اخبار ویژه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره امیر کبیر

تاریخ ایجاد : دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۰ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در راستای یکی از اهداف عالیه خود که همانا پاسداشت و نکوداشت مفاخر فرهنگی است مراسم بزرگداشتی با همکاری سازمان میراث فرهنگی کشور و کاخ گلستان برگزار خواهد کرد.می توانید در ادامه مطلب اخبار ویژه امیرکبیر را مطالعه فرمایید. این مراسم با حضور اندیشمندان، […]

تاریخ ایجاد :

دوشنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۰

amirkabirانجمن آثار و مفاخر فرهنگی در راستای یکی از اهداف عالیه خود که همانا پاسداشت و نکوداشت مفاخر فرهنگی است مراسم بزرگداشتی با همکاری سازمان میراث فرهنگی کشور و کاخ گلستان برگزار خواهد کرد.می توانید در ادامه مطلب اخبار ویژه امیرکبیر را مطالعه فرمایید.

این مراسم با حضور اندیشمندان، اساتید و دوستداران اهل علم برگزار می شود.

آیت‌الله خامنه‌ای رهبر معظم انقلاب اسلامی درباره امیرکبیر فرمودند :

یکی از نام‌های دارای افتخار در تاریخ ما – به همان اندازه‌ای که واقعیت دارد –

امیرکبیر است. امیرکبیر در کشور ما سه سال در رأس دولت بوده استمعلوم می‌شود سه سال وقت خیلی زیادی است. همه کارهایی که امیرکبیر انجام داده و همه خاطرات خوبی که تاریخ و ملت ما از این شخصیت دارد، محصول سه سال است.

 برگی از زندگی امیرکبیر

 میرزا تقی‌خان فراهانی مشهور به امیرکبیر در ۱۲۲۲هـ .ق/ ۱۱۸۶هـ .ش در روستای هزاوه، از محال فراهان متولد شد. پدرش کربلایی قربان سمت آشپزباشی میرزا بزرگ قائم مقام (اول) فراهانی و بعد میرزا ابوالقاسم قائم مقام (دوم ) را داشت. میرزا تقی خان در خانه میرزا ابوالقاسم خان قائم مقام تربیت یافت. از آنجا که هوش و استعدادی ذاتی داشت، مراتب ترقی را سریع طی کرد و در کسب علم و دانش کوشید به طوری که در مدتی کوتاه در زبان و ادبیات فارسی و عربی و خط چنان پیشرفت کرد که تحسین و اعجاب قائم مقام را برانگیخت. همچنین شیوه‌های منشی‌گری، نامه‌نگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم‌مقام فرا گرفت و سرانجام در حدود سال‌های ۱۲۴۳هـ . ق داخل خدمت دبیری و پس از آن استیفاء شد و بعد در سلک منشیان رسمی قائم‌مقام درآمد. پس از قتل گریبایدوف در ایران، با هیأت سیاسی به ریاست خسرو میرزا از سوی فتحعلی شاه برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف به مسکو نزد تزار روسیه رفت. او در این سمت اجازه داشت که برخی نامه‌های دولتی و خصوصی را به نمایندگی از جانب قائم‌مقام امضاء کند. میرزا تقی خان بعد به سمت معاونت میرزا محمد خان زنگنه ملقب به امیر‌نظام رسید و لقب وزیر‌نظام گرفت. با مرگ میرزا محمد خان زنگنه، در ۱۲۵۳هـ .ق به تبریز رفت و ملقب به امیرنظام شد. در این هنگام که سمت سرتیپی و مقام وزارت آذربایجان را داشت ، سومین مأموریت سیاسی خود را انجام داد، به عثمانی رفت و در کنفرانس ارزنهالروم به حل اختلافات سیاسی ایران و عثمانی پرداخت.

میرزا تقی خان پس از مرگ محمد شاه قاجار، در تأمین هزینه عزیمت ناصرالدین میرزا ولیعهد به تهران نقش مهمی ایفا کرد. از این رو با جلوس ناصرالدین شاه بر تخت سلطنت، به مقام صدر‌اعظمی دست یافت و لقب امیر‌کبیر گرفت. امیرکبیر در ۲۲ ربیع‌الاول ۱۲۶۵هـ . ق / ۲۶ بهمن ۱۲۲۷ هـ . ش با عزت‌الدوله، خواهر ناصرالدین‌شاه ازدواج کرد که حاصل آن دو فرزند بود به نام‌های تاج‌الملوک ملقب به ام الخاقان که به عقد مظفرالدین میرزا (مظفرالدین شاه) درآمد و همدم‌الملوک که با مسعود میرزا ظل‌السلطان ازدواج کرد. امیرکبیر در مدت سه سال و اندی که در مقام صدارت بود، به سرکوبی شورش‌های داخلی چون شورش سالار در خراسان، فتنه بابی‌ها، شورش ملا محمدعلی زنجانی معروف به حجت در زنجان و شورش سید یحیی دارابی پرداخت. همچنین دست به اصلاحاتی در زمینه اداری، مالی، نظام، فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی زد و مصمم شد تا تشکیلات اداری کشور را یکسره اصلاح کند. در این راستا خرید و فروش حکومت ولایات را برانداخت، اصول مالیاتی ایران را تغییر داد، از مواجب و مستمری‌های گزاف شاهزادگان، درباریان و دیوانیان کاست، برای پادشاه حقوق ثابت معین کرد، بر عایدات دولتی افزود و میان دخل و خرج دولت موازنه برقرار کرد. در زمینه قشون، معلمین نظامی اروپایی استخدام کرد و به تربیت صاحب منصبان جدید پرداخت، ساخلوهای دائمی مرزی برقرار کرد ،کارخانه‌های اسلحه و توپ‌ریزی احداث نمود، در تأسیس نیروی بحری چند کشتی سفارش داد. در اصلاح دستگاه عدالت ، دیوانخانه و دارالشرع را بر اساس اصول تازه‌ای بنیاد کرد و امور شرعی و عرفی را از یکدیگر جدا نمود، آیین آزار و شکنجه را ممنوع گردانید، اقلیت‌های مذهبی را از احجاف‌های شرعی رهانید. در اصلاح اخلاق مدنی رشوه‌خواری، دزدی، پیشکشی دادن حکام و دیوانیان و سیورسات لشکری را برانداخت، تملق‌گویی و القاب و عناوین اهل دولت و مدیحه‌سرایی شاعران را منسوخ کرد. در اصلاح امور شهری چاپارخانه و پست جدید را راه انداخت، قانون تذکره را بنیان گذارد، آبله‌کوبی را تعمیم داد ، نخستین بیمارستان دولتی را بنا کرد و در همه شهرها قراولخانه تأسیس کرد. در زمینه نشر دانش و فرهنگ به تأسیس دارالفنون همت گمارد و استادان خارجی جهت تدریس در آنجا استخدام کرد و به ترجمه کتاب‌های اروپایی در پاره‌ای از فنون جدید همت گمارد، روزنامه «وقایع اتفاقیه» را تأسیس کرد، هیأتی از مترجمان زبان‌های خارجی را تشکیل داد، باب روزنامه‌های فرنگی را به ایران باز کرد و موضوع اعزام محصل به اروپا را دنبال کرد. در رواج صنعت به احداث کارخانه‌های پارچه‌بافی پرداخت ، دست به استخراج معادن زد . در زمینه کشاورزی چندین سد بر روی رودخانه‌ها ساخت و شیلات بحر خزر را از دست اتباع روس گرفت و به ایرانیان سپرد و به آبادانی خوزستان توجه خاص کرد. در باب تجارت خارجی به حمایت از بازرگانان داخلی و خارجی پرداخت، بر میزان صادرات ایران افزود، تیمچه امیر را به عنوان مجمع بازرگانان بنا کرد و تجارت ایران را رونق بخشید. در جهت سیاست دینی نیز از قدرت روحانیون کاست و با کهنه‌پرستی به پیکار پرداخت. در زمینه سیاست خارجی در مسئله افغانستان و هرات سیاستی را در پیش گرفت که از درخشان‌ترین فصول زندگانی سیاسی او به شمار می رود، زیرا حاکمیت سیاسی ایران را بر هرات تثبیت کرد ولی متاسفانه حاصل تلاش های او یکسال بعد از قتل وی به دست میرزا آقا خان نوری بر باد رفت . از این رو به واسطه این اصلاحات ، حضور وی در دربار با مخالفت تعدادی از نزدیکان شاه از جمله مهد علیا ، مادر شاه، اعتمادالدوله و میرزا آقاخان نوری همراه شد. چنان که عاقبت تلاش‌های این عده سرانجام منجر به عزل امیرکبیر از مقام صدارت در ۱۹ محرم ۱۲۶۷ هـ .ق گردید . چهار روز پس از این، میرزا آقاخان نوری به سمت صدارت منصوب شد. امیرکبیر، دو روز پس از عزل، به کاشان تبعید شد و در ۸ صفر ۱۲۶۸هـ .ق به کاشان رسید. اما مخالفان امیرکبیر در دربار که احتمال می‌دادند امیرکبیر بار دیگر مورد عنایت شاه قرار گیرد و به قدرت بازگردد، کوشیدند حکم قتل امیرکبیر را شاه صادرکند. سرانجام امیرکبیر چهل روز بعد در ۲۰ دی ماه ۱۲۳۰ هـ . ش در حمام فین کاشان به دست میرزا علی خان مقدم مراغه‌ای پدر محمدحسن خان اعتمادالسلطنه، وزیر انطباعات عصر ناصری به قتل رسید. به نوشته میرزا محمد جعفر خان حقایق نگار خورموجی مؤلف کتاب «حقایق الاخبار ناصری» روز بعد از قتل، جسدش را در گورستان «پشت مشهد» کاشان به خاک سپردند. چند ماه بعد، به پایمردى همسرش عزت‌الدوله، کالبد امیرکبیر را به کربلا حمل کردند و در اتاقى که در آن به سوى صحن امام حسین(ع) باز مى‌شود، به خاک سپردند.

 

مرگ امیرکبیر از منظر پژوهشگران خارجی

 واتسن، مولف تاریخ قاجاریه، درباره درگذشت وی می نویسد: «هر سال که بر مرگ میرزا تقی خان می‌گذارد، بر نام نیکش می‌افزاید از آنکه می بینند چه انتظار بیهوده‌ای است که وزیر کاردان دیگری را بیابند که اصلاحات او را دنبال کند. دوره کوتاه دولت امیر چون عصر درخشانی در تاریخ جدید ایران جلوه‌گر است . جهانگردان غربی که از راههای خستگی‌آور دشت مرکزی عراق عبور می‌کنند، یا از تنگه‌های خاموش البرز می‌گذرند، چون از مکاریان راجع به احوال کشورشان بپرسند، بدون تردید همه یک زبان گویند : همه چیز خراب است، اما در زمان امیرنظام اوضاع دیگری بود. »

امیرکبیر آغازگر اصلاحات بود

او معتقد به مشارکت عمومی در این کار بود. از این رو با انتشار اعلامیه ای از صاحبنظران خواست که نظریات خود را درباره اصلاحات امور کشوری و لشکری اعلام کنند. رساله قانون قزوینی نیز در پاسخ به همین درخواست نگاشته شد.

خلق و خوی امیرکبیر

امیرکبیر هیچگاه نتوانست با درباریان کهنه کار رابطه خوبی برقرار کند و یا خود را از لحاظ رفتارهای شخصی و اجتماعی واقعا و عملا در زمره درباریان جای دهد. این امر معلول نسب خانوادگی او بود که در زمره نجبای والانژاد محسوب نمی شد و دیگر آنکه روابط او با دربار شاه بسیار بی تکلف و صادقانه و بدون ظاهر سازی و ریاکاری های مرسوم بود. بر مخارج شاه نظارت می کرد و مانع از ولخرجی هایش می شد و از او می خواست با اتکا به خود و به استقلال به اداره امور بپردازد.

وی معمولا پیش از طلوع آفتاب سرکشی به امور را آغازر می کرد ،خود به یکایک به کارها می رسید و دستورهای مقتضی را می داد . وی نظم و ترتیبی پدید آورد که پس از او نیز زبانزد خلق بود. با وجود سخت گیری هایش در کارهای حکومتی و مخالفت سرسختانه اش با مداخله بیگانگان ،هیچ گاه از راه ادب و نزاکت خارج نمی شد ، چنانکه تأثیر خوبی بر بیگانگانی که او را می دیدند ،می گذاشت . علما و دانشمندان را بسیار احترام می گذاشت . به نوشته اعتمادالسلطنه او از مدیحه سریی شاعران بیزار بود و قاآنی را بدان سبب توبیخ کرد.امیرکبیر اعتقادات دینی استواری نیز داشت و این از نامه ها و رفتارهایش به خوبی آشکار است .

آثار عمرانی امیرکبیر

امیرکبیر علاوه بر بنای دارالفنون ، بنای ارک حکومتی را تجدید کرد و عمارتی نیز بر آن افزود. همچنین کاروانسرایی بزرگ در در بازار تهران ساخت که به سرای اتابکیه معروف شد، تکیه دولت در ضلع شرقی میدان ارک هم از ساخته های اوست . همچنین در بنای میدان توپخانه و سبزه میدان به ویژه بازار بزرگ آن با طاق های هلالی نیز دخیل بود. شیخ عبدالحسین تهرانی ،مشهور به شیخ العراقین ،وصی امیر ،مدرسه و مسجدی در تهران بعد از قتل وی ،از ماترک امیرکبیر ساخت که بعدها به نام خود او شهرت یافت . همو بخش مهمی از میراث امیر را صرف توسعه و بازسازی بقاع عتبات عالیات و سامرا و طلاپوش کردن آستانه امامان عسکری (ع ) کرد. ظاهرا امیر وصیت کرده بود از ماترکش بیمارستانی نیز در تهران دایر کنند .

 سخنان رجال نامی ایران درباره امیرکبیر

 بسیاری از امور و وقایع را که دلالت دارد بر بیداری ایرانیان و قدم گذاردن آنها به راه تمدن مسبب آن جز مرحوم میرزا تقی خان امیرکبیر نیست . (ناظم الاسلام کرمانی مولف تاریخ بیداری ایرانیان)

 

امیرکبیر از منظر رجال سیاسی غرب

 برای من افتخاری نیست در کشوری که شخصی چون میرزا تقی خان امیرکبیر را نابود می‌کنند، منصب سفارت داشته باشم . (چارلز موری، سفیر انگلیس)

امیر کبیر، صدر اعظم ایران، از خیلی جهان مرد برجسته ای به شمار می آید. یکی از آرزوهای بزرگ او این بود که مقام ایران در بین خانواده ملل ترقی دهد و این مملکت را از قید اسارتی که به نظر او از جانب سه قدرت همسایه اش در آن گرفتار بود، رهایی بخشد. (خاطرات لیدی شیل، همسر وزیرمختار انگلیس)

 این ملت امروز دلباخته و دیوانه مردی شده است که تا چهار سال قبل صدراعظم کشور بوده است . از مرز ترکیه تا سرحد افغانستان هیچ کس از غنی و فقیر و خرد و کلان نیست که تمام عناوین تعظیم و تجلیل را در موقع یادآوری نام او به کار نبرد…مردم می گویند آنچه را که انجام داده خوب عمل کرده و آنچه را که می خواسته عمل کند ،از این هم بهتر بوده …آیا برای این قضیه می توان در اروپا نظیری یافت . (کنت دو گوبینو، وزیرمختار فرانسه در ایران‌)

 این مرد دارای صفات نیکی بود که کمتر در مشرق زمین دیده می شود. در امانت و دیانت بی نظیر بود، به علاوه فکر سیاسی بزرگی هم داشت و با هوش سرشار و افکار عاقلانه خود توانست به زودی به هرج و مرج ها و ملوک‌الطوایفی ایران خاتمه دهد. (مادام ژان دیولافوا فرانسوی )

راجر سیوری می نویسد: « از زمان مرگ شاه عباس صفوی سیر نزولی اقتدار ایران شروع شد. جسم آفت‌زده ایران تحت تاثیر استبداد داخلی و استعمار خارجی، هر روز علیل‌تر می‌شد و همچون انسان رنجوری که سد دفاعی بدنش می‌شکند هر روز بیش از گذشته مورد هجوم امراض گوناگون قرار می‌گرفتاستثناهایی مانند نادرشاه افشار و کریم‌خان زند هم نتوانستند جلوی این سقوط را بگیرند. سیل وابستگی همه چیز را با خود برده بود. در این میان مردانی راسخ چون زبر حدید به عزم رهایی ایران قیام کردند و تا آخرین نفس ایستادگی کردند و به سهم خود در بیداری و ایستادگی ملت ایران تاثیرات ارزشمندی گذاشتند که بی‌تردید امیرکبیر یکی از این مردان مومن و میهن دوست است »

 

ماده تاریخ مرگ امیرکبیر

 بر سنگ مزار امیرکبیر در کربلا این شعر حماسی نقش شده است :

 آه که در جهان درون ، از صدمات این غما

 عالم روز واپسین گشت عیان به عالما

 خاک ملالا ز جهان ، رفت به آسمان هفتم

 رفت به گلشن جنان ، وارث آصف جما

 کارگشای متقی ، حارس ملک دین تقی

 آنکه ز سهم او شقی، شد به سوی جهنما

 رادامیر دادخواه، میرجهانیان پناه

 آنکه بسوخت نظم او، خرگه ترک و دیلما

 دولت خسرو عجم،کرد چنان بری ز غم

 کز کف دیو دست جم، باز گرفت خاتما

 تیغ یلان تیزرو، ماند به کف چو ماه نو

 رفت به قلعه ای گرو،نیزه و گرز رستما

 آه ز چرخ واژگون،کز حرکات بیسکون

 کرد به خاک سرنگون، سرو سهی دمادما

 خاصه اتابک ز من، بنده خاص ذوالمنن

 کردسیاه تن به تن، رستم و سام و نیرما

 دادگری بنای او، ابر کرم عطای او

 شعر من و ثنای او، هست چه قطره ویما

 بست چه بار زین سفر، روح امیر نامور

 شد ز مدار تا مدر، ماه صفر محرما

 هاتف رحمت خدا، خواند به گوش این ندا

 کز در بندگی درآ، تا که شوی مکرما

 سال وفات او ز غم،کلک سرور زد رقم

گفت که بی زیاد و کم «آه امیر اعظما»

 

امیرکبیر از منظر فریدون مشیری، شاعر معاصر

 شعر «امیرکبیر» سروده فریدون مشیری بیانگر دیدگاه این شاعر درباره این بزرگ مرد تاریخ است.

 رمیده از عطش سرخ آفتاب کویر

 غریب و خسته ،رسیدم به قتلگاه امیر

 زمان هنوز همان شرمسار بهت زده

 زمین هنوز همین سخت جان لال شده

 جهان هنوز همان دست بسته تقدیر

 هنوز نفرین می بارد از در و دیوار

 هنوز نفرت از پادشاه بدکردار

 هنوز وحشت از جانیان آدمخوار

 هنوز لعنت بر بانیان آن تزویر

 هنوز دست صنوبر به استغاثه بلند

 هنوز بید پرشیده سرفکنده به زیر

 هنوز همهمه سروها که : ای جلاد !

 مزن ،مکش چه کنی های ،ای پلید شریر!

 چگونه تیغ زنی بر برهنه در حمام ؟

 چگونه تیر گشایی به شیر ،در زنجیر؟

 هنوز آب به سرخی زند ،که در رگ جوی

 هنوز

 هنوز

 هنوز

 به قطره قطره گلگونه رنگ می گیرد

 از آنچه گرم چکید از رگ امیرکبیر

 نه خون که عشق به آزادگی شرف انسان

 نه خون که داروی غم های مردم ایران

 نه خون که جوهر سیال دانش و تدبیر

 هنوز منتظرانیم تا ز گرمابه

 برون خرامی ،ای آفتاب عالمگیر

 نشمین تو نه این کنج محنت آباد است

 تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر

 به اسب و پیل چه نازی ،که رخ به خون شستند

 درین سرا چه ماتم پیاده ،شاه ،وزیر

 چنو دوباره بیاید کسی ؟ محال محال

 هزار سال بمانی اگر،چه دیر … چه دیر!

 فریدون مشیری

 ۲۲/۱۰/۱۳۷۷

 

آثار منتشره درباره میرزا تقی خان امیرکبیر

 نام کتاب : اسناد و نامه ‏های امیرکبیر(و داستانهای اریخی درباره او)

مولف : سید علی آل داود

تهران : سازمان‏ اسناد ملی ایران،پژوهشکده اسناد

 کتاب، مجموعه‏ای غنی از اسناد و مدارک درباره امیرکبیر، اصل نامه ‏ها و نوشته‏ های وی است. نامه‏های امیرکبیر به‏ ناصر الدین شاه، چند نامه از ناصرالدین شاه به امیرکبیر، نامه ‏های امیر به دیگران در دوران صدارت، اسناد و نوشته‏ های‏ گوناگون درباره امیر و داستان های تاریخی درباره امیرکبیر.را دربر می گیرد. بخش پایانی، مشتمل برگزارش وزیرمختار ایران در فرانسه‏ به امپراتور آن کشور در باب اوضاع داخلی ایران است که این‏ گزارش همراه با اصل آن (به زبان فرانسه) در یکی از آلبوم های‏ بیوتات سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران نگه‌داری می‏شود.

 

نام کتاب : امیرکبیر

 مولف : علی اکبر ولایتی

 تهران : امیرکبیر

 کتاب «امیرکبیر» نوشته علی‌اکبر ولایتی، در قالب سومین عنوان از مجموعه «آفرینندگان فرهنگ و تمدن اسلام و بوم ایران» از سوی انتشارات امیرکبیر منتشر شد.

 این کتاب در یک مقدمه و چهارده فصل منتشر شده است . مولف کوشیده در عین اختصار و ایجاز تا با زوایه ای متفاوت به نقش امیرکبیر در تاریخ ایران اشاره کند. فصل اول کتاب، ایران پیش از صدارت امیرکبیر را تصویر می‌کند و فصل دوم به تاریخ قاجار از آغاز تا زمان امیرکبیر می‌پردازد. در فصل‌های سوم تا ششم هم سفر به روسیه، سفر به ایروان و سفر به عثمانی مورد بررسی قرار می‌گیرد. فصل ششم آغاز صدارت میرزاتقی‌خان امیرکبیر را روایت می‌کند که ماجرای ازدواج او با خواهر ناصرالدین‌شاه هم در این میان آمده است. فتنه‌های باب و سالار از جمله مطالبی هستند که در فصل هفتم با موضوع «شورش علیه صدراعظم» آمده‌اند. روابط با انگلستان، روسیه، فرانسه، امرای آسیای مرکزی، عثمانی و دولت‌های دیگر هم مطالب فصل هشتم کتاب با عنوان «سیاست خارجی امیر‌کبیر» را تشکیل می‌دهند. در ادامه کتاب اصلاحات و فعالیت‌های سازنده امیرکبیر روایت می‌شوند. فصل نهم و دهم کتاب به ترتیب به موضوعات اصلاحات امیرکبیر و تاسیس دارالفنون اختصاص دارند. به عنوان مثال در فصل دهم که «تاسیس دارالفنون‌» نام دارد، بخشی به نام امیرکبیر و بهداشت همگانی قرار دارد که مایه‌کوبی آبله، نظارت بر کار پزشکان و اقدامات امیرکبیر برای بهبود بهداشت همگانی نقل شده است. در فصل یازدهم، خدمات عمومی میرزا تقی‌خان امیرکبیر و در فصل دوازدهم هم درباره اعتقادات دینی او مطالبی درج شده است. فصل سیزدهم کتاب به فرجام امیرکبیر پرداخته و در فصل چهاردهم هم باب آشنایی با کتابشناسی امیرکبیر روی خواننده گشوده می‌شود.

amirkabir3amirkabir4amirkabir7amirkabir8amirkabir5amirkabir6

 آثار هنری ساخته شده یا مرتبط درباره امیرکبیر

 در فیلم «ناصرالدین شاه آکتور سینما»، داریوش ارجمند در نقش امیرکبیر بازی کرد.

در مجموعه تلویزیونی امیرکبیر، سعید نیکپور در نقش امیرکبیر بازی کرد.

درمجموعه تلویزیونی «سلطان صاحبقران» ساخته زنده یاد علی حاتمی، ناصر ملک مطیعی نقش امیرکبیر را بازی کرد.

 در مجموعه تلویزیونی «سالهای مشروطه» که در سال ۱۳۸۸ به کارگردانی محمدرضا ورزی، محمد صادقی نقش امیرکبیر را بازی کرد.

 

نقش امیرکبیر در خانه دار شدن مردم جنوب طهران

 امیرکبیر در دوران صدارت خود در سال ۱۲۶۸هـ.ق اعلامیه ای صادر کرد تا مردم بی خانمان و قلیل البضاعه تهران که در شهر قوه خرید خانه ندارند، در بیرون شهر مابین دروازه محمدیه و دروازه شاهزاده عبدالعظیم(ع) (یعنی حد فاصل میدان محمدیه (اعدام ) و چهارراه مولوی امروزی ) بدون پرداخت وجه، صاحب زمین شده و در آن جا برای خود سرپناه بسازند. بر حسب اجازه اولیای دولت قاهره در آن ایام نزدیک به ۲۰۰خانوار خانه، دکاکین و عمارت ساختند.

 نمونه دستخط امیرکبیر

amirkabir2

 آخرین ویرایش: ۹۰/۱۰/۱۹