نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
تاریخ ایجاد : چهارشنبه, ۰۲ شهریور ۱۳۹۰ حجت الاسلام محمدجواد ادبی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سخنانی کوتاه به عنوان خیر مقدم عنوان کرد: وقتی که خدمت جناب گرمارودی رسیدیم تا برگزاری این مراسم بزرگداشت را با ایشان هماهنگ کنیم، او نپذیرفت و سر باز زد و اصرار ما سرانجام جواب داد؛ در […]
حجت الاسلام محمدجواد ادبی، رئیس انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سخنانی کوتاه به عنوان خیر مقدم عنوان کرد: وقتی که خدمت جناب گرمارودی رسیدیم تا برگزاری این مراسم بزرگداشت را با ایشان هماهنگ کنیم، او نپذیرفت و سر باز زد و اصرار ما سرانجام جواب داد؛ در حالی که تأکید گرمارودی بر این بود که این مراسم بزرگداشت برای دیگران برپا شود. مرادم این است که فروتنی علی موسوی گرمارودی در بین اصحاب فرهنگ زبان زد است.
وی در ادامه گفت: علی موسوی گرمارودی از سرآمدان شعر انقلاب و شعر آیینی است. در کنار سروده های عاشورایی گرمارودی، شعرهای عاشقانه او را می بینیم که ماندگار است و بر سر زبان مردم کوچه و بازار است.
سپس بها الدین خرمشاهی در سخنانی کوتاه از علی موسوی گرمارودی به عنوان دوست و رفیقی چهل ساله یاد کرد و گفت: بنده ۴۰ سال در محضر جناب گرمارودی بوده ام و سروده ها و شعرهای ایشان را برگزینی کرده ام. ترجمه وی از قرآن کریم، ترجمه ای شیدا و شیرین و همچنین بسیار خوش خوان است. در همه این سالها، گرمارودی ترجمه قرآن را جدی گرفت و در بین وقت های اداری که در تاجیکستان، رایزن فرهنگی بود، با طهارت ظاهر و باطن بر سر ترجمه کلام وحی می نشست و همه این کارها ماندگار و تاثیرگذار است.
این مترجم قرآن و حافظ پژوه در پایان با تأکید بر این که گزیده ای از سروده های علی موسوی گرمارودی را تدوین و منتشر کرده است، به مرور خاطره ای از گزینش این شعرها پرداخت و گفت: خاطرم می آید در آن شب هایی که ۱۰ مجموعه شعر علی موسوی گرمارودی را می خواندم و سروده هایی را انتخاب می کردم، چنان شوق و شعفی در من ایجاد شد که همان جا قصیده ای سی بیتی را به موسوی گرمارودی تقدیم سرودم.
در ادامه مراسم دکتر سید محمد حسینی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی از سیدعلی موسوی گرمارودی به عنوان شاعری تأثیرگذار در جریان شعر انقلاب اسلامی یاد کرد و گفت: او علاوه بر این که در حوزه های مختلف شعر فارسی طبع آزمایی کرده، مترجم کلام وحی نیز هست.
وی خاطرنشان کرد: علی موسوی گرمارودی شخصیتی چندبعدی است و برخلاف بسیاری از شاعرانی که فقط شاعری می کنند، در چند رشته فعالیتش را دنبال کرده است. ایشان از همان سال ۵۱ تعهد خود را نسبت به مسائل اجتماعی نشان می دهد و چهار سال را در رژیم پهلوی در زندان به سر برده و از همان زمان نشان میدهد که نسبت به مسائل جامعه بی اعتنا نیست. ایشان بعد از انقلاب اسلامی نیز در کارهای اجرایی با صبغه فرهنگی وارد شده اند و خدماتی را به انجام رسانده اند که از آن جمله می توان به سمت رایزن فرهنگی ایران در تاجیکستان اشاره کرد.
وزیر ارشاد در ادامه اظهار کرد: ترجمه جناب گرمارودی از قرآن، دقیق و تحسین برانگیز است و در عین حفظ امانت داری در ترجمه، بر زیبایی کلام نیز اصرار داشته است. ایشان همچنین ترجمه «صحیفه سجادیه» را در دست دارند که امیدواریم به زودی شاهد رونمایی از این ترجمه باشیم.
پس از سخنرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گروه بلال به تواشیح خوانی پرداخت.
مهدی محقق نیز به عنوان دیگر سخنران این مراسم از علی موسوی گرمارودی به عنوان شخصیتی چندبعدی یاد کرد که در یک حوزه متوقف نشده است و گفت: موسوی گرمارودی شاعر، نویسنده، مترجم و قرآن پژوه خوبی است. سروده های او در عرصه های گوناگون شعر فارسی است که از پند و اندرز و ذکر مناقب پیامبر(ص) تا سروده های عاشقانه و تغزلی را دربر می گیرد.
دکتر محقق متذکر شد: در وصف نویسندگی استاد گرمارودی همین بس که مقاله های فاخرش در سال های پیش در مجله « گلچرخ» منتشر می شد؛ مجله ای که به همت و مدد خودشان درمی آمد و خاطرم هست که در یکی از آن مقاله ها، گزارشی از یکی از جلسه های درس من را نوشته و منتشر کرده بود که اگر من خودم می خواستم این کار را بکنم، از عهده اش برنمی آمدم.
در ادامه، محمدرضا شریفی نیا، هنرمند سینما، که در سال های نوجوانی بر سر درس سیدعلی موسوی گرمارودی حاضر بوده، در سخنانی کوتاه گفت: ما به عشق استاد موسوی گرمارودی، دوران نوجوانی را بر سر درس و مشق ایشان در مدرسه حاضر می شدیم.
این بازیگر با اشاره به سفر اخیرش به مکه، عنوان کرد: در روزهای حضور در سرزمین وحی، مدام شعر «خاستگاه نور» استاد علی موسوی گرمارودی را برای جمع دوستان و همراهان می خواندم و دوست داشتم که این شعر را در غار حرا نیز بخوانیم که این فرصت میسر نشد. این شعر از جمله شعرهای استاد است که من آن را دوست دارم.
شریفی نیا در پایان گفت: غرض از حضور در این مراسم و گرفتن وقت حضار این بود که حضوراً خدمت استاد عزیزم عرض سلام و ادب کنم.
همچنین کامران فانی، پیشکسوت کتاب شناسی، از دیگر سخنرانان این مراسم گفت: علی موسوی گرمارودی از آن چهره های تأثیرگذار است؛ اما آن طور که باید، قدر ایشان شناخته نشده است. منظورم این نیست که وی چهره شناخته شده ای نیست؛ نه؛ بلکه بسیاری از مردم علی موسوی گرمارودی را به عنوان شاعر می شناسند و با این چهره در بین مخاطبان اهل هنر و فرهنگ شناخته شده است؛ اما وجه دیگر کار و فعالیت ایشان، آن طور که باید، شناخته نشده است.
فانی به دوستی سی و چند ساله اش با علی موسوی گرمارودی و همکاری اش با او در مجله «گلچرخ» اشاره و اظهار کرد: علی موسوی گرمارودی در قالب های غزل، قصیده، رباعی، شعر نو و دیگر زمینه های شعر و ادب فارسی، آثار دلپذیری را خلق کرده است و ردپای نگاه شاعرانه او را در ترجمه کلام وحی می بینیم. ترجمه ایشان از قرآن در عین دقت و صحت، زبان شاعرانه ای نیز دارد.
او در پایان تأکید کرد: از حوزه های دیگر فعالیت گرمارودی که کم تر شناخته شده، مدیریت مجله «گلچرخ» و فعالیت مطبوعاتی است. او در طی سال های انتشار این مجله تمام بار زحمات انتشار آن را به تنهایی بر دوش می کشید و چه بسا که برای انتشار منظم و با کیفیت بالای این نشریه به لحاظ مالی هم متضرر شد. به هر حال، جای خالی این نشریه بر روی دکه ها احساس می شود؛ با این امید که دور جدید این مجله فعالیتش را از سر بگیرد.
در ادامه مراسم از علی موسوی گرمارودی برای ایراد سخن و دریافت لوح و جوایز دعوت شد و با استناد به شعری از سعدی که «سر خجالتم از پیش برنمی آید / که دُر چگونه به دریا برند و لعل به کان»، گفت: سر خجالتم از پیش برنمی آید و این هم به دلیل عزت بالای مجلس است که بزرگان علم و فرهنگ و ادب و دانش در این جا حضور دارند و هم به اعتبار شاگردی بنده است و من خودم را همچنان یک دانشجو می دانم و از بزرگ ترین افتخارات زندگی ام این بوده است که در محضر استاد مهدی محقق شاگردی کرده ام.
این شاعر و مترجم قرآن در ادامه سخنانش با تشکر از مدعوان و سخنرانان و برگزارکنندگان مراسم، بخشی از شعر «در سایه سار نخل ولایت» را خواند.
موسوی گرمارودی در بخش پایانی سخنانش هم به مرور خاطره اش با مهدی اخوان ثالث در انتشارات فرانکلین سابق پرداخت و به شرح ماجرای دلخوری اخوان ثالث از خودش اشاره کرد و گفت: سال ۱۳۵۸ بود که من به عنوان سرپرست موسسه فرانکلین انتخاب شدم. در آن سال ها نام این موسسه را سازمان آموزشی، علمی، فرهنگی انقلاب اسلامی گذاشته بودم که بعدها به دلیل بلند بودن نامش، به انتشارات علمی – فرهنگی تغییر پیدا کرد. خاطرم هست ما برای بخش ویراستاری نیاز به یک سرویراستار داشتیم که بنده از استاد مهدی اخوان ثالث دعوت کردم با ما همکاری کند. در حالی که خودم چهارهزار تومان حقوق می گرفتم، برای ایشان ماهیانه هفت هزار تومان حقوق رد کردم تا ارج و قرب و منزلت ایشان حفظ شود. خب آن سال های اوایل انقلاب، فضای پرالتهابی بود و به خاطر اتفاق هایی که در انجمن اسلامی آن موسسه رخ داده بود، جناب مهدی اخوان ثالث رنجیده بود و دلتنگی برایش پیش آمده بود. برخی از افراد در انجمن اسلامی اعتراض می کردند که چرا این آقا در صف نماز جماعت با ما شرکت نمی کند و یا چرا این قدر موهایش بلند است و از این دسته حرف ها. اخوان ثالث گمان برده بود که این ها حرف های من است که انجمن می زند و آمده بود قطعه ای را در نقد و نکوهش من نوشته بود که زبانی گزنده داشت تا این که بنده خدمت ایشان رسیدم و توضیح دادم که اگر من می خواستم این حرف ها را بزنم، خودم می آمدم با شما مطرح می کردم. بنده خودم آمدم شما را به همکاری دعوت کردم و دلیلی نمی بینم که بخواهم این طور رفتار کنم. با این توضیحاتی که دادم، اخوان ثالث چند بیتی به پایان آن قطعه اضافه کرد و زهر آن کلام را گرفت؛ اما من هم در جواب او، قطعه ای را نوشتم و برای او در حضورش خواندم.
در پایان این مراسم با حضور سیدمحمد حسینی، مهدی محقق، محمدجواد ادبی، بها الدین خرمشاهی و کامران فانی، لوح یادبود انجمن آثار و مفاخر فرهنگی کشور آراسته به نشان زرین و هدایای علی موسوی گرمارودی به او اهدا شد و مراسم با ضیافت افطار پایان یافت.
این مطلب بدون برچسب می باشد.