متن سخنرانی دکتر ساسان فاطمی در مراسم بزرگداشت مرحوم دکتر ساسان سپنتا

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۴ در مراسم بزرگداشت استاد فاضل، مرحوم دکتر ساسان سپنتا، که روز دوشنبه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد، دکتر ساسان فاطمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محقق و پژوهشگر موسیقی به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: من در فرصتی […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۰۲ اسفند ۱۳۹۴

IMG 6685

در مراسم بزرگداشت استاد فاضل، مرحوم دکتر ساسان سپنتا، که روز دوشنبه ۲۶ بهمن‌ماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد، دکتر ساسان فاطمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران، محقق و پژوهشگر موسیقی به ایراد سخنرانی پرداخت.

متن سخنرانی ایشان بدین شرح است:
من در فرصتی که دارم ابتدا بحثی مختصر و گزارشی از فعالیت‌های که سپنتا عرض می‌کنم. از اشاره دکتر صادقی که دکتر سپنتا وقتی تدریس زبان‌شناسی در دانشگاه اصفهان شروع کردند با این نوآوری مخالفت ‌شد. اما یکی از خصلت‌های پسندیده ایشان این بود که عکس این رفتار را می‌کردند. دکتر سپنتا در زمینه موسیقی نیز برخوردی اینچنینی با موسیقی داشتند. این امر را می‌توان از فصل نامه «ماهور» که ما منتشر می‌کنیم و شماره ۵۳ آن به بزرگداشت ایشان در سال ۱۳۹۰ اختصاص داشت، مشاهده کرد. ایشان برخوردی با موسیقی داشت که برای من جای تعجب بود زیرا موسیقی‌دانان جوان‌تر از او در مقابل این نوع موسیقی شناسی که موسیقی شناسی جدید یا اصطلاحاً موزیکولوژی می‌گویند، موضع می‌گرفتند. به عبارت دیگر برخورد نسل‌های جوان‌تر اصلاً با برخوردی که دکتر سپنتا می‌کرد قابل مقایسه نبود. ایشان با آغوش باز از این امر استقبال و ما را به ادامه کار تشویق می‌کرد. یادم هست که ایشان وقتی مقاله‌ای برای ما می‌فرستادند ما ذوق می‌کردیم و جای شگفتی بود وقتی با ایشان مصاحبه کردیم. باید در خصوص مقاله‌های ایشان درباره موسیقی در مجله «موزیک» (۱۳۳۱-۱۳۴۴ تا ۵ سال بعد از اولین شماره در سال ۱۳۳۶) و «مجله موسیقی» (۱۳۳۵ تا ۱۳۵۱ دوره سوم به سردبیری هاکوپیان) بررسی کرد. ایشان درباره تحول موسیقی در ایران نیز کار می‌کردند. همچنین مقالات علمی و پژوهشی در زمینه زبان‌شناسی می‌نوشتند که در مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان چاپ می‌شد. بعد از انقلاب، از سال ۱۳۶۸ نیز با نشریاتی مانند «آدینه» و «ادبستان» همکاری می‌کردند. از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۲ مقالات متعددی از وی در مجلاتی همچون «تارا»، «آوا»، «گلشن»، «فصلنامه خراسان» و به خصوص چند مجله موسیقیایی و هنر موسیقی هنر که وزارت ارشاد در می‌آورد و چند قسمت داشت و یک بخش آن مربوط به موسیقی بود، چاپ شد. ایشان همچنین فصلنامه «ماهور» را از سال ۱۳۸۴ چاپ کردند.
دکتر سپنتا نه تنها موسیقی‌دان و موسیقی‌شناس بودند بلکه موسیقی‌شناسی را به درجه‌ای رساندند که حقیقتاً مرزهای زمان را در می‌نوردیدند. ایشان در واقع جزء سه تاریخ‌نویس بزرگ موسیقی ایران بودند. اگر مرحوم روح‌الله خالقی و مرحوم حسن مشحون تاریخ‌شناس موسیقی باشند، مرحوم سپنتا به‌عنوان سومین تاریخ‌نویس بودند که از زمان قاجار مطالب دست اول شنیده‌های استاد موسیقی قدیم را  مکتوب کردند که فقط متکی بر آثار قدیم به جا مانده بود. بنابراین مطالب دست اولی در تاریخ موسیقی ارائه دادند. مطالبی که در مقالات می‌نوشتند هم یک بخش بزرگ تاریخی بود (سیر تحول موسیقی در ایران بررسی تاریخ نوآوری در موسیقی ایران–تحملی در آثار موسیقی خیام و … یک تعداد موضوعات بیوگرافیکی بود و زندگینامه نویسی به خصوص مرحوم خالقی، ابوالحسن صبا و علی‌نقی وزیری.) سومین عرصه فعالیت نویسندگی ایشان نقد عصر و اثر بود. برمی‌گردم به همان صحبتی که جناب دکتر علی اشرف صادقی کردند که زبان‌شناسی چون رشته تازه‌ای بود خیلی‌ها نمی‌توانستند آن را بپذیرند. اما دکتر سپنتا همیشه دنبال چیزهای تازه بودند و این جسارت را داشتند که عصر خود و آثار موسیقیایی زمان خود را نقد کنند. مجله «موزیک ایران» که در آن قلم می‌زدند، مجله‌ای بود که خیلی در مقابل ذوق عوام زده دوره خود می‌ایستاد و نقدهای بسیار آتشینی از محیط موسیقی عوام زده و موسیقایی که اساساً در همان شاخه عوام زدگی کار می‌کردند، منتشر می‌کرد. اما مهمترین کار مرحوم سپنتا غیر از نقدهای آتشین، این بود که ایشان یکی از پیشگامان (حتی کسی بعد از ایشان هم این راه را ادامه نداد) سبک شناسایی و مکتب شناسی موسیقی بودند. یکی از دستاوردهای مهم دکتر سپنتا تألیف مقاله‌هایی در این زمینه و نوشتن کیفیت آوازهای ایرانی، فنون و هنر آواز ایران‌، مکتب‌های موسیقی ایران در یک قرن اخیر و…بود. ایشان می‌خواستند موسیقی ایران کلاسیک را مدرن کنند از نظر تئوریک و او را از دل خودش رشد بدهد و تنومنداش کند و با تکیه بر تجربیاتی که غربی‌ها در این زمینه داشتند و ایشان مرحوم سپنتا کتاب‌های بسیاری نوشتند.