شعرهای ادیب برومند را باید در بستر تاریخ بررسی کرد

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳ ناصر تکمیل‌همایون معتقد است که اگر کسی شعرهای ادیب برومند را در بستر تاریخ بررسی کند به روشنی متوجه می‌شود که اندیشه او روز به روز چگونه مترقّی‌تر می‌شود و تحول می‌یابد. وی ابتدا ملی‌گرایی خشن بود ولی به مرور درگذر زمان به آن ملی‌گرایی فرهنگی و اصیل […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۳

Adib-bromand

ناصر تکمیل‌همایون معتقد است که اگر کسی شعرهای ادیب برومند را در بستر تاریخ بررسی کند به روشنی متوجه می‌شود که اندیشه او روز به روز چگونه مترقّی‌تر می‌شود و تحول می‌یابد. وی ابتدا ملی‌گرایی خشن بود ولی به مرور درگذر زمان به آن ملی‌گرایی فرهنگی و اصیل ایرانی و اسلامی رسید.

در آیین رونمایی از کتاب «آفرین ادیب» جشن نامه استاد ادیب برومند که‌ با ۹۰ سالگی وی با اجرای عباس سجادی همراه بود، تکمیل‌همایون گفت: فعالیت‌های ادیب برومند را اگر بخواهیم طبقه‌بندی کنیم، در نهضت ملی ایران برای ملی‌سازی صنعت نفت است و پاره‌ای از وقایع نظیر سی‌ام تیر، اعدام دکتر حسین فاطمی، داستان شورانگیز شانزدهم آذر است که از این تاریخ ما خود را جزو جریانات می‌دانستیم.
وی افزود: اگر کسی شعر او را در بستر تاریخ بررسی می‌کرد به روشنی متوجه می‌شد که اندیشه او روز به روز چگونه مترقّی‌تر می‌شود و تحول پیدا می‌کند. ابتدا ملی‌گرایی خشن بود ولی به مرور درگذر زمان به آن ملی‌گرایی فرهنگی و اصیل ایرانی و اسلامی می‌رسد و کاملاً با ناسیونالیزم تهاجمی غرب فرق می‌کند؛ یعنی همانند دفاع از مبارزات ملّت ایران، به همان صورت نیز از مبارزات مردم ویتنام دفاع می‌کند. از مبارزات مردم الجزایر و فلسطین دفاع می‌کند و اوناسیونالیزم خود را در پیوند و هماهنگی با ناسیونالیزم‌های جهانی می‌داند. ناسیونالیزمی که خود یک انتر ناسیونالیزم اسلامی است. و زمانی که می‌خواهد به جنگ ویتنام حمله کند،‌ حمله روسیه به مجارستان و پراگ را فراموش می‌کند. و آن دموکراسی را که روس‌ها به افغانستان بردند ریا می‌داند و نیز دموکراسی را که آمریکا به عراق برد مورد حمله قرار می‌دهد. به تروریسم حمله می‌کند. ملّت‌ها در شعر او مورد دفاع قرار می‌گیرد. دکتر مصدق، نماد اندیشه استاد ادیب برومند است.
احمد اقتداری در این مجلس گفت: ادیب برومند، یک شاعر ملی وطنی عضو جبهه ملی ایران است. این سخن پیش می‌آید که چرا وی به این شهرت عظیم رسیده‌‌ است. در حالی که ما ملک‌الشعرای بهار، حبیب یغمایی، سعید نفیسی و خیلی از شعرا را داشتیم که در صد سال اخیر، شعر وطنی گفته‌اند اما هیچ کس در شعرهایش به اندازه ادیب برومند برای وطن دل نسوزانده است. چون بنالد زار بی شکر و گله / افتاد اندر هفت گردون غلقله، این توصیف ادیب برومند است.
میرجلال‌الدین کزازی، در مجلس «آفرین ادیب» گفت: ما ادیب را سخنوری برومند و بالا بلند می‌دانیم. چرا؟ سخن‌رانان پیشین اندکی در این‌باره گفتند:، من هم دیدگاه خود را می‌گویم. هم به پاس آن است که ادیب در روزگارما، که روزگار فسردگی و فرومردگی ادب است، زمانی است که هر نوخاسته‌ای تُنُک مایه از گوشه‌ای برمی‌خیزد و خشک و تری را به هم می‌پیوندد و لاف آن می‌زند که یگانه روزگار است، جز سخن راست روشن، دلاویز و شورانگیز نگفته است.
وی افزود: سروده‌های او سخته‌‌اند و سُتوار، نوشین و دلنشین، به ویژه ادیب را با چامه‌های بلند و شکوهمندش می‌شناسیم. بسیاری براین باورند که روزگار چامه‌سرایی سرآمده است. مردمان این روزگار آن چنان آسیمه و آشفته و شتابزده‌اند که در دام بی‌زمانی‌ها افتاده‌اند که شکیب شنودن چامه را که به ناچار بلند است، ندارند. اما ادیب چامه‌سراست. چامه‌های او، این کالبد ادبی را دیگربار، روانی بخشیده است. اما آنچه او را برومند کرده است نه چامه‌های اوست و نه سخنوری او. چرا که ما ایرانیان به آن می‌نازیم که نخستین سروده‌های آئینی جهان که گات‌های زردشتی است در ایران، نخست به پیوند آمده است. ستیغ فرهنگ و شهر آئینی‌‌ما، همواره سخن بوده است.به ویژه در ایران‌نو، در ایران پس از اسلام، سخن پارسی چنین بوده است. پس بی‌گمان،‌چامه‌هایی می‌توان یافت، سُتوارتر و سخته‌تر از آنچه ادیب سروده است. آنچه ادیب را در این روزگار چهره یگانه بخشیده است، اندرونه و پیام سروده‌های اوست. ما در این روزگار، بدین پیام نیازمندیم. چون روزگارما، روزگار از خود بیگانگی هاست. ادیب بی‌پرده و پروا آنچه در این سرزمین می‌گذشته و می‌گذرد، در سروده‌های خود می‌سراید.
سپس پوران‌دخت برومند، فرزند استاد، گفت: امروز، زادروز خجسته و فرخنده پدر است. بزرگ‌مردی از تبار آزادگان با گوهری پاک و سرشتی مینوی. شاعری وارسته و آزاده که سراسر عمر پربار خویش را بر سر پیمان با میهن و سربلندی آن نهاده، در برابر پلیدی‌ها و ناروایی‌ها سرافراز ایستاده و نام را به ننگ نیالوده است. پاک‌مردی که اسیر هیاهو و جنجال‌های زمانه نگشته و راستی و درستی در اندیشه، سخن و کردار او باز نامی نمایان و درخشنده دارد. به یاد می‌آورم طنین پرتوان صدایش را به هنگام خواندن سروده‌های حماسی، از «حماسه ایران» و «وحدت ملی» گرفته تا «مفاخره زندانی» و «به پیشگاه فردوسی» آن‌چنان تاثیرگذار بود که خون در رگ‌هایم به جوش می‌آمد و مهر به میهن و مردم آن سراپای وجودم را فرا می‌گرفت. به گوش جان می‌شنیدم، صدای آرام و دلنوازش را زمانی که در نهانخانه دل، پرنیان گلرنگ سخن را بر پهنای عشق و دلدادگی می‌گسترد، سر به زانوی غزال غزل می‌نهاد و نغمه شور و مستی ساز می‌کرد، ‌از زخمه‌هایش بر تار دل مهر‌آفرین بود و شوق زندگی را در دل و جانم برمی‌انگیخت.
شاهین آریامنش پیش از رونمایی کتاب جشن‌نامه آفرین ادیب که به کوشش او فراهم آمده است، درباره چگونگی گردآوری این کتاب سخن گفت.
در بخش دیگری از این برنامه، داود هرمیداس‌باوند عنوان کرد: حقوق بشر در اشعار ادیب برومند، مبتنی‌ برارزش‌های جهان شمول است. ارزش‌هایی فرآیند قرن‌ها کشش و کوشش که انسان‌ها برای رسیدن به این ارزش‌ها انجام داده‌اند. از دیدگاه‌ ایشان، ارزش‌هایی که در منشور حقوق بشر است، امروز، حقوق بشر، دستاوردهای وسیع‌تری احراز کرده است، براین باورند که این ارزش‌های جهان شمول نمی‌تواند تکه‌پاره شود. نمی‌توانیم حقوق بشر هندویزم، بودیسم، شینتوئیزم، یهودیزم و مسیحیزم و غیره داشته باشیم.
عباس کی‌منش نیز در این مجلس گفت: ادیب، ادیب نحل روزگار کودکی من است و او تمام حوادث تاریخی را به چشم دید تا انقلاب شکوهمند ۱۳۵۷. ادیب این فراز و نشیب را در قصاید خود، دقیقاً‌ منعکس کرده است و روی هم باید گفت ادیب شاعر سخن‌دان و سخن سنج، معنی آفرین، نکته‌بین، مضمون یاب و بیانگر ناهنجاری‌ها و اوضاع آشفته و پریشان ایران از حدود سال ۱۳۲۰ تا انقلاب شکوهمند ایران است. ملت مسلمان ایران در چرخه جنگ دوم جهانی طعم مهلک‌ترین و تلخ ترین آسیب‌ها را چشیده بود، و فجیع‌ترین کشتارها و دردناک‌ترین لحظات را لمس کرده بود، با توسل به حدیث حبّ الوطن من الایمان بر آن شد، ایران را از شر بیگانگان نجات دهد در این اوضاع آشفته، نه فرخی یزدی و میرزاده عشقی و نه نسیم شمال و ملک الشعرای بهار، هیچ شاعری نبود، در این میان چند شاعر جوان بودند که با دلی پر شور با دلی آکنده به وطن و اسلام در مقابل بیگانگان و دست نشاندگان ایرانی آنها قد برافراشتند که از جمله آنان، ادیب برومند بود.
سیدمحمدعلی سجادی در ادامه گفت: شناخت این خادم فرهنگ و سراینده «من ندانم به نگاه تو چه را زیست نهان/که مر آن راز توان دیدن و گفتن نتوان برای من غنیمتی مضاعف بود و دریغ که رنج پیری چنان گرانجانی می‌کرد که بهتر آن دیدیم که سبک برخیزیم. استاد ادیب برومند را بیش از هفتاد سال است که در دو عرصه ادب و سیاست شهواری پیشتاز می‌شناسند و مرا که اکنون عمرم از هفتاد گذشته است جز با یکی از این دو عرصه سروکار نیست:‌ عرصه دورپهنای ادب و البته نه شهوار است و نه پیشتاز بلکه لنگ‌لنگان قدمی بر می‌دارد و هر قدم دانه شکری می‌کارد!
سید محمود دعایی، مدیر مسوول روزنامه اطلاعات در آغاز سخن یاد بزرگانی را گرامی داشت که اگر در حیات بودند در حیاط معنوی این بزم روحانی حضور داشتند، کسانی از جمله محمد امین ریاحی و محمدابراهیم باستانی‌پاریزی.
وی در ادامه گفت: اگر جسارت نباشد و اگر استاد ادیب برومند فرد ناشناخته‌ای بودند، می‌شد او را چنین معرفی کرد که، شاعری است ملی، که حدود ۷۰ سال در این عرصه زندگی کرده و کوشیده و آثار پرباری در قالب‌های گوناگون شعری خلق کرده است، ضمناً‌ هنرشناس بزرگی است که هم مجموعه‌ای ارجمند فراهم کرده که دست کم در نگارستان ادیب می‌شود تصویر آن را دید و هم شاگردانی در این زمینه تربیت کرده‌اند که برخی از آن‌ها در جهان نام‌آور شده‌اند و باز می‌شد گفت در عمر پر بار خود، برخلاف بسیاری که با پیچ و تاب زمانه تابیده‌اند، وی بر راهی که از آغاز درست تشخیص داده‌اند استوار مانده است و در این مدت دراز، خط عوض نکرده‌ است.
در پایان سخنرانی‌ها ‌استاد مظاهر مصفا به همراه فرزندش علی مصفا، روی سن حاضر شد و در تمجید از مقام فرهنگی ادیب برومند، سروده‌ای که سال‌ها پیش سروده بود را خواند. سپس با حضور فرزندان استاد ادیب برومند، شاهین آریامنش و ژاله آموزگار، محمد گازرانی، احمد اقتداری، ناصر تکمیل همایون، علی محمد سجادی، میرجلال الدین کزازی، عباس کی منش، مهرداد ملک‌زاده، داوود هرمیداس باوند و سید محمود دعایی، کیک تولد ۹۰ سالگی استاد ادیب برومند را بریدند و سپس کتاب جشن نامه آفرین ادیب، رونمایی شد.
آیین رونمایی از کتاب «آفرین ادیب» جشن نامه استاد ادیب برومند، همزمان با نودمین سال تولد وی ۲۲ خرداد ماه، مقارن با نیمه شعبان در کانون زبان فارسی بنیاد موقوفات افشار برگزار شد.