نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی حلول ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن و شفای جسم و جان را به عموم مسلمین جهان به ویژه مردم فرهنگ دوست ایران زمین تبریک و تهنیت عرض مینماید. به مناسبت تقارن آغاز این ماه عزیز با روز بزرگداشت عارف، شاعر و حکیم گرانمایه […]
شَهْرُ رَمَضانَ الَّذی أُنْزِلَ فیهِ الْقُرْآنُ
انجمن آثار و مفاخر فرهنگی حلول ماه مبارک رمضان، ماه نزول قرآن و شفای جسم و جان را به عموم مسلمین جهان به ویژه مردم فرهنگ دوست ایران زمین تبریک و تهنیت عرض مینماید. به مناسبت تقارن آغاز این ماه عزیز با روز بزرگداشت عارف، شاعر و حکیم گرانمایه ایرانی شیخ عطار نیشابوری، فرصت را غنیمت میشماریم و ضیافت چنین ابیاتی را با قصیدهای از ایشان خجسته میداریم.
ای در غرور نفس به سر برده روزگار برخیز و کارکن که کنونست وقت کار ای دوست ماه روزه رسید و تو خفتهای آخر ز خواب غفلت دیرینه سر برآر سالی دراز بودهای اندر هوای خویش ماهی خدای را شو و دست از هوا بدار پنداشتی که چون نخوری روزه تو آنست بسیار چیز هست جز این شرط روزهدار هر عضو را بدان که به تحقیق روزهایست تا روزه تو روزه بود نزد کردگار اول نگاهدار نظر تا رخ چو گل در چشم تو نیفکند از عشق خویش خار دیگر ببند گوش ز هر ناشنودنی کز گفت و گوی هرزه شود عقل تار و مار دیگر زبان خویش که جای ثنای اوست از غیبت و دروغ فرو بند استوار دیگر به وقت روزهگشادن مخور حرام زیرا که خون خوری تو از آن به هزار بار دیگر بسی مخسب که در تنگنای گور چندانت خواب هست که آن نیست در شمار دیگر به فکر آینه دل چنان بکن کز غیر ذکر حق ننشیند برو غبار این است شرط روزه اگر مرد روزهای گرچه ز روی عقل یکی گفتم از هزار دیگر بسی مخور که هر آن کس که سیر خورد اعضاش جمله گرسنه گردند و بی قرار تو خود نشسته تا که کی آید پدید شب چون شمع جان خویش بسوزی در انتظار تا خوان و نان بسازی از غایت شره گویی دو چشم تو شود از هر سویی چهار چندان خوری که دم نتوانی زد از گلو ور دم زنی برآورد آن دم ز تو دمار صد بار باشدت چو شکمپر شد از طعام حالی ز پشت تو همه باز اوفتاد بار این روزه نیست گر شرف روزه بایدت بیرون شوی ز تویی تو بر مثال مار مویت سپید گشت و دل تو سیاه شد تا کی کند سپیدگری ای سیاه کار یارب بحق طاعت پاکان پاک دل یارب بحق روزه مردان روزهدار کز هرچه دیدهای تو ز عطار ناپسند کانرا نبودهای تو به وجهی پسند کار چون با در تو گشت و پشیمان شد از گناه وز فعل خویش خیره فروماند و شرمسار عفوش کن و ببخش تو دانی که لایق است تا جرم آفریده کرم ز آفریدگار
منبع : عطار نیشابوری، دیوان اشعار، قصاید، قصیده شماره ۱۸.