گزارش  نشست بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی دکتر دره میرحیدر

بنیانگذار نظام علمی جغرافیا در ایران

به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نشست بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی دکتردره میرحیدر استاد دانشگاه تهران و چهره ماندگار جغرافیا سه‌شنبه ۱۷ تیرماه از ساعت ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ درتالار آئینه انجمن و با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی برگزار شد. حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مهدی محقق رئیس […]

به همت انجمن آثار و مفاخر فرهنگی نشست بزرگداشت مقام علمی و فرهنگی دکتردره میرحیدر استاد دانشگاه تهران و چهره ماندگار جغرافیا سه‌شنبه ۱۷ تیرماه از ساعت ۱۷:۰۰ تا ۱۹:۰۰ درتالار آئینه انجمن و با رعایت کامل پروتکل‌های بهداشتی و فاصله‌گذاری اجتماعی برگزار شد.
حسن بلخاری رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مهدی محقق رئیس هیأت‌مدیره انجمن، محمدرضا حافظ‌نیا استاد دانشگاه تربیت مدرس، ابراهیم مقیمی استاد دانشگاه تهران و یاشار ذکی استاد دانشگاه تهران چهره‌هایی بودند که در این نشست سخنرانی کردند.

فصل مشترک جغرافیای سیاسی؛ هنر و معماری
حسن بلخاری در ابتدای این برنامه طی سخنانی گفت: خود را سعادتمند می‌دانم که در بیست‌وهشتمین جشنوارۀ پژوهش و فناوری دانشگاه تهران (آذر ۱۳۹۸) نامم در کنار نام پژوهشگرانی برجسته و پیشکسوت چون ایشان، سرکار خانم دکتر ژاله آموزگار و دکتر فتح‌الله مجتبایی به‌عنوان پژوهشگران برجستۀ دانشگاه تهران قرار گرفت.
این استاد دانشگاه تهران در ادامه با اشاره به فصل مشترک میان جغرافیای سیاسی و هنر و معماری اضافه کرد: یکی از فصول مشترک میان جغرافیای سیاسی و معماری مسئله مکان و فضا است. این دو واژه از موضوعات جغرافیای سیاسی هستند و در معماری نیز میان مکان(place) و زمان(space) تفاوت هست. در مکان نوعی تعلق وجوددارد و اصولا مکان با انسان قابل تعریف است.
او در ادامه به فصل مشترک دیگری میان جغرافیای سیاسی ؛ هنر و معماری یعنی «نماد»  اشاره کرد و افزود: در جغرافیای سیاسی نمادنگاری از مفاهیم بنیادی است. در فرهنگ هنری، نماد، استفاده از امری محسوس برای بیان حقیقت پنهان یک امر معقول است. به‌عنوان مثال هالۀ نورانی در هنر، استفاده از یک امر محسوس (یعنی خورشید) برای بیان ذاتی مکنون و ناپیدا یعنی حقیقت روحانی یک قدیس است. در کتاب فلسفه جغرافیای سیاسی ضمن تعریفی چنین از نماد: «نماد در قالب شیء مفهوم و اندیشه، نشانه و ابزاری قراردادی میان صورت و مفهوم برای آشکارسازی واقعیت‌های نهفته است. این ابزار به طور معنی‌دار چیزی را می‌شناسانند. » به بیان اهمیت نمادهایی چون پرچم، روز استقلال، سرود ملّی در جغرافیای سیاسی پرداخته می‌شود. نمادهایی که با فرهنگ و هویّت یک ملت نسبت وثیق و وسیعی دارند و به یک عبارت تجلّی نمادین ذات و هویت آن ملت‌اند.
بلخاری به نگاه و رویکرد متفکّران جغرافیای سیاسی به‌ویژه در قلمرو تبیین اهمیّت نمادها در حوزه این علم هم اشاره کرد و گفت: این رویکرد از این قرار است که پرچم در مقام نماد کشور نشانی از تاریخ، فرهنگ و باور یک ملّت و اثرپذیری از جریان‌های سیاسی و حاکمیّت کشور است. به دیگر سخن، پرچم نمادی ملّی است و ارزشی که مردم کشورها برای پرچم خود قائل هستند نشان از دلبستگی آنها به ملت و ملیتشان دارد. گاهی نمادها چنان جایگاه و ارزشی دارند که پاسداری از آن تکلیفی همگانی می‌شود؛ به‌گونه‌ای که کشته شدن در راه آن سیمایی ارزشی و مقدس به خود می‌گیرد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درادامه سخنان خود گفت: نمادپردازی بر کارکرد عناصر ذهنی در پیوستگی و استمرار اکولوژی‌های انسانی، شکل‌گیری ملّت‌ها و تاثیر ناسیونالیسم تاکید می‌کند. در پارادایم نمادپردازی عناصر ذهنی، یادمان‌ها، ارزش، احساسات و اسطوره در واکاوی ملّی‌گرایی بیش از عوامل عینی اهمیّت می‌یابند.
اوافزود:چنین معنایی در زبان هنر و معماری (به‌عنوان مثال در باب مفاهیم و اشکالی چون مربع و دایره) اینگونه بیان می‌گردد: «بنابراین در کیهان‌شناسی اسلامی، مربع و مکعب، نماد کامل ماده و تجسم‌اند و به یک عبارت «مثلث، مربع و دایره اشکال صرف نیستند (بلکه) ذاتا واقعیتی را در بردارند که درک آن از راه تأویل، آدمی را به عالم مثال و سرانجام به حقیقت رهنمون می‌شود.
بلخاری ادامه داد: همچنین این دو ویژگی ذاتیِ مکعب و مربع (یعنی ایستایی و ثبات) آنها را مناسب‌ترین صورت برای برپایی بناهایی قرار می‌دهد که مقرر است نماد ثبات باشند: بنا بر پیدایش اقلیدسی هندسه از طریق خطوط، چهار در حد صورتی ایستا مربع می‌گردد؛ به شرط گسترش و پویایی چلیپا می‌شود. مربع در حد چهار، یا مکعب در حد شش، ایستاترین و بی‌جنبش‌ترین شکل‌ها و نماینده متجسم‌ترین و ثابت‌ترین جنبۀ خلقت است. مکعب، از این روی رمز یا نمادی به شمار می‌رود که در مقام تفصیل به زمین و در مقام اجمال به آدمی اشارت دارد. «مکعب انسان» بازنمودی نمادین است از ویژگی‌های ظاهر او (دستگاه مختصات جهات شش‌گانه) که میان او و زمین و آسمان‌ها مشترک است. پس شش‌وجهی (= مکعب) رمز یا نمادی از واپسین نمود است. یعنی در عالم سیاره‌ها، زمین و در عالم تراب، انسان، این نماد والای این‌جهانی اسلام، نظر به این‌که کعبه معنای مکعب دارد.
رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درپایان گفت: چنین نگره‌ای به نماد، مُبیّن بن‌مایه و مفهومی مشترک میان جغرافیای سیاسی و هنر و معماری است.

جغرافیا ریشه قرآنی دارد
در ادامه این نشست مهدی محقق سخنرانی کرد. او گفت: دکتر دره میرحیدر در رشته خودشان متبحر اند. رشته جغرافیا از رشته‌های مورد توجه علمای گذشته بوده و اصل این علم نیز از این آیه شریفه قرآن کریم گرفته شده است که می فرماید: «قل سیروا فی الارض… » و از مردم خواسته شده مکان‌های مختلف کره زمین را ببینند. ‌
رئیس هیات‌مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی اضافه کرد: براساس همین آیه شریفه، این رشته جای خود را در تمدن اسلامی باز کرد. در دانش جغرافیا، دانشمندی بود که به شاگردانش می‌گفت اگر زبان عربی یاد بگیرید و بتوانید کتاب‌های جغرافیای مسلمانان را بدون ترجمه بخوانید، می‌بینید مسلمانان ذخایر زیرزمینی را در این کتاب‌ها درج کرده‌اند و می‌توانید آنها را کشف کنید. این استاد راست می‌گفت؛ زیرا در این کتاب‌ها به چاه‌های نفت آبادان ، معادن مس کرمان و معادن فیروزه نیشابور اشاره شده است. ‌
این استاد برجسته حکمت اسلامی دربخش دیگری از سخنان خود گفت: این افتخار دانشگاه تهران بود که خانم دکتر میرحیدر در این دانشگاه تدریس می‌کردند. امیدوارم نسل جدید بتوانند از وجود مبارک ایشان بهره علمی ببرند. ‌

استادی که همیشه به روز است
محمدرضا حافظ نیا، سومین سخنران این نشست مجازی بود که با ایراد سخن پرداخت و گفت: دکتر میرحیدر بنیانگذار یک نظام علمی در کشور اند، بنابراین درختی که ایشان کاشتند، بسیار تناور شده که در آینده علمی، معرفتی و کاربردی کشور تاثیرقابل توجهی خواهد داشت. در این حوزه هرچه داریم، محصول نهالی است که خانم میرحیدر در دهه چهل در ایران کاشته اند. من و صدها دانشجوی جغرافیای سیاسی، محصول درختی هستیم که ایشان پرورش دادند. و بنده به سهم خودم از زحمات علمی ایشان تقدیر و تشکر می کنم.
این استاد دانشگاه تربیت مدرس در بخش دیگری از سخنان خود گفت: جغرافیا علم زندگی کردن است و خانم دکتر میرحیدر، استادی است که در «شدن» من نقش داشته است. من کتاب «اصول و مبانی جغرافیای سیاسی» ایشان را سه بار خوانده ام. آنجا بود که با اسم خانم دکتر میرحیدر آشنا شدم و در سال ۶۷ هم دانشجوی رسمی ایشان شدم و تا الان ارتباطم با ایشان قطع نشده است.
اوادامه داد: خانم دکتر، موسس و معرف جغرافیای سیاسی سیستماتیک در ایران، اولین تحصیلکرده ایرانی در جغرافیای سیاسی و نویسنده اولین کتاب سیستماتیک جغرافیای سیاسی در ایران، موسس شاخه علمی جغرافیای سیاسی در ایران، اولین رئیس انجمن ژئوپلیتیک ایران، اولین سردبیر فصلنامه علمی ژئوپلیتیک است و مولف کتاب‌های عمیق و آکادمیک در حوزه جغرافیای سیاسی اند. ایشان نگرش علمی و آکادمیک دارند و گزاره‌های علمی را به دقت بررسی می‌کند و در کار علمی خود هم همیشه به‌روز اند.

نقش میرحیدر در اتصال جغرافیای سیاسی و طبیعی
درادامه ابراهیم مقیمی، به ایراد سخن پرداخت و با اشاره به تعارض میان جغرافیای طبیعی و سیاسی و با ذکر مثالی از تنگه هر مز و شهر نیواورلئان گفت: این شهر کانون سرخ‌پوستان مهاجر است و سوابق طولانی و متعددی در زمینه سیلاب دارد. گزارشی از سیلاب سال ۱۹۲۷ خواندم که آن را درجایی به‌عنوان شاهدی بر تبعیض و بی‌عدالتی آورده ام. در سال ۱۹۲۷ می‌سی‌سی‌پی دچار سیلاب شد. کانالی برای تامین آب شهر تعبیه شده بود که بر اثر بالا آمدن سطح آب، شکسته شد و سیلاب شهر را فراگرفت. دولت در ارائه خدمات امدادی، دو دیدگاه داشت: یکی این‌که سرخ‌پوستان در جست‌وجوی غذا را به غارتگری متهم می‌کرد و دیگر آنکه سفیدپوستان ساکن شهر را که در جست‌وجوی غذا بودند، «جست‌وجوگر غذا» بنامد. این دو دیدگاه‌، اغتشاش اجتماعی در پی داشت. درهمان زمان مردم یک موسیقی به نام «مسیح ما را نجات خواهد داد» را ساختند. امروز هم هرگاه این موسیقی به نوا درمی‌آید به معنای همگرایی سرخ‌پوستان و سفیدپوستان در شرایطی است که دولت سیاست تبعیض‌آمیز دارد. ببیتید چگونه یک پدیده طبیعی و یک سیاست اجتماعی، این وضعیت را به‌وجود آورد. ‌
اوادامه داد: من به‌عنوان یک ایرانی می‌خواهم بگویم ما وقتی از جغرافیای سیاسی و طبیعی ایران صحبت می‌کنیم، نگاهمان، نگاه فلات ایران است. ما در فلات ایران، پدیده‌های همگراشده و همگراکننده متعددی داریم که می‌تواند برای چالش‌هایی که فرضا در خلیج فارس و تنگه هرمز پیش می‌آیند، کمک کند. ما نمی‌توانیم مسائل سیاسی خود را بدون نگاه به فلات ایران حل کنیم. مثلا پیش‌بینی می‌شود که پاکستان در آینده ۴۰۰میلیون نفر جمعیت خواهد داشت. این جمعیت در جنوب شرق ایران، در منطقه‌ای است که هیچ زیرساختی برایش فراهم نشده است. جغرافیای طبیعی به ما می‌گوید نگاه به شرق فلات ایران فراموش شده است زیرا سیاست‌های جغرافیایی ماندگار را آنجا نمی‌بینیم. در پاکستان رودخانه‌ای به نام سند داریم که متعلق به فلات ایران است و می‌تواند شرق فلات ایران را آباد کرده و جغرافیای سیاسی دیگری خلق کند. غرب فلات ما انباشته از نفت و شرق آن، انباشته از آب است؛ ولی از هیچ کدام بهره نبردیم زیرا از حلقه اتصال میان جغرافیای سیاسی و طبیعی غافل بودیم. حال آنکه دکتر میرحیدر بر این اتصالات تاکید دارد. ‌

بهره‌گیری استادانه از زبان گویای علم جغرافیا
سخنران پایانی این نشست مجازی هم ، یاشار ذکی بود. او طی سخنانی گفت: در محافل دانشگاهی ایران، رشتۀ جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک با نام استاد مبرّز دانشگاه تهران خانم دکتر درّۀ میرحیدر همزاد و همراه است. به‌بیان دیگر، بانی و نظریه‌پرداز این دو موضوع مکمّل از یک رشتۀ علمی در ایران، متعلّق به بانوی جغرافیای سیاسی ایران است که مسلما تاثیرات نافذ، عمیق و سترگی بر بنیان‌های فکری ـ فلسفی جغرافیای کشور و جغرافیدانان این مرز و بوم به‌طور اعم و جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک ایران به‌طور اخص داشته است.
اوافزود: معیار ارزیابی مقالات علمی ـ پژوهشی دکتر میرحیدر، کتاب «تحولات پنج دهه اندیشه و جُستار در جغرافیای سیاسی» ایشان است که در سال ۱۳۸۹ه. ش توسط انتشارات پاپلی با همکاری بنیاد فرهنگی مهندس سیدحمید گرامی به زیور طبع آراسته شده است. هدف و‌انگیزۀ اصلی انتخاب این کتاب عبارت است از: اولا طبقه‌بندی و دسته‌بندی مقالات، توسط خود ایشان انجام گرفته است. فلذا تا حدودی کار نقّاد را از یک منظر آسان می‌سازد؛ چراکه دخل و تصرّفی در دسته‌بندی و معرفی مقالات انجام نمی‌دهد. ثانیا کتاب فوق‌الاشاره منبع موثّق و معتبری برای پی‌جویی و ارزیابی تحوّلات اندیشه‌ای استاد در گذر زمان براساس یک‌سری شاخص‌هاست.
اوتاکیدکرد: استفاده از سواد تصویری (گراف، تصویر و جدول) و به‌ویژه نقشه‌های جغرافیایی خوب، باکیفیّت، رنگی و دارای ارزش علمی بالا در آثار استاد میرحیدر از مزیّت‌های قابل ملاحظۀ مقالات ایشان هست. بهره‌گیری و کاربست استادانه از زبان رسمی و گویای علم جغرافیا و بالاخص جغرافیای سیاسی؛ یعنی استفاده از نقشه هم در عرصۀ آموزش و هم در زمینۀ پژوهش، مبیّن اعتقاد راسخ ایشان به مهم‌ترین ابزار شناخت در جغرافیا و عالی‌ترین وسیلۀ به نمایش درآوردن اطلاعات جغرافیایی است.

 کرونا و جغرافیای سیاسی
در پایان این نشست نیز درّه میرحیدر به ایراد سخن پرداخت. او طی سخنانی گفت: جای دو نفر از استادان باسابقه جغرافیا در مجموعه استادانی که از آنها درانجمن آثار و مفاخر فرهنگی تقدیر شده، خالی است: یکی مرحوم استاد کیهان که از ۹۲ سال پیش با تاسیس موسسه دارالمعلمین عالی، به تدریس تمامی دروس جغرافیا پرداخت. ایشان در ۳۵ سالی که به آموزش عالی ایران خدمت کرد، کرسی درس جغرافیای مفصل ایران را در دست داشت و در ۱۳۱۰، کتاب مفصل جغرافیای ایران را نوشت. استاد دیگر هم، مرحوم دکتر احمد مستوفی، استاد برجسته جغرافیای طبیعی و ژئوپلیتیک و همتای دکتر گنجی است که از نظر آموزشی، یک دانشمند برجسته، از نظر مدیریتی یک مدیر بسیار جدی و از نظر پژوهشی کسی بود که سفرهای تحقیقاتی‌ای را رهبری کرد که هنوز مورد استفاده‌اند . ‌
اودربخش دیگری از سخنان خود هم درباره ویروس کرونا از دیدگاه جغرافیای سیاسی هم توضیح داد وگفت: شیوع ویروس کرونا ما را به یاد پیدایش جغرافیای سیاسی در قرن هفدهم و هجدهم می‌اندازد. در آن عصر، فضای جهانی به کشورها تقسیم و حق حاکمیت کشورها به رسمیت شناخته شد. تا اواخر سال‌های ۱۹۵۰ میلادی، جغرافیای سیاسی به‌عنوان علم کشورداری تعریف می‌شد اما در دهه ۱۹۶۰ با ظهور پدیده «جهانی شدن» در روند قطعه قطعه شدن فضای جهانی اختلال ایجاد شد؛ زیرا هدف این پدیده، یکپارچه شدن جهان بود. در دهه ۱۹۸۰، تعامل جهانی در سرمایه‌گذاری به‌وجود آمد و از دهه ۱۹۹۰ ، جهان ژئوپولونومیک ظهور کرد که در آن تولید محصول مشترک در فراسوی مرزها مورد توجه قرار گفت. کشورها در مقابل کشورهای چندملیتی و سازمان‌های جهانی به حاشیه رانده شدند، ولی بحران کرونایی نگرش‌ها را به نفع حاکمیت حکومت، اقتدار دولت‌ها و اهمیت مرزهای سیاسی تغییر داد. ‌

در پایان این نشست نیز به پاس سال ها تلاش علمی و فرهنگی دکتر دره میرحیدر، لوح زرین انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و نشان افتخار دانشگاه تهران به این استاد و چهره ماندگار عرصه جغرافیا اهدا شد.