نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ پاسداشت سراینده شاهنامه در روزی که به نام اوست حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی جان و روان زبان پارسی و شاهنشاه هماره فرهنگ و ادب ایرانی است. او کسی نیست که نیاز باشد برایش بزرگداشت برگزار کنند که او خود بزرگ هست. در هیچ زبان و هیچ کشور […]
پاسداشت سراینده شاهنامه در روزی که به نام اوست
حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی جان و روان زبان پارسی و شاهنشاه هماره فرهنگ و ادب ایرانی است. او کسی نیست که نیاز باشد برایش بزرگداشت برگزار کنند که او خود بزرگ هست. در هیچ زبان و هیچ کشور و هیچ فرهنگی، نمیتوان چون او پیدا کرد که در حفظ زبان و فرهنگ خود چنین کوشیده باشد. اگرچه در گذشته، ایرانیان به شاهنامه توجه بسیار داشتند و بویژه شبهای زمستان، والدین برای فرزندان خود میخواندند و شاهنامه خوانی گویی برای ایرانیان نهادینه شده بود اما امروزه و با رواج تکنولوژی، تنها در میان روستاییان و بیشتر عشایر این قضیه رواج دارد. اگرچه شاهنامه بیش از هر کتابی در میان مردم جهان شناخته شده است اما متأسفانه چندان در میان ایرانیان قدر دانسته نشده است. پس از آنکه سردار بزرگ خراسانی؛ ابومنصور عبدالرزاق توسی، چهار نفر را گرد آورد تا خداینامههای پهلوی را فراهم آورند که البته امروز تنها مقدمه آن باقی مانده است. سپس دقیقی توسی به جمعآوری شاهنامه همت گمارد اما مرگ، کارش را ناتمام گذاشت تا آنکه نوبت به حکیم توس رسید. اما نکتهای که در این میان چون گرز کوبنده است آن است که میگویند سلطان محمود غزنوی مشوق فردوسی بوده و ایشان ابیاتی در ستایش سلطان سروده است. در صورتی که وقتی فردوسی در سال ۳۷۰ هجری، سرایش شاهنامه را آغاز کرد، سلطان محمود ۱۱ ساله بود و ۱۹ سال بعد (ذیقعده سال ۳۸۹) به اریکه سلطنت تکیه زد. پس وقتی فردوسی در هفتاد سالگی و به روز ۲۵ اسفند سال ۴۰۰ هجری، کار خود را پایان داد، سلطان محمود ۴۱ ساله بود. از سویی دیگر، فردوسی در انتهای شاهنامه ابیاتی در ذمّ سلطان دارد و این نشان میدهد که آن ابیات ستایشآمیز جعلی و از تعلیقات سپسین بوده است. چرا که پس از مرگ فردوسی، ۵ نفر اجیر شدند تا ابیاتی دلخواه سلطان به متن شاهنامه بیفزایند و اینکه گفته میشود فردوسی درباره سلطان چیزی گفته است را نخستین بار، نظامی عروضی سمرقندی در چهارمقاله مطرح کرد و دیگران هم آن را پی گرفتند و تکرار کردند که تا امروز هم ادامه دارد. اما باید این هم خاطرنشان شود که اطلاق روز ۲۵ اردیبهشت، برای بزرگداشت فردوسی کاری بیوجه است؛ زیرا هیچ سندیت تاریخی برای این تاریخ وجود ندارد. بهتر بود این روز را ۲۵ اسفند قرار میدادند که روز پایان سرایش شاهنامه بوده است و خودِ حکیم توس هم چنین گفته است: «سرآمد کنون قصه یزدگرد/ به ماه سپندارمذ روز اِرد».
این مطلب بدون برچسب می باشد.