شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر

تاریخ ایجاد : دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر را به مردم این سرزمین تسلیت عرض می نماید. آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره امیرکبیر فرمودند: یکی از نام‌های دارای افتخار در تاریخ ما – به همان اندازه‌ای که واقعیت دارد امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور […]

تاریخ ایجاد :

دوشنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۵

amirkabirانجمن آثار و مفاخر فرهنگی شهادت میرزا تقی خان امیرکبیر را به مردم این سرزمین تسلیت عرض می نماید.

آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره امیرکبیر فرمودند:

یکی از نام‌های دارای افتخار در تاریخ ما – به همان اندازه‌ای که واقعیت دارد امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور ما سه سال در رأس دولت بوده استمعلوم می‌شود سه سال وقت خیلی زیادی است. همه کارهایی که امیرکبیر انجام داده و همه خاطرات خوبی که تاریخ و ملت ما از این شخصیت دارد، محصول سه سال است.

برگی از زندگی امیرکبیر

میرزا تقی‌خان فراهانی مشهور به امیرکبیر در ۱۲۲۲هـ .ق۱۱۸۶هـ .ش در روستای هزاوه، از محال فراهان متولد شدپدرش کربلایی قربان سمت آشپزباشی میرزا بزرگ قائم مقام (اول) فراهانی و بعد میرزا ابوالقاسم قائم مقام (دوم ) راداشتمیرزا تقی خان در خانه میرزا ابوالقاسم خان قائم مقام تربیت یافت. از آنجا که هوش و استعدادی ذاتی داشت، مراتب ترقی را سریع طی کرد و در کسب علم و دانش کوشید به طوری که در مدتی کوتاه در زبان و ادبیات فارسی و عربی و خط چنان پیشرفت کرد که تحسین و اعجاب قائم مقام را برانگیخت. همچنین شیوه‌های منشی‌گری، نامه‌نگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم‌مقام فرا گرفت و سرانجام در حدود سال‌های ۱۲۴۳هـ . ق داخل خدمت دبیری و پس از آن استیفاء شد و بعد در سلک منشیان رسمی قائم‌مقام درآمدپس از قتل گریبایدوف در ایران، با هیأت سیاسی به ریاست خسرو میرزا از سوی فتحعلی شاه برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف به مسکو نزد تزارروسیه رفتاو در این سمت اجازه داشت که برخی نامه‌های دولتی و خصوصی را به نمایندگی از جانب قائم‌مقام امضاء کند. میرزا تقی خان بعد به سمت معاونت میرزا محمد خان زنگنه ملقب به امیر‌نظام رسید و لقب وزیر‌نظام گرفت. با مرگ میرزا محمد خان زنگنه، در ۱۲۵۳هـ .ق به تبریز رفت و ملقب به امیرنظام شد. در این هنگام که سمت سرتیپی و مقام وزارت آذربایجان را داشت ، سومین مأموریت سیاسی خود را انجام داد، به عثمانی رفت و در کنفرانس ارزنهالروم به حل اختلافات سیاسی ایران و عثمانی پرداخت.

میرزا تقی خان پس از مرگ محمد شاه قاجار، در تأمین هزینه عزیمت ناصرالدین میرزا ولیعهد به تهران نقش مهمی ایفا کرد. از این رو با جلوس ناصرالدین شاه بر تخت سلطنت، به مقام صدر‌اعظمی دست یافت و لقب امیر‌کبیر گرفت. امیرکبیر در ۲۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۵هـ . ق / ۲۶بهمن۱۲۲۷هـ . ش با عزت‌الدوله، خواهر ناصرالدین‌شاه ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند بود به نام‌های تاج‌الملوک ملقب به ام الخاقان که به عقد مظفرالدین میرزا (مظفرالدین شاهدرآمد و همدم‌الملوک که با مسعود میرزا ظل‌السلطان ازدواج کرد. امیرکبیر در مدت سه سال و اندی که در مقام صدارت بود، به سرکوبی شورش‌های داخلی چون شورش سالار در خراسان، فتنه بابی‌ها، شورش ملا محمدعلی زنجانی معروف به حجت در زنجان و شورش سید یحیی دارابی پرداخت. همچنین دست به اصلاحاتی در زمینه اداری، مالی، نظام، فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی زد و مصمم شد تا تشکیلات اداری کشور را یکسره اصلاح کند. در این راستا خرید و فروش حکومت ولایات را برانداخت، اصول مالیاتی ایران را تغییر داد، از مواجب و مستمری‌های گزاف شاهزادگان، درباریان و دیوانیان کاست، برای پادشاه حقوق ثابت معین کرد، بر عایدات دولتی افزود و میان دخل و خرج دولت موازنه برقرار کرد. در زمینه قشون، معلمین نظامی اروپایی استخدام کرد و به تربیت صاحب منصبان جدید پرداخت، ساخلوهای دائمی مرزی برقرار کرد ،کارخانه‌های اسلحه و توپ‌ریزی احداث نمود، در تأسیس نیروی بحری چند کشتی سفارش داد. در اصلاح دستگاه عدالت ، دیوانخانه و دارالشرع را بر اساس اصول تازه‌ای بنیاد کرد و امور شرعی و عرفی را از یکدیگر جدا نمود، آیین آزار و شکنجه را ممنوع گردانید، اقلیت‌های مذهبی را از احجاف‌های شرعی رهانید. در اصلاح اخلاق مدنی رشوه‌خواری، دزدی، پیشکشی دادن حکام و دیوانیان و سیورسات لشکری را برانداخت، تملق‌گویی و القاب و عناوین اهل دولت و مدیحه‌سرایی شاعران را منسوخ کرد. در اصلاح امور شهری چاپارخانه و پست جدید را راه انداخت، قانون تذکره را بنیان گذارد، آبله‌کوبی را تعمیم داد ، نخستین بیمارستان دولتی را بنا کرد و در همه شهرها قراولخانه تأسیس کرد. در زمینه نشر دانش و فرهنگ به تأسیس دارالفنون همت گمارد و استادان خارجی جهت تدریس در آنجا استخدام کرد و به ترجمه کتاب‌های اروپایی در پاره‌ای از فنون جدید همت گمارد، روزنامه «وقایع اتفاقیه» را تأسیس کرد، هیأتی از مترجمان زبان‌های خارجی را تشکیل داد، باب روزنامه‌های فرنگی را به ایران باز کرد و موضوع اعزام محصل به اروپا را دنبال کرد. در رواج صنعت به احداث کارخانه‌های پارچه‌بافی پرداخت ، دست به استخراج معادن زد . در زمینه کشاورزی چندین سد بر روی رودخانه‌ها ساخت و شیلات بحر خزر را از دست اتباع روس گرفت و به ایرانیان سپرد و به آبادانی خوزستان توجه خاص کرد. در باب تجارت خارجی به حمایت از بازرگانان داخلی و خارجی پرداخت، بر میزان صادرات ایران افزود، تیمچه امیر را به عنوان مجمع بازرگانان بنا کرد و تجارت ایران را رونق بخشید. در جهت سیاست دینی نیز از قدرت روحانیون کاست و با کهنه‌پرستی به پیکار پرداخت. در زمینه سیاست خارجی در مسئله افغانستان و هرات سیاستی را در پیش گرفت که از درخشان‌ترین فصول زندگانی سیاسی او به شمار می رود، زیرا حاکمیت سیاسی ایران را بر هرات تثبیت کرد ولی متاسفانه حاصل تلاش های او یکسال بعد از قتل وی به دست میرزا آقا خان نوری بر باد رفت . از این رو به واسطه این اصلاحات ، حضور وی در دربار با مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا، مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوریهمراه شد. چنان که عاقبت تلاش‌های این عده سرانجام منجر به عزل امیرکبیر از مقام صدارت در ۱۹محرم۱۲۶۷هـ .ق گردید چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوریبه سمت صدارت منصوب شد. امیرکبیر، دو روز پس از عزل، به کاشانتبعید شد و در ۸ صفر ۱۲۶۸هـ .ق به کاشان رسید. اما مخالفان امیرکبیر در دربار که احتمال می‌دادند امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد، کوشیدند حکم قتل امیرکبیر را شاه صادرکندسرانجام امیرکبیر چهل روز بعد در ۲۰ دی ماه ۱۲۳۰ هـ . ش در حمام فینکاشان به دست میرزا علی خان مقدم مراغه‌ای پدر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات عصر ناصری به قتل رسید. به نوشته میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجیمؤلف کتاب «حقایق الاخبار ناصری»روز بعد از قتل، جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزت‌الدوله، کالبد امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقى که در آن به سوى صحن امام حسین(ع) باز مى‌شود، به خاک سپردند.