سالروز شهادت آیت الله محمد مفتح

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۰ ۲۷ آذر سالروز شهادت آیت الله محمد مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه گرامی باد. شهید مفتح یکی از مظاهر فرهنگی بود که اسلام را در مرحله عمل به فردها، زاویه ها و خلوت ها محدود نمی کرد. اسلام را با همان شمول و همه جانبه بودنش […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۰

mohamadmofateh۲۷ آذر سالروز شهادت آیت الله محمد مفتح و روز وحدت حوزه و دانشگاه گرامی باد.

شهید مفتح یکی از مظاهر فرهنگی بود که اسلام را در مرحله عمل به فردها، زاویه ها و خلوت ها محدود نمی کرد. اسلام را با همان شمول و همه جانبه بودنش در اعتقاد و عمل در معرفت و تحقیق می فهمید و به دنبال آن تلاش می کرد. (مقام معظم رهبری)

برگی از زندگی محمد مفتح

محمد مفتح در ۲۸ خرداد ماه ۱۳۰۷ هـ . ش در خانواده‌ای روحانی در شهر همدان متولد شد. پدرش، حاج شیخ محمود، معروف به «میرزا محمود» از اساتید و فضلای حوزه علمیه همدان بود. محمد ابتدا نزد پدر به فراگیری علوم مقدماتی و ادبیات پرداخت، بعد به دبستان رفت. پس از اتمام این دوره، به دلیل اشتیاق فراوان جهت فراگیری علوم اسلامی به مدرسه علمیه آیت الله العظمی آخوند ملا علی همدانی رفت و مشغول تحصیل شد. در ۱۳۲۶هـ . ش برای ادامه تحصیل به قم آمد و در مدرسه دارالشفاء به تحصیل پرداخت و محضر اساتید بزرگی چون آیت‌الله حاج آقا حسین بروجردی، امام خمینی(ره)، علامه سید محمدحسین طباطبایی، آیت‌الله محقق داماد،آیت‌الله مجاهد تبریزی،آیت‌الله حجت وآیت‌الله سید محمدرضا گلپایگانی را درک کرد و سرانجام با کسب فیض از محضر این اساتید برجسته به درجه اجتهاد نائل آمد. آیت‌ الله مفتح با اتمام تحصیلات حوزوی، به عنوان مدرس در حوزه علمیه قم به تدریس پرداخت، کلاس‌های درس وی بویژه فلسفه از رونق خاصی برخوردار بود و پر استفاده‌ترین کلاس درسی برای فضلای قم محسوب می‌شد.

آیت‌الله مفتح علاوه بر تحصیلات حوزوی، در۱۳۳۳هـ .ش در رشته معقول دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران مشغول تحصیل شد و در شهریور ۱۳۳۶هـ .ش فارغ‌التحصیل گردید. همزمان به تدریس در حوزه علمیه و دبیرستان قم پرداخت. در همین سال‌ها با همیاری آیت‌الله دکتر سید محمد حسینی بهشتی، «کانون اسلامی دانش‌آموزان» را در قم تشکیل داد. در ۱۳۴۱هـ .ش تحصیلات دانشگاهی را ادامه داده و در ۱۳۴۴هـ .ش با ارائه رساله دکترای خود با موضوع «حکمت الهی و نهج‌البلاغه» به راهنمایی استاد سید محمد مشکوه موفق به اخذ درجه دکتری در رشته فلسفه شد. سپس در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران به تدریس پرداخت. او همراه درس و بحث، در مجامع مختلف به ایراد سخنرانی پرداخت و جوانان ایرانی را با فرهنگ غنی اسلامی و نیرنگ‌های استعمارگران در جهت اشاعه و رشد فرهنگ استعماری آشنا کرد و به آماده سازی آنان برای مقابله با رژیم پهلوی پرداخت. همچنین مقالات متعددی در روزنامه‌ها و مجلات علیه حکومت وقت نوشت. او در کنار علامه شهید مرتضی مطهری و شهید آیت الله بهشتی و تنی چند از روحانیون متعهد با الهام از فرامین امام خمینی (ره) در هدایت مبارزات اسلامی و مردمی نقش بسزایی یافت. در دهه ۱۳۴۰هـ .ش به منظور معرفی اسلام، از طریق نشر کتب و رسائل اسلامی در موضوعات مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی و اعتقادی، تشکیلاتی را تحت عنوان «جلسات علمی اسلام شناسی» راه اندازی کرد که در آن فضلاء و طلاب علاقه‌مند تحت نظارت و هدایت وی به تألیف و ترجمه کتب مختلفی همت گماردند که از آن جمله می‌توان به «اسلام، پیشرو نهضتها»، تألیف محمدمصطفوی کرمانی و غلامحسین حقانی تهرانی، «شیعه و زمامداران خودسر» تألیف محمدجواد مغنیه ترجمه مصطفی زمانی، «دعا، عامل پیشرفت یا رکود» تألیف محمد مصطفوی کرمانی، «جهان بینی و جهان داری علی (ع)» تألیف سید ابراهیم سید علوی، «ره‌آوردهای استعمار» تألیف مهدی طارمی، «همسران رسول خدا (ص)» تألیف عقیقی بخشایشی، «زیارت، خرافه یا حقیقت» تألیف غلامحسین رحیمی اصفهانی، «نظام کار و کارگر در اسلام» ترجمه و تألیف سید جعفر شیخ الاسلامی، «اسلام بر سر دو راهی »تألیف محمد اسد اطریشی ترجمه علی اکبر حسینی و عقیقی بخشایشی، «به سوی اسلام یا آیین کلیسا» ترجمه و تألیف مصطفی زمانی، «ابراهیم بت شکن یا قهرمان توحید» تألیف مصطفی زمانی و «مصاحبه ای درباره خرافه و نیرنگ» تألیف سید کاظم ارفع اشاره کرد که آیت الله مفتح بر تمامی کتب فوق مقدمه‌ای جامع نگاشت.

آیت الله مفتح با آغاز نهضت امام خمینی (ره) از ابتدای دهه ۱۳۴۰هـ .ش در کنار ایشان در صحنه سیاست حضوری فعال یافت. در ۱۳۴۲هـ .ش با آیت الله حاج آقا روح الله کمالوند آشنا شد و در ایام محرم همان سال در آبادان بیش از همه، در مبارزه علیه رژیم شاه پیشقدم گردید. در «جمعیت مؤتلفه» از اعضای روحانی و فکری تشکیلات و از اعضای مهم آن بود. با تبعید امام به عراق، آیت الله مفتح ازجمله روحانیونی بود که در منبرها به افشاگری رژیم پهلوی و ماهیت ضد اسلامی آن پرداخت و در شهرهای آبادان، اهواز، خرمشهر، دزفول و … سخنرانی کرد. سرانجام به واسطه همین فعالیت‌های مستمر در جهت بیداری و آگاهی مردم خوزستان به استان خوزستان ممنوع الورود شد. در ۱۳۴۷هـ .ش نیز از آموزش و پرورش قم اخراج و به نواحی بد آب و هوای جنوب ایران تبعید گردید.

آیت الله مفتح در ۱۳۴۸هـ .ش به تهران آمد و کار تدریس را در دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران در گروه فلسفه و حکمت اسلامی آغاز کرد . در ۱۳۵۲هـ .ش در مدرسه «جاوید» فعالیت سیاسی خود را بر ضد رژیم وقت پی گرفت و علاوه بر امامت مسجد،کلاس‌های دروس اقتصاد، فلسفه، جامعه شناسی، نهج البلاغه و تفسیر قرآن را تشکیل داد و به تعلیم جوانان و دانشجویان پرداخت. در ۲۸ خرداد ۱۳۵۳
هـ .ش به عضویت کمیسیون نظارت بر انتصابات دانشکده الهیات دانشگاه تهران درآمد. در سوم آذر
۱۳۵۳ هـ .ش حکومت وقت، مسجد جاوید را تعطیل و آیت الله مفتح را دستگیر کرد و به زندان انداخت. آیت‌الله مفتح پس از آزادی از زندان، در ۱۳۵۴هـ .ش در مسجد قبا به مبارزه علیه استبداد ستم شاهی ادامه داد. او علاوه بر امامت مسجد و دایر کردن کلاس‌های درس تاریخ، تفسیر و معارف به تأسیس صندوق قرضالحسنه و کتابخانه نیز همت گمارد. در ۱۳۵۷هـ .ش مبارزات سیاسی خود را گسترش داد و مسجد قبا کانون برنامه های انقلابی شد. آیت الله مفتح در ۱۷ شهریور ۱۳۵۷هـ .ش به دست مأموران حکومت پهلوی دستگیر شد و مدت دو ماه به زندان افتاد. آیت الله مفتح با پیروزی از انقلاب اسلامی و مراجعت امام خمینی به ایران، یکی از اعضای اصلی تشکیل‌دهنده کمیته استقبال شد. سپس سرپرستی کمیته انقلاب اسلامی و دانشکده الهیات را برعهده گرفت. جامعه روحانیت مبارز تهران به همت بزرگانی چون او، شهید باهنر، شهید بهشتی، شهید مطهری و … تأسیس شد. آیت الله مفتح عضو شورای انقلاب و رئیس مؤسسه روزنامه اطلاعات شد. سرانجام پس از سال‌ها فعالیت علمی و سیاسی توسط عناصر ضد انقلاب در ۲۶ آذرماه
۱۳۵۸ هـ .ش در تهران به شهادت رسید و در صحن حرم معصومه (س) به خاک سپرده شد. امام خمینی(ره) روز مرگ او را روز «وحدت حوزه و دانشگاه» نامید. از این روحانی مبارز و استاد برجسته آثار متعددی باقی مانده که از آن جمله می‌توان به «حاشیه‌ای بر اسفار ملاصدرا» ،«ترجمه تفسیر مجمع‌البیان» با همکاری آیت‌الله حاج شیخ حسین نوری همدانی و چند تن از فضلای قم، «روش اندیشه در علم منطق»، «حکمت الهی در نهج‌البلاغه»، «نقش دانشمندان در پیشرفت علوم»، «مکتب اخلاقی و تربیتی امام صادق علیه‌‌السلام» و «آیات اصول اعتقادی قرآن» اشاره کرد.

آخرین ویرایش: ۹۰/۹/۲۷