روز بزرگداشت حکیم عمر خیام

تاریخ ایجاد : یکشنبه, ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی روز بزرگداشت خیام، روز ارج نهادن بر دانش و شعر و ادب را گرامی می‌دارد. آراء و عقاید برخی از محققین معاصر درباره خیام محمدعلی اسلامی ندوشن ویژگی اصلی اندیشه‌های خیام را پرسشگری می‌خواند و می‌گوید: خیام همواره بر روی نقاط اصلی زندگی […]

تاریخ ایجاد :

یکشنبه, ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۳

khayamانجمن آثار و مفاخر فرهنگی روز بزرگداشت خیام، روز ارج نهادن بر دانش و شعر و ادب را گرامی می‌دارد.

آراء و عقاید برخی از محققین معاصر درباره خیام

محمدعلی اسلامی ندوشن ویژگی اصلی اندیشه‌های خیام را پرسشگری می‌خواند و می‌گوید: خیام همواره بر روی نقاط اصلی زندگی بشر دست گذاشته و هسته اصلی و بنیادین رباعیات خیام، طرح همین پرسش‌هاست. خیام در زمان حیات خودش به عنوان شاعر معروف نبود؛ بلکه سال‌ها بعد نامش در تذکره‌ها آمد و شعرهایش مطرح شد و در دنیای امروز نیز به خاطر ترجمه‌های خوب فیتز جرالد در سراسر جهان شهرت یافته است. او در طول زندگی‌اش به عنوان ریاضی‌دان و فیلسوف مشهور بود و این در حالی است که معاصرانش از رباعی‌هایی که امروزه مایه شهرت و افتخار او هستند، بی‌خبر بودند.

او با بیان این‌که مضمون شعرهای خیام مشرب فلسفی دارد، بیان می‌کند: در دوران اندوه‌زده خیامی و در آن زمانی‌که ترک‌های سلجوقی بر ایران حاکم بودند و فضایی تنگ و پر از اختناق را پدید آورده بودند، خیام سعی می‌کند که شاد باشد، و آن مضامین شراب و شادی که در شعرهای خیام وجود دارد، برای این است که خیام می‌گوید این زندگی و عمر انسانی گذراست و باید آن را جدی گرفت؛ نه این‌که در آن بیهوده خوش گذراند و منظور از شراب در شعر خیام بدمستی نیست.

اسلامی ندوشن معتقد است: متأسفانه غربی‌ها وقتی شعر خیام را می‌خوانند، گمان می‌کنند که منظور از شراب، همان شراب ظاهری است و برداشت دیگری از شعرهای خیام کرده‌اند و حتا میخانه‌ای به نام خیام وجود دارد.

همچنین مرتضی کاخی شعر خیام را به‌هم‌ پیوستگی خیال و اندیشه می‌داند و می‌گوید: خیام در نظر من، یک گنج بزرگ تاریخی‌ است که از پدیده‌های اندیشه و هنر ایرانی ا‌ست؛ بنابراین همیشه نکته‌هایی درباره‌ی این افراد که ابعادی متفاوت و اندیشه‌ای بزرگ دارند، هست، و من چنان‌چه نکته‌هایی را که مغفول مانده، می‌دانستم، آن‌ها را می‌نوشتم. در عین حال، معتقدم این نکته‌ها کشف و جاهای تاریک زندگی و اندیشه‌ی خیام، بی‌شک روشن خواهند شد. آیندگان بخش‌های ناپیدای خیام را پیدا می‌کنند.

این پژوهشگر با بیان این مطلب که درباره‌ی خیام کم ‌و بیش بسیار نوشته‌اند، اظهار می‌‌کند: هرکس در قلمرو فرهنگ ایرانی و جغرافیای زبان فارسی به‌ سمت دریای شعر رفته است، چنان‌چه رباعی خوبی سروده، غالبا یا شکل رباعی خیامی داشته و یا این‌که شاعر رباعی‌اش را به‌نام خیام ثبت کرده و از همین‌روست که هیچ‌کس از تعداد دقیق رباعیات خیام خبر ندارد.

کاخی با اشاره به‌این‌که نکته‌های مطرح‌شده درباره‌ی خیام چیزی نیست که تازگی داشته باشد، می‌گوید: این‌ها مسائلی نیست که به تازگی در اروپا و آمریکا مد شده باشد؛ بلکه چند قرن پیش، ادیبان برجسته‌ی انگلیسی و اروپایی به یاد خیام بوده‌ و به‌دنبال شعر او رفته‌اند و بهترین ترجمه‌ای را که درباره‌ی شعر کسی امکان داشته پدید بیاورند، آورده‌اند.

او همچنین بیان می‌کند: فیتزجرالد به این جهت موفق شد ترجمه‌ی ماندگاری از شعر خیام به‌دست دهد که به شیوه‌ی ترجمه‌های اکنون کار نکرد و به‌دنبال سبک و سیاق ترجمه‌هایی که از شعر مولانا در آمریکا می‌شود، نرفت؛ بلکه ابتدا رفت شعر خیام را درک کرد و سپس زبان مناسب را برای این شعر دریافت و سعی کرد از نو، شعری در آن فضا خلق کند و این‌طور خیام را از زبان‌ فارسی به انگلستان برد؛ مانند همان کاری که احمد شاملو درباره‌ی شعر لورکا کرد. شاملو زیاد زبان نمی‌دانست و خیلی‌ها بودند که از او بهتر زبان می‌دانستند؛ اما چون اهل ذوق بود و درایت شاعر‌انه‌ی برجسته‌ای داشت، از این ترجمه‌ها چیزی خلق کرد که از شعر اصلی لورکا به هیچ‌وجه کم‌تر نیست.

عبدالعلی دستغیب نیز با بیان این‌که مردم ایران زیاد به‌ خیام نزدیک نیستند، می‌گوید: آن چیزی که غرب از ترجمه‌ی فیتزجرالد از خیام فهمیده و منعکس شده، بیش‌تر از آن‌چه ما از خیام می‌فهمیم، به واقعیت نزدیک است؛ چون در ایران، خیام بیش‌تر به‌عنوان ریاضی‌دان مشهور است؛ تا به‌عنوان شاعر. درباره‌ی خیام، تحقیقات زیادی انجام شده، و بویژه اروپاییان درباره‌ی او بحث کرده‌اند و در ایران هم صادق هدایت، جلال همایی، مهدی فولادوند و محمدعلی فروغی به خیام پرداخته‌اند.

او در ادامه بیان می‌کند: خیام ابتدا یک متفکر و ریاضی‌دان است و سر و کارش با ریاضی و علوم نجومی بوده است. اما خیام شاعری جنجال‌برانگیز است؛ رباعیات خیام همه از خیام نیست. نزدیک ۷۲ رباعی است که در مآخذ تاریخی به خیام نسبت می‌دهند و تنها هفت رباعی‌ است که به‌طور مسلم برای خیام است. آن چیزی که در رباعیات خیام به چشم می‌خورد، موضوع مهم زندگانی و تفکر درباره‌ی حیات است.

این منتقد ادبی سپس از موضوع واحد در هر رباعی به‌عنوان مؤلفه‌ی رباعیات خیام یاد می‌کند و می‌افزاید: خیام در سه مصراع اول، یک مقدمه‌ی استدلالی دارد و در مصراع چهارم نیز نتیجه‌ی عقلانی گرفته می‌شود و همه‌ی آن بیان توصیفی در رباعی که چیزی را وصف می‌کند، به کمک تأثیر‌گذاری بیان عقلانی رباعیات خیام می‌آید.

دستغیب همچنین می‌گوید: خیام همواره به حیات و آخر و عاقبت انسان می‌اندیشد. وقتی به زندگانی انسان نگاه می‌کند، می‌بیند بیش از آن‌چه دیگران تصور می‌کنند، اندیشه‌های انسان مولود تصورات بی‌تحقیق اوست؛ تا تصوراتی مبتنی بر آگاهی. به اعتقاد خیام، عمر انسان کوتاه است و پیش از آن‌که عرصه‌ی زندگی را ترک کند، باید آن را پاس بدارد.

او میراث ‌خیام را گرانبها می‌داند و معتقد است: میراث خیام خیلی گرانبها‌ست؛ زیرا وی در نجوم، تقویم، ریاضیات و فلسفه استاد بوده است. معادلات جبری را پیش از دکارت مطرح می‌کند و از شاگردان مستقیم ابن ‌سینا بوده و همچنین به‌طور غیرمستقیم، شاگرد دموکریتوس یونانی بوده است. خیام فردی دانشمند بوده که کتاب‌های تأثیر‌گذاری نوشته که در مجامع علمی جهان درباره‌ی آن‌ها بحث می‌شود. چیزی که خیام را در پایه‌ای بزرگ نمایان کرد، کارهایی بود که فیتزجرالد به‌انجام رساند که تمام عمرش را به ساختن منظومه‌ای از شعرهای خیام گذاشت.

عبدالعلی دستغیب رباعیات خیام را یکی از بهترین مجموعه‌های شعر فارسی معرفی و اظهار می‌‌کند: این اثر نزد غربیان آن‌قدر مهم است که اگر در کتابخانه‌های مردم اروپا دو کتاب باشد، یکی کتاب مقدس است و دیگری، کتاب خیام. اما در ایران این‌طور نیست. وقتی از شاعران بزرگ صحبت می‌کنیم، یا مردم ایران چنان‌چه بخواهند شعری بخوانند، بیش‌تر از سعدی، فردوسی، حافظ و مولانا شعر می‌خوانند؛ تا خیام.

کاووس حسن لی نیز درباره‌ی بینش شعر خیام معتقد است: رباعیات خیام به دلیل نوع نگاه و بینشی که بر آن حاکم است، پرسش‌ها و تردیدهای زیادی را برانگیخته است. تقریباً همه‌ خیام‌پژوهان بر این باورند که بسیاری از رباعیات منسوب به خیام جعلی است و افراد با سلیقه‌های گوناگون رباعیاتی را سروده و آن‌ها را به خیام نسبت داده‌اند، به گونه‌ای که هر چه جلوتر می‌آییم، تعداد رباعیات خیام بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود.

او تصریح می‌کند: تعدد و تنوع رباعیات و تناقض میان‌ آن‌ها از یک‌سو و آثار فلسفی و کلامی خیام و به کار رفتن واژه‌هایی چون امام، حکیم و حجه الحق برای خیام از سوی دیگر باعث شد برخی به این پندار روی آورند که ممکن نیست کسی که کتاب‌هایی مانند «کون و التکلیف» و رسائلی درباره‌ وجود و خلقت نوشته باشد، رباعیاتی بسراید که از آن بوی شرک و الحاد به مشام برسد.

او همچنین می‌گوید: خیام به دلیل درنگ اندیشمندانه‌ای که در فلسفه دارد، پرسش‌هایی ایجاد می‌کند و مخاطب خود را به موضوعات شیرین و لذت بردن فرامی‌خواند و اندیشه‌های خیام، آدمی را به درنگ بیش‌تر در خصوص مرگ و زندگی و هستی وامی‌دارد. شعر خیام مانند آینه است و هر کس می‌تواند اندیشه‌های خود را در آن آینه ببیند؛ اما کسانی نیز هستند که شعر او را مادی‌نگر و ناامید و ناراضی از جهان می‌پندارند و وجه شاعری او را قبول ندارند.

همچنین شاپور پساوند‌ کارنامه‌ی خیام‌پژوهی را همواره با تکرار و محافظه‌کاری روبه‌رو بود می‌داند و می‌گوید: خیام یکی از تأثیرگذارترین شاعران ادبیات فارسی است که درباره‌ی او کم‌تر تحقیق شده است و کارنامه‌ی خیام‌پژوهی قابل دفاع نیست.

این شاعر متذکر می‌شود: در بررسی آرا و اندیشه‌های خیام البته ضرورت دارد رباعیات منتسب به او از رباعیاتی که سروده‌ی این شاعر بزرگ ایرانی است، تمیز داده شود؛ اما در این زمینه علی‌رغم تلاش‌های صورت‌گرفته، کم‌تر توفیقی حاصل شده و بیش‌تر به شبهات و مناقشات در این زمینه دامن زده شده است.

پساوند تصریح می‌کند: شاعران را می‌توان به دو گروه عمده‌ی شاعران مبدع و شاعران تأثیرگذار تقسیم کرد که به اعتقاد من، خیام از جمله شاعرانی است که واجد این دو ویژگی است و هم در زمینه‌ی استفاده از قالب رباعی که پیش‌تر به صورت تفننی از آن بهره گرفته می‌شد، خلاقیت به خرج داده و هم این‌که در حوزه‌ی اندیشه‌ی فلسفی که ارائه کرده، توانسته تأثیرات فراوانی بر گستره‌ی ادبیات و فرهنگ ما داشته باشد.

برگی از زندگی

غیاث‌الدین ابوحفص عمر بن ابراهیم، فیلسوف، ریاضی‌دان، منجم، نویسنده و شاعر معروف در  نیشابور متولد شد. در باب تاریخ تولد وی روایات مختلفی ذکر شده است و محققین آن را بین سالهای ۴۱۷ تا ۴۴۰هـ .ق ذکر کرده‌اند. قدیمی‌ترین مأخذی که درباره او سخن به میان آورده، کتاب «چهار مقاله» نظامی عروضی است. خیام  با میمون بن نجیب واسطی، امام ابوالمظفر اسفزاری، حکیم ابوالعباس لوکر، عبدالرحمان خازنی و امام محمد غزالی هم‌عصر بود. وی در زادگاهش به فراگیری علم پرداخت و نزد عالمان و استادان برجسته‌ای چون  امام موفق نیشابوری علوم زمانه خود را فراگرفت و  در فلسفه و ریاضیات تبحر یافت. عده‌ای از تذکره‌نویسان، او را شاگرد ابن‌سینا دانسته‌اند. مورخان و دانشمندان هم‌عصر خیام و بعد او جملگی بر استادی‌اش در فلسفه اذعان داشته‌اند، تا آنجا که وی را «حکیم دوران» و «ابن سینای زمان» برشمرده‌اند. خیام در زمره منجمان دربار ملکشاه سلجوقی درآمد. در ۴۶۱ هـ .ق به سمرقند رفت و در آنجا  با  ابوطاهر عبدالرحمن بن احمد، قاضی القضات سمرقند، اثر برجسته خود را در جبر تألیف کرد. سپس به اصفهان رفت، مدت هیجده  سال در آنجا اقامت گزید و با حمایت ملکشاه سلجوقی و وزیرش، نظام الملک، به همراه جمعی از دانشمندان و ریاضی‌دانان معروف زمانه خود، در رصد‌خانه‌ای که به دستور ملکشاه تأسیس شده بود، به انجام تحقیقات نجومی پرداخت. حاصل این تحقیقات اصلاح تقویم رایج ایرانی در آن زمان و تنظیم تقویم جلالی بود. با قتل نظام‌الملک و سپس ملکشاه، مسائل علمی و فرهنگی اهمیت خود را از دست داد. از این رو به دلیل عدم توجه به امور علمی، دانشمندان و رصدخانه، خیام اصفهان را به قصد خراسان ترک کرد. وی باقی عمر خویش را در شهرهای مهم خراسان به ویژه نیشابور و مرو گذراند و بیشتر کارهای علمی خود را در مرو به انجام رساند. خیام  برای نخستین بار در تاریخ ریاضی معادله‌های درجه اول تا سوم را دسته‌بندی کرد، و بعد با استفاده از ترسیمات هندسی مبتنی بر مقاطع مخروطی توانست برای تمامی آنها راه حلی کلی ارائه کند. او برای معادله‌های درجه دوم نیز هم از راه حلی هندسی و هم از راه حل عددی استفاده کرد، اما برای معادلات درجه سوم تنها ترسیمات هندسی را  به کار برد و توانست برای اغلب آنها راه حلی بیابد و در مواردی امکان وجود دو جواب را بررسی کند. اشکال کار در این بود که به دلیل تعریف نشدن اعداد منفی در آن زمان، خیام به جوابهای منفی معادله توجه نمی کرد و به سادگی از کنار امکان وجود سه جواب برای معادله درجه سوم رد می شد. با این همه تقریبا چهار قرن قبل از دکارت توانست به یکی از مهمترین دستاوردهای بشری در تاریخ جبر بلکه علوم دست یابد و راه حلی را که دکارت بعدها به صورت کامل تر بیان کرد، طی نماید. همچنین توانست با موفقیت تعریف عدد را به عنوان کمیتی پیوسته به دست دهد و برای نخستین بار عدد مثبت حقیقی را تعریف کند و سرانجام به این حکم برسد که هیچ کمیتی، مرکب از جزء های تقسیم ناپذیر نیست و از نظر ریاضی، می‌توان هر مقداری را  به بی‌نهایت بخش تقسیم کرد. خیام ضمن جستجوی راهی برای اثبات «اصل توازی» (اصل پنجم مقاله اول اصول اقلیدس) در کتاب «شرح ما اشکل من مصادرات کتاب اقلیدس»  (شرح اصول مشکل آفرین کتاب اقلیدس)، مبتکر مفهوم عمیقی در هندسه شد. خیام در تلاش برای اثبات این اصل،گزاره‌هایی را بیان کرد که کاملا مطابق گزاره‌هایی بود که چند قرن بعد توسط والیس و ساکری، ریاضی‌دانان اروپایی بیان شد و راه را برای ظهور هندسه‌های نااقلیدسی در قرن نوزدهم میلادی هموار کرد.  بسیاری از پژوهشگران بر این عقیده‌اند که «مثلث حسابی پاسکال» را باید مثلث حسابی خیام نامید و برخی نیز معتقدند «دو جمله‌ای نیوتن» را باید دو جمله‌ای خیام نامید. خیام رساله‌های کوتاهی نیز در زمینه‌های مکانیک، هیدرواستاتیک، هواشناسی، نظریه موسیقی و غیره نگاشته است. اخیراً تحقیقاتی در مورد فعالیت خیام در زمینه هندسه تزئینی صورت گرفته است که ارتباط او را با ساخت گنبد شمالی مسجد جامع اصفهان تأئید می‌کند. آثار فلسفی خیام به چند رساله کوتاه اما عمیق و پر بار محدود می‌شود. آخرین رساله فلسفی وی  مبین گرایش‌های عرفانی اوست. خیام علاوه بر اینکه در علوم و فنون مختلف اعم از ریاضی، نجوم، هندسه و فلسفه صاحب‌نظر بود، در شاعری نیز دستی توانا داشت و  بیشترین شهرت او طی دو قرن اخیر در جهان، به دلیل رباعیات اوست که نخستین بار توسط فیتزجرالد به زبان انگلیسی ترجمه شد و نام او را در ردیف چهار شاعر بزرگ جهان یعنی هومر، شکسپیر، دانته و گوته قرار داد. رباعیات خیام بعضاً موجب سوء تعبیرهای غیر قابل قبولی از شخصیت وی شده است. این رباعیات بحث و اختلاف نظر میان تحلیل‌گران اندیشه خیام را شدت بخشیده است. برخی برای بیان اندیشه او تنها به ظاهر رباعیات او بسنده کرده‌اند، در حالی که برخی دیگر بر این باورند که اندیشه‌های واقعی خیام عمیق‌تر از آن است که صرفاً با تفسیر ظاهری شعر او قابل بیان باشد. خیام در زادگاه خود  نیشابور درگذشت و در امامزاده محروق به خاک سپرده شد. تاریخ وفات او را نیز بین سال‌های ۵۱۵ تا ۵۲۵هـ .ق آورده‌اند. بنای فعلی آرامگاه او در ۱۳۱۳هـ .ش توسط  انجمن آثار ملی سابق (انجمن آثار و مفاخر کنونی) بنا شد. خیام در طول حیات پر بار خود آثار علمی و ادبی بسیاری  تالیف نمود که معروف‌ترین آنها هفده رساله و کتاب است که از آن جمله می توان به «رساله فی براهین‌الجبر و المقابله» (به زبان عربی) که  به ‌وسیله دکتر غلامحسین مصاحب منتشر شد، « رساله کون و تکلیف»  (به زبان عربی) درباره حکمت خالق در خلق عالم و حکمت تکلیف که خیام آن را در پاسخ پرسش امام ابونصر محمد بن ابراهیم نسوی در ۴۷۳ هـ .ق نوشت، «رساله‌ای در شرح مشکلات کتاب «مصادرات» اقلیدس که در ۱۳۱۴ هـ .ش به اهتمام دکتر تقی ارانی به چاپ رسید، «رساله روضه‌القلوب در کلیات وجود»، «رساله ضیاء العقلی»  در حکمت (به زبان عربی)، «رساله میزان‌الحکمه»، «رساله‌ای در صورت و تضاد»، «ترجمه فارسی خطبه ابن سینا در توحید»، «رساله‌ای در صحت طرق هندسی برای استخراج جذر و کعب»، «رساله مشکلات ایجاب»، «رساله‌ای در طبیعیات»، «رساله‌ای در تعیین مقدار بیان زیج ملکشاهی»، «رساله نظام الملک در بیان حکومت»، «رساله لوازم‌الاکمنه»، «اشعار» (به زبان عربی)، «نوروزنامه»، «رباعیات فارسی»، «عیون الحکمه»، «رساله معراجیه»، «رساله در علم کلیات»، «سلسله الترتیب» و «رساله در تحقیق معنی وجود» اشاره کرد.