بزرگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری با سخنرانی دکتر مهدی محقق

تاریخ ایجاد : شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴ بزرگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری با سخنرانی دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد. مراسم بزرگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، مؤسسه خانه کتاب، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و مؤسسه فرهنگی شهر […]

تاریخ ایجاد :

شنبه, ۱۴ شهریور ۱۳۹۴

bozorgdasht-haeri-dr-mohagheghبزرگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری با سخنرانی دکتر مهدی محقق، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد.

مراسم بزرگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری با همکاری انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، مرکز پژوهشی میراث مکتوب، مؤسسه خانه کتاب، کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی و مؤسسه فرهنگی شهر کتاب چهارشنبه یازدهم شهریورماه در مجموعه باغ زیبا برگزار شد.

این مراسم با حضور چهره‌هایی همچون ادیب برومند، دکترمهدی ماحوزی ،حجت الاسلام و المسلمین  سیدهادی خسروشاهی، دکتر نجفقلی حبیبی،دکتر محمد موقتیان و برخی نسخه‌‌شناسان و مصححان کتب خطی همراه بود.
در این مراسم دکتر مهدی محقق،رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی و عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی؛ سید علی آل‌داوود،ولف،مصحح و نسخه پژوه ؛ نوش‌آفرین انصاری،استاد گروه کتابداری دانشگاه تهران؛ دکتر منوچهر صدوقی سها، حجت‌الاسلام و المسلمین سید مصطفی محقق داماد، مجتهد و حقوقدان؛ و حجت الاسلام محمد ابهری رئیس اسبق کتابخانه،موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی درباره خدمات استاد فقید عبدالحسین حائری در زمینه کتابشناسی و تصحیح متون سخن گفتند.

دکتر مهدی محقق درباره آشنایی خود با زنده‌یاد عبدالحسین حائری گفت: کتاب واسطه آشنایی من و حائری شد. قدیمی‌ترین فردی که با عبدالحسین حائری آشنا شد، بنده هستم. سابقه این آشنایی به۶۷ سال پیش برمی‌گردد.  زمانی که من جوانی معمم بودم و به مشهد نزد ادیب نیشابوری رفتم تا درس بخوانم. در جلسه درس این استاد بسیار اتفاق می‌افتاد که کتاب‌هایی را نام می‌برد که من تا به آن روز اسامی آن‌ها را نشنیده بودم.

عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی  در ادامه گفت:  بنده یک سال بیشتر در مشهد نماندم زیرا به فلسفه علاقه داشتم و در مشهد امکان تحصیل در این رشته نبود و چندان نگاه خوبی نیز به فلسفه در میان این شهر وجود نداشت اما در تهران محیط مناسب‌تری برای تحصیل فلسفه بود. بنابراین از مشهد به تهران آمدم. هنگامی که به تهران آمدم خردادماه بود و درسی ارائه نمی‌شد.

رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی با اشاره به آشنایی با کتابخانه مجلس شورای اسلامی عنوان کرد: فرصت خوبی بود تا زمانی که در تهران بودم، سراغ کتاب‌هایی که نام آنها را از استادم، ادیب نیشابوری شنیده بودم از جمله «سفرنامه ابن‌فضلان»  بروم. از این رو به کتابخانه مجلس رفتم و عضو  کتابخانه شدم و هر روز سه کتاب می‌گرفتم و مطالعه می‌کردم.

وی اظهار کرد: زمانی که در کتابخانه مجلس رفت و آمد می‌کردم متوجه شدم فردی معمم مکرر در مخزن در حال رفت و آمد است. (البته باید بگویم بنده نیز آن زمان معمم بودم) وی عبدالحسین حائری بود. با او دوست شدم و از همان موقع به این مرد احساس علاقه کردم.

چهره ماندگار زبان و ادب فارسی گفت: زنده‌یاد حائری نیز از بنده که علاقه‌مند به مطالعه و جستجوی کتاب‌های نایاب و خطی بودم، خوشش آمده بود. بعدها گاهی با زنده‌یاد سیدعلی موسوی بهبهانی جلسه داشتیم. این جلسه‌ها به جمعه‌ها به منزل دکتر علی‌اصغر حکمت منتقل شد، زمانی که حکمت از ما خواست تا مجلدهای «کشف الاسرار» را تصحیح کنیم. بنده هشت جلد این مجموعه و حائری یک جلد آن را تصحیح کرد.

نوش‌آفرین انصاری در مراسم بزگداشت زنده‌یاد عبدالحسین حائری با اشاره به راه‌اندازی رشته کتابداری به شیوه نوین در دانشگاه تهران گفت: در سال ۱۳۵۰ مدیریت گروه آموزشی تازه تأسیس کتابداری در دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران به من سپرده شد. بنابر همین مسئولیت از من خواسته شد تا نخستین برنامه بومی برای دوره کارشناسی ارشد کتابداری نوشته شود و نگاه آمریکایی حاکم بر این رشته به نگاه ایرانی تبدیل شود. در به ثمر رساندن این راه در منزل از حمایت دکتر مهدی محقق، در جمع دوستان از حمایت گروه آموزشی استاد ایرج افشار و در محیط کار از حمایت دکتر علی محمد کاردان، رئیس وقت دانشکده علوم تربیتی برخوردار بودم.

وی افزود: برنامه درسی فوق لیسانس در آن‌زمان یک بخش ثابت و یک بخش انتخابی داشت. در دورس انتخابی بر تشکیل دو درس دو واحدی (درس آشنایی با ادبیات کودکان و نوجوانان) و درس دیگر(آشنایی با نسخ خطی و آثارکمیاب) تاکید داشتم. در این‌جا با مشکل دیریای سنت و موج نو مواجه شدم. با خرده‌گیری‌ها و دستورالعمل موج نو‌ها سراغ استادان بزرگ رفتم. در مجموع همه آنها بحرهایی بودند که در کوزه من جای نمی‌گرفتند. آنها  نسبت به عمومی کردن دانایی کم‌حوصله بودند و علاقه‌ای به ثبت تجربه‌ها و انتقال سازمان یافته اطلاعات نداشتند. استادان بزرگی همچون ایرج افشار، محمد دانش‌پژوه، سید‌عبدالله انوار و شیخ‌عبدالله نورانی هر یک به گونه‌ای مرا دست به‌سر کردند.
عضو شورای کتاب کودک عنوان کرد: با وقت قبلی به محضر استاد عبدالحسین حائری در کتابخانه مجلس در پشت تلی بزرگ و بلند از نسخه‌های خطی و منابع رسیدم. وی با واژه‌های مهرآمیز از من استقبال کرد. نگاهشان نافذ و محاسن‌ وی جوگندمی بود. شاید هم‌نامی با پدرم باعث شد که فضای گرم و صمیمی میان ما پدید آید. از کتاب تاریخ کتابخانه مجلس صحبت کردیم، یادم نیست که آن زمان منتشر شده بود یا نه. گفتم استاد منابع بی‌نظیری در اختیار دارید و به گمانم نخستین بار صندلی و میز مطالعه به عنوان نمادهایی از مدرنیته در این کتابخانه به کار گرفته شده بود. یادم هست که از ارباب کیخسرو، حامی بزرگ کتابخانه یاد کردیم و هنوز هم افسوس می‌خورم که چرا استاد حائری تاریخ جامع کتابخانه مجلس را ننوشت.

انصاری با شرح دیدار خود با حائری بیان کرد: متاسفانه پس از چندی نام کتابداری از رشته کتابداری در ایران حذف و از همه بدتر این‌که درس تاریخ کتابخانه و کتابداری نیز منحل شد. به هر حال موضوع درس را با حائری در میان گذاشتم و برخی انتظارات را با وی مطرح کردم، قبلا هم از دکتر کاردان مجوز تشکیل کلاس درس را در خارج از دانشکده گرفته بودم. استاد در برابر درخواست‌های من لبخند زد و در کمال تواضع قبول کرد. از این رو قرار شد تا کلاس‌های درس نسخه‌شناسی در بهارستان برگزار شود.

وی ادامه داد: برای دانشجویان نیم‌سال دشواری بود از خیابان توحید به میدان بهارستان می‌آمدند. درس استاد بدون طرح درس و فهرست منابع به پایان رسید و تمام آن دانشجویان به استادان بزرگ و برجسته کتابداری تبدیل شدند. آنها در مقابل استادی زانو زدند و از او تاثیر پذیرفتند که به تعبیر سید هادی خسروشاهی دانشمند و عارف بود و از آموزش به دیگران دریغ نداشت. نگاه و کلامش مهرآمیز و روشنگرانه بود و عشقش این بود که در کتابخانه کار کند.
در بخش دیگری از این مراسم حجت‌الاسلام ابهری، رئیس اسبق کتابخانه مجلس شورای اسلامی گفت: زمانی که خاطرات مشترک دوستان، همکاران و نزدیکان استاد حائری را می‌شنویم همه این خاطرات در یک نکته مشترک هستند و آن هم اخلاق‌مداری عالمانه این استاد فرزانه است. برخی اهل قلم، پیشرفت خود را در مدارج علمی مدیون اخلاق گرم و متواضعانه وی می‌دانند. غیر از مراجعان کتابخانه، کارکنان این محیط فرهنگی نیز ارادت خاصی به زنده‌یاد حائری داشتند، آنها عاشقانه وی را دوست داشتند. زمانی که در نوع رفتار آنها با استاد دقیق می‌شدید یک نوع علاقه قلبی خاصی در برخورد با استاد مشاهده می‌کردید.

وی با بیان تفاوت دو نسل در برخورد با میراث مکتوب عنوان کرد: باید اینجا یادآور شویم که استاد حائری درچه زمانی در کتابخانه مجلس شورای اسلامی فعالیت می‌کرد؟ زمانی که هنگام تلاقی کتابخانه‌های مدرن با سنتی بود. از طرفی باید به نوع رفتار کتابداران سنتی با مراجعان نسخ خطی اشاره کرد. این رفتار به گونه‌ای بود که در همه کتابخانه‌های ایران دسترسی محققان به نسخ خطی به ویژه نسخ خطی نفیس و منحصر به فرد دشوار بود. کسی تصورش را نمی‌کرد که بتوان به این منابع گرانبها دسترسی پیدا کرد. در این همین روزها، جوان‌های تحصیل کرده کتابداری به کتابخانه می‌آمدند و همکار حائری شده بودند. حائری از نسلی بود که همه هم‌وغمش نگهداری منابع علمی و به ویژه نسخه‌های خطی به شکل مطلوب بود. از آن سو نسل جدید که دیدگاه‌های دانشمندان و کتابداران جدید را خوانده بودند و تنها دغدغه آنها تسهیل دسترسی مراجعان به نسخه‌های خطی بود.

رئیس اسبق کتابخانه مجلس شورای اسلامی اظهار کرد: در برخی کتابخانه‌ها میان این دو نسل برخوردهای تندی صورت می‌گرفت در حالی که ما این وضعیت را نداشتیم. در کتابخانه مجلس کارهایی انجام شد و تغییراتی صورت گرفت که هر فرد دیگری جز استاد حائری بود معلوم نبود چه اتفاقی می‌افتاد. در این کتابخانه‌ها دست به ساخت و ساز زدیم و در پی این فعالیت‌ها مخزن نسخ خطی را جابه جا کردیم. هیچ کتابدار سنتی و حتی برخی کتابدارن جدید نیز جابه‌جایی مخازن را نمی‌پذیرفتند. برای استاد بسیار دشوار بود که نظاره‌گر انتقال نسخه‌های خطی از سوی چند کارگر باشد. با این همه با سعه‌صدر این مسائل را تحمل می‌کردند.
دکتر منوچهر صدوقی سها درباره خاطراتش از زنده‌یاد حائری گفت: با وجود این‌که ۴۰ سال است با وی آشنا بودم ترجیح می‌دهم به سه دلیل از او صحبت نکنم. نخست آن‌که تألم این فراق اجازه صحبت نمی‌دهد و بعد خود استاد نیز دوست داشت از مرحوم آیت‌الله حائری (جد بزرگوارشان) بیشتر از خود وی صحبت شود و در آخر به علت این‌که ارتباط ۱۵۰ ساله‌ای بین خانواده من و حائری وجود دارد مطالب و خاطراتی در این میان وجود دارد که تا کنون جایی گفته نشده است.

سیدعلی آل داود درباره مفهوم علم استاد حائری گفت: من ۴۵ سال با استاد حائری دوست بوده‌ام. سه سال قبل از انقلاب استاد حائری به ریاست کتابخانه مجلس انتخاب شد. البته از سال‌های قبل مسوولیت بخش خطی کتابخانه را به عهده داشت. بخش خطی، قلب تپینده کتابخانه مجلس است. زیرا بنیان‌گذاران نسخ خطی را مهمترین منبع برای تدوین تاریخ ایران می‌دانستند. کتابخانه مجلس از سایر کتابخانه‌های بزرگ گام‌های موثرتری در این زمینه برداشته است. ممکن است نسخ کتابخانه ملی از حیث تعداد کمتر باشد، اما از کیفیت بالاتری برخوردار هستند.
مصححح  و پژوهشگر در  ادامه  افزود: روزی که حائری با ترک کسوت روحانیت از قم به تهران آمد، کسی تصور نمی‌کرد تا ۵۰ سال در کتابخانه مجلس بماند. حائری در کتابخانه بیش از هر کار به شناسایی نسخ خطی پرداخت. او حتی سال‌ها برای گشودن قفل یک نسخه ناشناخته زمان می‌گذاشت. البته بزرگترین انتقاد به او عدم تهیه فهرست است. اما او معتقد بود ماحصل این کار عجولانه وارد کردن اشتباهات در اسامی کتب و نام مولفان آن‌هاست. کمی پیش نیز به اشتباه نسخه‌ای با عنوان و نام مولف اشتباه منتشر شد که ایرج افشار به فهرست‌نگار این کتاب اطلاع داد.
وی با بیان اینکه حائری بعد از انقلاب برای مراجعه‌کنندگان سخت‌گیری می‌کرد، بیان کرد: حائری پیش از انقلاب با محققان به خوبی برخورد می‌کرد، اما بعد از انقلاب به علت هجوم سیل عظیم محققان دانشگاهی که بدون اطلاع از نسخ طالب آن‌ها بودند، روبرو شد. روش حائری، باید روشِ هر گنجینه‌بان نسخ خطی شود تا ارزش این کتاب کاهش نیابد. او ساعت‌ها برای محققان جوان وقت می‌گذاشت و با وجود اینکه با بزرگان نظام ارتباط داشت، برای رفع مشکلات خودش از آن‌ها کمک نمی‌گرفت. او در روزهای اول انقلاب که به ساختمان نسخ خطی تیراندازی شد، به تنهایی از این بخش محافظت کرد.
علیرضا میرعلینقی، پژوهشگر و محقق نیز از دیگر سخنرانان این مراسم بود که با تاثر از فقدان زنده‌یاد حائری گفت: درگذشت استاد یکی از غم‌انگیزترین رویدادهای زندگی شخصی بنده است. من اگر تا کنون در این حوزه موفقیتی نصیبم شده از موج محبت و راهنمایی‌های استاد بوده است.
وی بیان کرد: من از سال ۶۰ و در دوران نوجوانی به حضور استاد رسیدم و از وی شیوه شناسایی متون باارزش از کم‌ارزش و روش یادداشت‌برداری از منابع را آموختم. وی بدون آشنایی قبلی با من، تمام آن‌چه را که نیاز بود، فرابگیرم به من آموزش داد. در دهه ۷۰-۶۰ در دسترس قرار دادن نسخه‌های خطی موسیقی آن هم به یک نوجوان ۱۶، ۱۷ ساله، امری خالی از مخاطره نبود. با همه دشواری‌هایی که وجود داشت استاد مردانه از من حمایت کرد و من هیچ‌گاه خاطره گرم وی را نمی‌توانم از ذهنم پاک کنم.