نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
جدیدترین اثر دکتر حسن بلخاری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان« خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی» از سوی انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شد. در مقدمه این کتاب آمده است : «امام محمد غزالی بدون تردید یکی از بزرگترین متفکران جهان اسلام است که علیرغم […]
جدیدترین اثر دکتر حسن بلخاری استاد دانشگاه تهران و رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با عنوان« خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی» از سوی انتشارات فرهنگستان هنر منتشر شد. در مقدمه این کتاب آمده است : «امام محمد غزالی بدون تردید یکی از بزرگترین متفکران جهان اسلام است که علیرغم اشتهارش به فلسفهستیزی و تهافتِ فلاسفه، در احیای راستین اندیشههای اسلامی و نیز انس عقل و دل یا شریعت و تصوفْ نقشی بینظیر و بیبدیل دارد. القابی چون «امام»، «حجه الاسلام»، «مجدّد» و «زینالدین» مُثبت این ادعایند. حیات پر فراز و نشیب او از یتیمی تا شنودن سخنی تأملبرانگیز از عیاری که در بازگشت از جرجان، غیرمستقیم او را به کسب معرفتی خوانده بود که به اندک رهزنی رهزنان، به تاراج نرود و نیز آشنایی با خواجه نظامالملک و رسیدن به پیشوایی و امامت نظامیه بغداد تا خانومان رها کردن و دوازده سال در هجرت انفسی و آفاقی زیستن و به بارگاه شاهان نرفتن و حسد حساد را برانگیختن و تکفیر و تحریم فلاسفه نمودن و آثاری عظیم چون احیاءالعلوم را تصنیف کردن و هفتاد اثر از خود بهجای گذاشتن، همه و همه حکایت از زندگی شگفت اندیشمردی دارد که حق بزرگی بر تصفیه اندیشه و گشودن راهی جدید در تحقیق و تأویلْ در تمدن اسلامی دارد. گرچه برخی، او را آغاز انحطاط عقلانیت در تمدن اسلامی دانستند و آرا و آثارش را سبب تعطیل دکان عقل، تا، دیگر ابنسینایی، و معلمی ثانی چون فارابی و امثال ابوالحسن عامری و ابنهیثم و … ظاهر نشود. اما مگر در مشکوه الانوار عقل را سلطان ننامید و میزان الله فی الارض نخواند؟ و مگر هفتاد سال پس از رخ در خاک کشیدنش، حکمهالاشراق نوشته نشد و یکصد و بیست سال پس از مرگش فتوحات و فصوص به رشته تحریر نیامد و چهل سال پس از فتوحاتْ مثنوی سروده نشد؟ و آیا کسی هست ادعا کند که شأن و نقش شیخاشراق و ابنعربی و مولانا در تاریخ اندیشه اسلامی نازلتر از ابنسینا و فارابی است؟ گرچه حقیقتاً نمیتوان از برخی تعصبات غزالی چشم پوشید و دیده بر کلماتی اینچنین فروبست: «این مسائل که [آرای فیثاغورث و ارسطو] جزو حشویات فلسفه است در رسائل اخوانالصفا آمده است. با این همه در شگفتم از کسی که همه عمر خود را در طلب دانش به رنج میاندازد و به اینگونه مزخرفات قانع میشود و پیش خود میپندارد که به نهایت دانشها دست یافته است». اینگونه سخن گفتن و رسائل اخوانالصفا را بهعنوان اولین دانشنامه جهان اسلام (که در بسیاری موارد مستند به آیات و روایات است) مزخرف نامیدن، حسی ناخوشایند و به تبع حس و قضاوتی در انسان برمیانگیزد که آیا در موارد مختلف میتوان به حکم این متکلم اعتماد کرد و سخنش را بهعنوان سخنی مستدل پذیرفت؟ا با این وجود و با اغماض از این آرا نامستدل و برخاسته از احساس (و نه اندیشه)، غزالی درست در میان دو رویکرد درخشان فلسفه و حکمت اسلامی، متأثر از دیروز خویش و بسیار مؤثر بر فردای خود، سربلند و سرافراز ایستاده است. گرچه تهافتالفلاسفه را مینویسد اما مقاصدالفلاسفه را نیز نوشته و البته در بسیاری از اندیشههای خود وامدار فلاسفه پیش از خویش بوده است؛ همچون مباحث مربوط به نفس و خیال و زیبایی که محور اصلی این پژوهش است و نگارنده به سیر تاریخی آن و تأثیرپذیری صریح غزالی از فلاسفه پیشین واقف است. بهنظر میرسد تأکید بر تأثیر شگرف و نقش بسیار مهم او در اندیشه اسلامی از یکسو و در عین حال حملات سخت و تند علیه فلسفهستیزی مفرط او که خوشایند عقلستیزان بود از دیگر سو محصول دو نظر متفاوت به آثار و احوال او باشد. برخی غزالی را از دریچه احیاءالعلوم، کیمیای سعادت و اعترافات صادقانه و زلالش در المنقذ من الضلال و برخی دیگر از آثارش نگریستهاند که الحق تأثیربرانگیز و در تاریخ اندیشه نهضتآفرین بوده است (همچنانکه قول مولانا و ملاصدرا را در آغاز این رساله آوردیم و نیز آنچنانکه در تاریخ اندیشه شیعی، بزرگی چون ملا محسن فیض کاشانی قصد نگارش المحجۀالبیضا کند و با تلاش در جهت تهذیب احیا و پالایش آن، تقریب اندیشه غزالی و فکر شیعی را تعقیب کند) و برخی دیگر از منظر تهافت و حملات تند و بیپروایش به ابنسینا، اخوانالصفا و فارابی و مهمتر تأثیرات اجتماعی، مذهبی و سیاسی این آرا بهویژه در توجیه خیانت حاکمان، سکوتش در حمله صلیبیان، تجلیل از کسانی چون معاویه و جائز ندانستن لعن کسانی چون فرزند او یزید، آنهم از سوی کسی که لقب حجتالاسلام یافته بود و امام نظامیه بغداد بود و حاکمان را به مصاحبت و همنشینی او میل و رغبت بسیار بود. به هرحال قصد این نوشتار بررسی این مناقشه بلند تاریخی نیست (که اگر چنین باشد کل کتاب را به خود اختصاص خواهد داد) بلکه تنها تأمل بر آرای عمیق و تأثیرگذار او در احیاءالعلوم، کیمیای سعادت، مشکوهالانوار و برخی دیگر از آثار او چون مقصد الاسنی فی شرح اسماء الحسنی درباره هنر (فن)، زیبایی، خیال و بهویژه ذوق است که همه از بنیادهای اصلی فلسفه هنر و زیباییشناسی محسوب میشوند. بابی مستقل و وسیع در باب موسیقی، هم در احیاءالعلوم و هم در کیمیای سعادت نگاشتن، تأملات بسیار غنی و عمیق درباره جمال و زیبایی در احیاءالعلوم ارائه نمودن، لطایفی در کارکرد قوه خیال و کارکردهای عظیم هنری آن بیان داشتن، تحلیل قَدَری از قوه ذوق ارائه دادن (که چند قرن بعد مشابه آن توسط ایمانوئل کانت بیان گردید) و مهمتر استناد به مثالهای هنری چون نقاشی چینیان و رومیان، ازجمله اختصاصات آرا و نظرات غزالی و کارکردهای فلسفه هنری آثار اوست.» خیال و ذوق و زیبایی در آرای امام محمد غزالی اثر دکتر حسن بلخاری در شمارگان ۵۰۰ نسخه و با قیمت ۴۵۵۰۰تومان به علاقه مندان عرضه شده است.