد نفر ادیب یا شاعر ماوراءالنهری را معرفی کرده باشد در زمینه این سرچشمهها ما میتوانیم پانصد نفر دیگر را معرفی کنیم. من فقط در بینشان چند نفر از بزرگانی که در نمونه ادبیات تاجیک نیستند اما باید داخل بشوند را نام میبرم: ظهیری سمرقندی، محمد بخارایی، سیف فرغانی، ملیحای سمرقندی، ملهم بخارایی، کرام بخارایی، ناظر خجندی، شیدا خجندی، ناصح ختلانی و بسیاری دیگر. استاد سعید نفیسی، استاد بزرگوار، استاد همه ادب شناسان و شعر شناسان و رودکی شناسان، هم در ایران و هم در تاجیکستان و افغانستان، وقتی نمونه ادبیات تاجیک سال ۱۹۲۶ نقل میشود همان در گرماگرمیاش به اصطلاح ما یک تفریز نوشته بودند و در این تفریزشان یک ملاحظه دارند و نوشتهاند: «هر کسی که به آینده مشغول ادبیات فارسی است باید جلدی از این نمونه ادبیات تاجیک را داشته باشد و به هر ایرانی نیز فرض است که لااقل یک بار این کتاب نفیس را که عزیزترین ره آورد برادران ترکستانی ماست بخوانند.»
این مطلب بدون برچسب می باشد.