نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : سه شنبه, ۲۹ دی ۱۳۹۴ در مراسم بزرگداشت استاد فاضل، مرحوم جعفر خمامیزاده، که روز شنبه ۲۶ دیماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد، احمد سمیعی گیلانی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخنرانی پرداخت. متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: عرض ادب خدمت استادان […]
در مراسم بزرگداشت استاد فاضل، مرحوم جعفر خمامیزاده، که روز شنبه ۲۶ دیماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار شد، احمد سمیعی گیلانی، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی به ایراد سخنرانی پرداخت.
متن سخنرانی ایشان بدین شرح است: عرض ادب خدمت استادان به خصوص آقای دکتر مهدی محقق و استادان سابق دانشگاه گیلان، آقای دکتر توفیق سبحانی و آقای دکتر نصیری که لطف کردند و اجازه دادند من در این مجلس چند کلمهای درباره شادروان خمامیزاده عرض کنم. شادروان خمامیزاده هم از سوی پدر و هم از سوی مادر با من خویشاوندی داشت. مادر ایشان دخترخاله مادر من و جد ایشان حاج ملا محمد خمامی نیز برادر جد مادری من بود که در رشت مشهور است و هم در تاریخ مشروطه با شیخ فضلالله نوری و حاج حسن مجتهد تبریزی آمده است. اینها را به قولی سه گانه میگفتند زیرا یکی در تهران، دیگری در رشت و یکی نیز در تبریز بود. مادر استاد خمامیزاده بانو قیصر، زنی بسیار مدیر، خیر و مواظب تمام افراد خانوادهاش بود. هر مشکلی که برای بستگان نزدیکش پیش آمد، او حلالش بود. خانه و خانواده او با عصمت و انضباط و اخلاقی و فرهنگ دوست و همه فرزندانش انسانهای درست و درستکار بودند. کوچکترین فرزندش مرحوم جعفر خمامیزاده با من تقریباً هم سن بود هر چند در شرح حالش آمده که وی در سال ۱۲۹۹ متولد شده است. میدانید در آن زمانها شناسنامهای وجود نداشت و در عهد رضاشاه و سال ۱۳۰۵ش بود که شناسنامه رسم شد. شناسنامه خود من یک برگ کاغذ بود که سال صدورش ۱۳۰۵ بود. اگرچه من در سال ۱۲۹۹ متولد شدهام. معمولاً از روی چیزی که در قرآن نوشته شده بود به سال قمری این سال شمسی را تعیین میکردند. به همین دلیل در شناسنامهها ماه و روز وجود نداشت بعداً وقتی ما شناسنامه عوض کردیم روز و سال را تعیین کردیم. بنابراین من شک دارم که ایشان در سال ۱۲۹۹ متولد شده باشد. به گمانم سال ۱۳۰۰ یا ۱۳۰۱ صحیح باشد. مرحوم خمامیزاده تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت گذرانده بود. در حدود سال ۱۳۱۵ تا ۱۳۱۸ که ما در دبیرستان درس میخواندیم، در یکی از این سالها دانشسراهای مقدماتی تأسیس شد. این را عرض کنم زیرا در زمان رضا شاه پهلوی، اول استاد تربیت میکردند بعد دانشگاه، اول دبیر و آموزگار تربیت میکردند بعد دبیرستان و دبستان تأسیس میکردند. در زمان ما در رشت فقط ۵ دبستان دولتی وجود داشت. یکی دو دبستان هم دبستان ملی میگفتند. آموزگاران ما با فرهنگ و عالم بودند البته بیشتر آنها تحصیلات قدیم داشتند ولی تحصیلات جدید را نیز کسب کرده بودند. من یادم میآید هنگامی که من در سال ششم ابتدایی بودم و بایستی امتحان نهایی میدادم، مدیر ما که عضو جمعیت فرهنگ هم بود از بیرون کسی را دعوت کرد تا ما را برای انشاء نویسی آماده کند. ما حتی در سال دوم و چهارم انشا مینوشتیم و در سال ششم هر هفته درس املا داشتیم. مرحوم خمامیزاده هم چنین معلمانی داشت. دانشسرای مقدماتی در همان زمان برای تربیت آموزگار تأسیس شده بود، زیرا میخواستند مدارس را توسعه دهند. بنابراین اولین کار تربیت آموزگار بود. بعد برای توسعه دبیرستانها، دانشسرای عالی را تأسیس کردند. خمامیزاده بعد از آن که دانشسرای مقدماتی را گذراند، به دانشسرا رفت و در رشته تارخ و جغرافیا به تحصیل پرداخت. همچنین زبان فرانسه آموخت که بعدها از آن در کارهای پژوهشی خود بسیار بهره برد. او که پس از فارغالتحصیلی از دانشسرای عالی و کسب علم از محضر استادان برجسته و صاحب قلمی همچون عباس اقبال آشتیانی، سعید نفیسی و نصرالهت فلسفی به گیلان بازگشت و در مدارس این شهر به تدریس پرداخت. میدانید معلم و دبیر دو دسته هستند. نخست: دستهای که به آنچه آموختهاند به همان پایه و مایه میمانند و دسته دیگر دبیر و معلمی که در آن پایه و مایه نخست نمیمانند و عطش آموختن هر چه بیشتر علم را دارند، مطالعه میکنند و مینویسند. معلمانی که اکنون در ایران کمتر فرصت دارند تا علم و آگاهی خود را افزون کنند و به عبارتی خودشان را بالا بکشند لذا در همان وضعی که در زمان فارغالتحصیلی داشتند میمانند. اما مرحوم خمامیزاده از آن دسته معلمانی بود که به آنچه در دانشسرای عالی از محضر آن استادان برجسته آموخته بود، اکتفا نکرد بلکه با شور و اشتیاقی که داشت به مطالعه و کسب علم ادامه داد، خود را بالا کشید و توانست خدمت علمی بکند و بر همین اساس ترجمههایی با تکیه بر پژوهش انجام داد. وی به گیلان و فرهنگ آن عشق میورزید و کارهای پژوهشی و تحقیقی خود را در همین راستا متمرکز کرد، به تألیف و ترجمه در گیلانشناسی پرداخت و در معرفی زبان گیلکی بسیار کوشید. از این رو زمانی که شما آثار وی را ورق میزنید بیشتر مربوط به گیلان است. وی تنها تلقین معلومات نمیکرد بلکه سرمشق فرهنگی و جزو معلمانی بود که تنها به تدریس در کلاس اکتفا نمیکرد بلکه میکوشید فرهنگ را بالا ببرد، آداب را به شاگردان بیاموزد و سرمشق باشد. آری خمامیزاده از دسته معلمانی بود که دغدغه ارتقای فرهنگ دانشآموزان را داشت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.