سخنرانی دکتر توفیق سبحانی در مراسم بزرگداشت پروفسور اظهر دهلوی

تاریخ ایجاد : دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴ بزرگداشت پروفسور دکتر عبدالودود اظهر دهلوی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. بزرگداشت پروفسور دکتر عبدالودود اظهر دهلوی، استاد دانشگاه جواهر لعل نهرو و دبیرکل انجمن استادان زبان فارسی هند‌، با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز یکشنبه ۲۴ خردادماه ۱۳۹۴ در […]

تاریخ ایجاد :

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴

IMG 1831

بزرگداشت پروفسور دکتر عبدالودود اظهر دهلوی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

بزرگداشت پروفسور دکتر عبدالودود اظهر دهلوی، استاد دانشگاه جواهر لعل نهرو و دبیرکل انجمن استادان زبان فارسی هند‌، با حضور علما، استادان، فرهیختگان و دوستداران علم و دانش روز یکشنبه ۲۴ خردادماه ۱۳۹۴ در تالار اجتماعات شهید مطهری انجمن برگزار گردید.

متن سخنرانی دکتر توفیق سبحانی، معاون علمی پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بدین شرح است:

از طرف استاد دکتر مهدی محقق به مهمانان خوش آمد گفت و از عدم حضور استاد به دلیل قول قبلی که برای افتتاح موزه ریحانه المصطفی در یزد داده بودند و به علت تغییر برنامه به مناسبت نزدیکی ماه رمضان نیز در این برنامه یعنی بزرگداشت پروفسور دکتر اظهر دهلوی عذر خواهی کرده و سلام مخصوص آقای دکتر محقق و همسرشان سرکار خانم نوش آفرین انصاری را به وسیله استادان هندی حاضر در جلسه به استاد اظهر دهلوی و همسرشان فرستادند.
معاون علمی پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی گفت: در زندگی نامه‌ای که تقدیم شما مهمانان گرامی شده است، پیشگفتار از من است. ابتدا در نظر داشتم پس از اثبات برادری، به ادعای ارث برخیزم، اما مسیر کمی عوض شد و آنچه که «اثبات برادری» نامیده بودم، حذف کردم.
نگاه سریع به سایه روشن‌های زبان فارسی و نفوذ آن در شبه قاره خواهم انداخت و سرانجام نظر عنایت مهمانان گرانقدر را به این واقعیت جلب خواهم کرد که زبان فارسی زبانی فخیم است، چنانکه حتی کسانی که فارسی نمی‌دانند از شنیدن شعر فارسی احساسی پیدا می‌کنند که از شنیدن موسیقی آن احساس را دارند.
این زبان دو راکب داشته، یکی مقدس ، با جهان بینی گرانقدر اعتقادی، دیگری کسب امتیاز اقتصادی و دنیاوی در سده‌های متوالی انسانهای معتقد، تشنه و دوستدار آزادی دنیوی و اخروی برای خاطر آن راکب مقدس و گرانقدر، مرکب را هم مقدس و گرانقدر شمرده‌اند.
دوستداران نام و مال دنیا  هم به انگیزه  و اقتصادی و کسب شهرت به دنبال آن زبان رفته اند و در راه تعلم آن رنجها متحمل شده‌اند و دیوانها تدوین کرده‌اند و برای ما به یادگار گذاشته‌اند.
پس از ظهور آیین مقدس اسلام، ایران در سال ۲۱ هجری به دست اعراب افتاد و در سال ۲۳ هجری هم ناحیه مکران در جنوب شرق ایران مجاور مرز پاکستان امروزی توسط تازیان گشوده شد و از این منطقه بود که اسلام به هند نفوذ کرد. در سال ۹۴ هجری سپاه اسلام به فرماندهی قاسم بن محمد ثقفی به هند تاخت و حکومت اسلام را در بخشی از هند برقرار کرد.
همراه سپاه اسلام که راکب اول بود،  زبان و اندیشه ایرانی هم به هندوستان راه پیدا کرد. راکب اول برای مردم پریشان شعارهایی نظیر این شعارها همراه داشت:
إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم
قولوا لااله الاّ الله تفلحوا
«لاَ إِکْرَاهَ فِی‌الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
و راکب دوم مبلغانی نرم‌خو و حلیم و سلیم، اندیشه‌های زلال و مانیفست عرفان ایرانی-اسلامی را ورد زبان داشتند، وارد هند شدند و هندیان آنان را با آغوش باز پذیرفتند. آنان مثلاً می‌گفتند:

مباشید گستاخ با این جهان                    که او بتری دارد اندر نهان
از او تو بجز شادمانی مجوی               به باغ جهان برگ اندوه مپوی
و گر تاج داری و گر کفش تنگ                نبینی همی روزگار درنگ
مرنجان روان کاین سرای تو نیست    بجز تنگ تابوت جای تو نیست
ز گیتی ترا شادمانیست بس              که او هیچ مهری ندارد به کس

و یا می‌گفتند:

چپ و راست هر سو بتابم همی            سر و پای گیتی نیابم همی
یکی بد کند نیک پیش آیدش        جهان بنده و بخت خویش آیدش
یکی جز به نیکی جهان نسپرد                همی از نژندی فرو پژمرد

و یا :

به بازیگری ماند این چرخ مست         که بازی برآرد به هفتاد دست
زمانی به دست یکی ناسزا                  زمانی خود آرد ز سختی رها

پیام مروت و مدارا را زیر لب چنین زمزمه می‌کردند:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است                     با دوستان مروت با دشمنان مدارا

و می‌گفتند:

درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد                نهال دشمنی برکن که رنج بی‌شمار آرد

و یا:

گفت آسان گیر برخود کارها کز روی طبع          سخت می‌گیرد جهان بر مردمان سخت کوش

فقط از تعدادی از شعرا و نویسندگان که نقشی در گسترش زبان و ادب فارسی و فرهنگ ایرانی در هند داشته‌اند، نام می‌برم. این نامها برای ما کاملاً آشنا هستند: روزبه نکتی، ابوالفرج رونی، مسعود سعد، سعادت بن مسعود، مختاری غزنوی، ابونصر فراهی، هجویری، نصرالله منشی، گردیزی، عبدالواسع جبلی، فرید احول(فرید اصفهانی)، نظامی عروضی، محمد عوفی، حسن سجزی، امیرخسرو و…..
از چند فرهنگ فارسی همچون زفان گویا، ادات الفضل، دستور الافاضل، اشهراللغات، برهان قاطع، قاطع برهان، فرهنگ رشیدی، مدارالافاضل، بهار عجم، فرهنگ جعفری، غیاث اللغات و…. نام برد که برخی در ایران تصحیح یا تجدید چاپ شده است. همچنین تذکره‌ها، شرحهای آثار منظوم و منثور فارسی، کتب مربوط به طب، نسخ خطی آثار متنوع فارسی، کتابهای مربوط به موسیقی را هم می‌توان تا فردا شمرد و موفق به شمار درصدی از آنها نشد.
می‌توان گفت که از عهد غزنویان تا اواخر قرن سیزدهم هجری، یعنی سال ۱۲۷۵ ق سال افول ستاره بخت بهادرشاه ظفر هیچ گوینده‌ایی از ایران به سوی هند که کعبه آمال بود، روی نیاورد که نومید گردد. کاروان این گویندگان را می‌توان در کتاب کاروان هند، تألیف زنده‌یاد احمد گلچین‌معانی دنبال کرد. پدر شیخ‌الاسلام بهاءالدین محمدبن حسین‌بن عبدالصمد عاملی متخلص به بهایی و معروف به شیخ بهایی از علما و شعرای معروف سده دهم و یازدهم هجری – درگذشته ۱۰۳۰ ق – به پسرش که همیشه در ایران یاد گذشته می‌کرده و پدر، خود که از دربار شاه تهماسب به دیار عرب رفته بود، نوشت: اگر طالب دنیایی به هند برو، و اگر خواهان عقبایی به نزد من در عربستان آی، و اگر هیچ‌یک از این دو هدف را دنبال نمی‌کنی در ایران بمان.
متاسفانه شکوه و جلال دیرین زبان فارسی در هند امروز بر جای نمانده است.

آن قصر که بر چرخ همی زد پهلو                    بر درگه او  شهان نهادندی رو
دیدیم که بر کنگره‌اش فاخته‌یی                   بنشسته همی گفت که کوکو کوکو

امروز پیام آسمانی اسلام در جامه اردو، انگلیسی و دیگر زبان‌ها عرضه می‌شود. حتی کتاب‌هایی که به زبان فارسی تألیف شده امروز به زبان انگلیسی برگشته است. منتخب‌التواریخ عبدالقادر بداونی که به فارسی بود در اکثر کتابخانه‌های دانشگاهی هند یافت نمی‌شود. من قریب سه ماه کتابخانه به کتابخانه به دنبال جلد اول گشتم. روزی از یکی از استادان برجسته تاریخ دانشگاه جواهر لعل نهرو سوال کردم که چرا به تجدید چاپ منتخب‌التواریخ و نظایر آن اقدام نمی‌کنید؟ گفت: اکنون ترجمه انگلیسی آن را در دست داریم که هم آسان یاب است هم اغلاط موجود در چاپ اصلی اصلاح شده و هم نامهای هندی، عربی و فارسی را با حروفی نوشته‌اند که تلفظ صحیح و راحتی دارد.
آن اعتقاد صافی هم که مریدان طریقت‌ها را در برابر مرشد و مراد به تعظیم و کرنش وا می‌داشت، کدر شده و صفای پیشین را از دست  داده است. امروز در خانقاهها مراسم تشریفاتی و توریستی برپا می‌کنند. سلطانان، نوابان، خانان، خان خانان‌ها که زندگی مادی‌شان تأمین بود، به سراغ معنویات می‌رفتند و به شعر، موسیقی و ادب می‌پرداختند، دیگر نیستند و زیر خروارها خاک خفته‌اند.
امروز می‌کوشند که تناقض‌گویی‌ها را بیابند و انگشت روی آن تناقضات بگذارند. قاضی نورالله شوشتری می‌نویسد: « مشهور است که قریب به چهارصد طالب علم در حلقه درس مولوی جمع می‌شدند و هر کدام به قدر استعداد خود افاضه فیض از او می‌نمودند. »
زنده‌یاد دکتر باستانی پاریزی علاوه می‌کند:
«این عبارت آدم را به اشتباه می‌اندازد که نکند مولانا از جمله کسانی بود که درباره آنها خود گفته:

لاف شیخی در جهان انداخته               خویشتن را بایزیدی ساخته
هم زخود واصل شده، سالک شده       محفلی وا کرده در دعوت‌کده

و حال آنکه گمان من (یعنی مرحوم باستانی) آن است که به این سادگی‌ها در آن دوران وانفسا چنین امکانی برای مولانا مشکل بود فراهم شود، مولانایی که در قرن سازمان ملل متحد هم بعضی اشعارش را فقط در زیر لحاف می‌توان خواند….»
در هند، دیروز نمی‌شد به سراغ استادانی چون شبلی نعمانی یا مولانا محمد شفیع رفت. متاسفانه امروز استاد پروفسور دکتر سید حسن عابدی، استاد پروفسور دکتر احمد نذیر احمد و استاد پروفسور خلیق احمد نظامی را دیگر نمی‌توان یافت. خدا آن روز را به زودی نیاورد که ما دستمان به استاد پروفسور شریف حسین قاسمی هم نرسد، استاد پروفسور آزرمیدخت صفوی را هم پیدا نکنیم، دیگر پروفسور اختر مهدی را هم نبینیم. این بزرگان امروز در بحران حیات زبان فارسی در هند پرچمدار آن زبانند و می‌کوشند که آن پرچم را در اهتزار نگاه دارند. استاد پروفسور دکتر عبدالودود اظهر دهلوی سردمدار آن پرچمداران است. اینان زبان فارسی را قربه الی الله پاس می‌دارند.
استاد اظهردهلوی الحق و الانصاف میزبانی محترم و تمام عیار است، در میان رجال برجسته هندوستان حرمت و احترام شایانی دارد. کارهای غیر ممکن با یک تلفن آن مرد شایسته ممکن می‌شود. حواسش در مسائل فرهنگی کاملاً جمع است. هر زمانی که با آن مرد روبرو شدم یا مطلبی جالب خوانده یا شنیده بود، به اطلاع می‌رساند یا مطلبی می‌پرسید. ملاقات با مرد کبیر طب و مجسمه انسانیت مرحوم حکیم عبدالحمید صاحب ، مؤسس دانشگاه همدرد به آسانی مقدور نبود. آن مرحوم به خاطر استاد اظهر لحظاتی طولانی صرف صحبت با ما کرد ، با ما به محبت نشست و ….
فراموش نکنم که اگر سال ۲۰۰۷ میلادی در جهان سال مولانا جلال‌الدین اعلام شد، در ایران و ترکیه و دیگر کشورها بزرگداشت‌ها برپا گردید، نتیجه تلاشها و پیشنهاد و پی‌گیری‌های استاد اظهر دهلوی در یونسکو بود.
غرض این است که پاسداران امروزی زبان فارسی، عاشقان آن زبانند و کسانی که در هندوستان دانشجو تربیت می‌کنند، مجله ادبی انتشار می‌دهند و… انجمن استادان زبان فارسی برپا می‌کنند، همانند. گویندگان دوره اکبر و همایون دیده بر درهم و دینار ندارند. برماست که این پاسداران گرانقدر را که قربه الی الله این زبان شکوهمند را در شبه قاره‌یی که از بسیاری از قاره‌های عالم بزرگتر است، زنده نگه می‌دارند، گرانقدرتر بداریم.
معاون علمی پژوهشی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی  در پایان گفت: از استاد گرامی دکتر مهدی محقق که خود بیش از نیم قرن است پاسداری این زبان را در مهد آن برعهده دارند، باید سپاسگزاری کرد که زحمات سالیان استاد اظهر دهلوی را در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در حالی تقدیر می‌کنند که استاد به سبب کسالت خود حضور ندارد، از خداوند بزرگ خواهانیم که به استاد گرامی اظهر دهلوی شفای عاجل عطا فرماید و من از اینجا به استاد و همسر گرامی ایشان که مواظب استادند، سلام صمیمانه عرض می‌کنم. و از خانمها و آقایانی که برای بزرگداشت استاد اظهر به انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تشریف آورده‌اند، سپاسگزارم.