نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : چهارشنبه, ۲۶ آبان ۱۳۹۵ در مراسم بزرگداشت پروفسور هانری کربن که روز دوشنبه ۲۴ آبانماه۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر انشاءالله رحمتی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مترجم آثار هانری کربن به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: یکی از بحثهای مهم در […]
در مراسم بزرگداشت پروفسور هانری کربن که روز دوشنبه ۲۴ آبانماه۱۳۹۵ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، دکتر انشاءالله رحمتی، عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی و مترجم آثار هانری کربن به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: یکی از بحثهای مهم در کربن، پرداختن او به هویت ایرانی و پیوستگیهای فرهنگ ما است. زبان فلسفه چون یک زبان جهانشمول است پس اینگونه نیست که اگر امثال کربن موارد و مسائلی را برای جهان غرب مطرح کردهاند، پس ما نتیجه بگیریم که به درد ما نمیخورد. باید توجه داشت که کربن به وضعیت کشور و فرهنگ ما هم توجه داشته است. یکی از این اجزاء، پیوستگی بین ایران زرتشتی و ایران اسلامی است. آنچه که برای کربن مهم است، حیات مضامین ایران زرتشتی در دوران کنونی ما است. هویت ما در نزد کربن یک هویت تاریخی نیست بلکه یک امر متافیزیکی است. پیوستگی دیگری که برای کربن مهم است، پیوستگی تشیع و تصوف است. پیوستگی سوم، پیوستگی بین فلسفه، عرفان و ادبیات فارسی است. یکی از وجوه بارز کربن که ادبیات، عرفان و فلسفه را به همدیگر نزدیک میکند توجه بسیار ویژهای است که به تمثیلهای ابنسینا و سهروردی نشان میدهد. پیوستگی آخر، پیوستگی بین دیانت ما با ادیان ابراهیمی است. یکی از اصطلاحاتی که کربن به کار میبرد، افلاطونیان پارس است و این یکی از کلیدواژههای کربن است و منظورش شخص افلاطون نیست و بلکه مکتب افلاطون است. این نگاه افلاطونی چیزی که کربن به دنبال آن است و اگر بخواهم به لحاظ تاریخی عرض کنم در افلاطونیان تا قبل از دوران مدرن سنتهای مختلف نوافلاطونی که سه سنت است برای وی اهمیت دارد و به آن توجه میکند. کربن افلاطونیان زنده که گوش شنوایی برای سخنانشان نیست را در دنیای جدید در ایران مییابد و آنها افلاطونیان پارس هستند که با آنها حشرونشر داشته و آثارشان را خوانده است. در عین حال معتقد است که باید به آنها کمک کرد تا بتوانند وارد گفتوگو با دنیای جدید شوند. گاهی اظهار حیرت میکند و میگوید وقتی با این افراد سخن میگفتم با این که هیچکدام از فلسفههای ما را نخوانده بودند و با پرسشها و مسائل فکری ما آشنا نبودند اما چنان سخن میگفتند که وقتی من سخن میگفتم احساسشان این بود که جانا سخن از زبان ما میگویی و تمام حرفهای من را درک میکردند. یکی از بحثهای مهم در کربن، پرداختن او به هویت ایرانی و پیوستگیهای فرهنگ ما است. زبان فلسفه چون یک زبان جهان شمول است پس اینگونه نیست که اگر امثال کربن موارد و مسائلی را برای جهان غرب مطرح کردهاند، پس ما نتیجه بگیریم که به درد ما نمیخورد. باید توجه داشت که کربن به وضعیت کشور و فرهنگ ما هم توجه داشته است.
این مطلب بدون برچسب می باشد.